در ابتدای این نشست، نسرین فقیه ملکمرزبان در سخنانی بر این نکته تاکید کرد که سعدی به مولفههای زبانی و احکامی که میخواهد به مخاطبینش ابلاغ کند، اهمیت میدهد.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه و عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه در سخن سعدی اثری از فریب و دروغ و مقولههای تصویرگرایی را نمیبینید، گفت: یکی از دلایلی که سعدی زبان عام را میپذیرد، همین است که خیلی خوب منظورش را به مخاطب منتقل کند؛ به قول یکی از فلاسفه عملا امتزاج افق ایجاد میکند، یعنی ذهن گوینده با ذهن متن چنان امتزاج پیدا میکند که حس عشق، حس نفرت، حس حسرت میکنید، این احساس به شما منتقل میشود و در آن ابلاغ همسو با احساس سعدی و منظور او جلو میروید. اگر او خیلی تصویرگرایی میکرد، ای بسا این اتفاق نمیافتاد و شما درگیر تصویر و لغت میشدید.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه اعتقاد دارد که سعدی منظور حسرتش را با کلماتی بسیار ساده و روان و مولفههای بسیار ساده زبانی و تمرکز بر قافیه تفهیم میکند.
وی در ادامه افزود: سعدی زیاد وعده میدهد، زیاد امر میکند، خیلی از مواقع از وصال میگوید، از ناکامی حرف میزند و جالب اینکه در باب وصال باز این حس را درک میکنند.
فقیه ملک مرزبان با بیان اینکه سعدی مولفههای زبانی را اندکی با درنگ بر تصویرگری خیالهای عشاق گذشته بازتر میکند (مانند بیان داستان خسرو و شیرین)، عنوان کرد: او قصد ابلاغ منظور و حس را دارد نه قصد بازی با کلمات. سعدی در بستری از مولفههای زبانی ساده، اسم، فعل، حرف و در بستری از قالبهای وزنی و موسیقیایی (کلماتی که در دوره او جاری و باقی بوده است و امروز هم در میان مردم مورد استفاده قرار میگیرد) به بیان منظور میپردازد.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا، معتقد است بیشترین بازی که سعدی با ذهن میکند این است که کنشهای منظوری در غزل را به ذهن مخاطب وارد میکند و حس و غرض حاصل از کلام را در متن خود چنان میگنجاند که مخاطب چارهای ندارد جز اینکه با او همراه شود و با حس او لذت ببرد یا خشمگسن شود و یا حتی ملامتش کند.
فقیه ملک مرزبان با تصریح اینکه شیخ اجل احساس را با کلماتی بسیار آسان به بازی میگیرد، تاکید کرد: سعدی را باید دوست داشته باشیم چون حدود هفت قرن پیش کاری با احساس و قلب ما کرد که انگار مولفههای زبانی بازیچه دست او هستند که برای این منظور باید استفاده شوند.
وی اضافه کرد: هر گاه بخواهیم ببینیم چگونه میاندیشیم، چه شناختی از اطراف خود داریم، چگونه به هستی فکر میکنیم، چه احساسی داریم، چطور میتوانیم افکار و احساس خود را به مخاطب بازگو کنیم و نوع شناخت ما از جهان هستی از عواطف درونی و از دیگری چیست، به باور فلاسفه چاره در این دیدن است که به زبان بپردازیم.
مولفههای زبانی بازیچه دست سعدی هستند
وی ادامه داد: من به شخصه این منظورها را دو دسته میدانم؛ یکی را غرض و دیگری را عواطف نامیدهام. ما در زمان سخن گفتن ادبی و غیرادبی کنش لفظی را انجام میدهیم تا مخاطب آگاه شود و سخن را به او تفهیم کنیم. منظورها بینهایت نیستند، منظورها میتوانند به دستههای کلی و زیرمجموعهها تقسیم شوند.
این پژوهشگر تصریح کرد: سعدی بینهایت به مولفههای زبانی و قضایایی که در ذهن شکل میگیرد و احکامی که به مخاطب ابلاغ میکند، اهمیت میدهد؛ ضمن اینکه سخن از فریب و دروغ را نمیپسندد. یکی از دلایلی که سعدی زبان عام را میپذیرد و در شعر خود بیان میکند به این دلیل است که منظورهای غرض و عواطف را خیلی خوب میتواند به مخاطب خود ابلاغ کند.
ملک مرزبان توضیح داد: در اشعار سعدی عملا ذهن گوینده و ذهن متن چنان با هم امتزاج پیدا و مخاطب احساس عشق، نفرت و حسرت میکند که احساس به مخاطب ابلاغ میکند و مخاطب همسو و همراه با احساس و منظور سعدی جلو میرود. اگر صنایع زیادی را به کار میبُرد، این همراهی اتفاق نمیافتاد.
سیدمهدی زرقانی سخنران دوم شب سوم سلسله نشستهای علمی به مناسب یادروز سعدی بود که درباره گونهشناسی آثار سعدی برای مخاطب سخن گفت.
این محقق و پژوهشگر گفت: گونهشناسی آثار سعدی از این جهت به تامل و بازنگری نیاز دارد که باید درنگی دوباره در مورد تعریف و ردهبندی ژانر داشته باشیم و بعد به سراغ آثار سعدی برویم.
وی ادامه داد: باید از سه گونه ردهبندی ارسطویی عبور کنیم، زیرا این سه گونه برای ردهبندی آثار کلاسیک و حتی مدرن ما مناسب نیست. جالب است بدانیم که فیلسوفان ما با ردهبندی ارسطویی آشنا بودند اما در طبقهبندیهای کلاسیک هیچ نشانهای از اینکه بر اساس نظریه ارسطو ردهبندی کرده باشند، وجود ندارد.
زرقانی افزود: آنها خود بر اساس ویژگیهای آثار، آنها را در قالبهای خاصی ردهبندی میکردند و در خصوص گونهها و زیرژانرها کتاب نوشتهاند. پس پیکرهبندی و رویکرد ژانر نیز برای آنها وجود داشته است. پدیده نامدهی نشاندهنده آن است که آنها به گونهشناسی و ژانر رسیده بودند. اساسا در دوره کلاسیک کسی با ردهبندی ارسطویی به سراغ آثار فارسی نرفته است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: تعریف خود ژانر یا گونه بسیار مهم است. تعریف عمومی ژانر عبارت است از تعدادی متن که در یک طبقه قرار میگیرند و از قواعد زبانی یکسانی پیروی میکنند. بنابراین تعدد، شرط اول است و بعد از آن بالاترین سطح تشابه را در استفاده از قواعد زبانی یکسان است، که آنها در یک طبقه قرار میگیرند و با آثاری که در بیرون این طبقه قرار دارند بالاترین سطح تمایز را دارند.
وی تصریح کرد: محققان گمان میکنند که در طبقهبندی کلاسیک به فرم بیرونی یا محتوا توجه شده است، برای تعیین ژانر آثار نه فقط به محتوا و نه فقط به فرم بلکه حداقل هم فرم هست هم محتوا، بنابراین نوع نامگذاری ما با قبل از ما ظاهرا یکی است اما تفاوت در این است که به فرم و محتوا و کارکرد بیرونی توجه کردهایم پس تعریف ما از ژانر متفاوت است.
ژانر گلستان و بوستان حکایت است
زرقانی توضیح داد: برخی از فرمهای بیرونی در طول تاریخ خود به علت ویژگیهایی که پیدا کردند از سطح فرم و قالب بیرونی به سطح بالاتری به نام ژانر رسیدند، امروز باید از چیزی به نام ژانر غزل، ژانر قصیده یا ... توجه کنیم، زیرا غزل و قصیده در طول تاریخ خود دارای زیرگونههایی شدهاند و وقتی به آنها نگاه میکنیم ناچاریم به محتوا توجه کنیم. به طور مثال وقتی میگوییم غزل عاشقانه، توامان ناظر است بر فرم ومحتوا.
این محقق حوزه گونهشناسی عنوان کرد: نباید گمان کنیم که هر کتاب فقط یک ژانر است، نمیتوانیم بگوییم گلستان یا بوستان یک ژانر دارند. کتابها لزوما مشتمل بر یک ژانر نیستند، چیزی به عنوان ژانر خالص نداریم. ژانر شاهنامه فردوسی را حماسه میدانیم اما در این کتاب قصههای عاشقانه است، اندیشه فلسفی و مایههای عرفانی وجود دارد بنابراین ژانرها خالص نیستند.
وی اضافه کرد: یک ژانر در یک اثر تبدیل میشود به یک عنصر غالب؛ در شاهنامه عنصر یا زمینه غالب ژانر حماسی است. به گلستان سعدی که برسیم نمیتوان آنرا در یک ژانر خاص قرار داد، اما وقتی گلستان را میخوانیم یکی از مشهورترین، معروفترین و پرکاربردترین ژانرهای ادبیات کلاسیک فارسی حضور پررنگی دارد و آن ژانر حکایت است که خود ادبا، کهن نامگذاری کردند و مشخص است. بوستان سعدی را نمیتوان گفت ژانر تعلیمی یا ژانر اخلاقی، زیرا بر اساس ردهبندی ارسطویی است که در حوزه کلاسیک ما مرسوم نبوده است و در بوستان نیز ژانر حکایت بسیار چشمگیر و پرنفوذ است.
زرقانی در پایان تاکید کرد: ژانر حکایت در دوره کلاسیک چگونه کار میکرده است؟ ویژگیهای رتوریک ژانر حکایت در سعدی چگونه است؟ ویژگیهای استتیکی ژانر حکایت در بوستان و گلستان سعدی چگونه است و چه تفاوتی با هم دارند؟ ژانر غزل در آثار سعدی چگونه کار میکند؟ اینها سوالاتی است که نمیتوانیم به آنها پاسخ دهیم.
سعدی بنیانگذار زبان فارسی امروز است
سخنران دیگر این شب دکتر احمد نحوی استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیات علمی دانشگاه شیراز بود که با عنوان «شعر و ادب پیش از سعدی در شیراز» به بررسی تاریخی زبان فارسی در دوران پیش از ظهور سعدی پرداخت.
دکتر نحوی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای سعدی شهرت او در زمان حیات بوده است، گفت: ویژگی دیگر سعدی تاثیر او بر زبان فارسی و ظهور او در منطقهای است که ادبیات فارسی سابقه درخشانی نداشته است و اگر ادعا کنیم که فارسی امروز زبانی است که سعدی بنیان آن را گذاشته پر بیراه نگفتیم.
وی افزود: اگر در خراسان شاعران بزرگی همچون فردوسی، عنصری و فرخی ظهور کردند وقتی به منابع رجوع میکنیم شعرای بزرگی مثل رودکی پیش از آنان وجود داشتند که زمینه را برای ظهور شعرایی مثل فرخی و فردوسی هموار و فراهم کردند اما این موضوع در فارس صدق نمیکند و میبینیم که یک شاعری که بیشترین تاثیر را بر زبان فارسی داشته به یکباره ظهور میکند و این امر در ادبیات فارسی چندان سابقهای نداشته است.
این استاد دانشگاه در ادامه با بررسی تاریخچه تالیفها و سرودههای مولفان و شاعران فارسیزبان در فارس پیش از ظهور سعدی، گفت: اسناد نشان میدهد که زبان فارسی در منطقه جنوب ایران که فارس نامیده میشده است وضع درخشانی نداشته و غالب مولفان و شاعران این دیار آثار خود را تحت تاثیر بغداد به زبان عربی نوشته و سرودهاند و اشعار فارسی موجود نیز اشعار متوسطالحالی هستند و به رغم یکه تازی زبان عربی در دیار فارس و در نبود شعرای نام آشنای فارسی زبان به یک باره سعدی ظهور میکند و این از شگفتیهای این استاد سخن است. گرچه پیش از سعدی شخصی همچون شیخ روزبهان بقلی در فارس میزیست و شخص خاصی بوده اما به لحاظ نگارش و زبان فارسی شاعری برجسته محسوب نمیشود.
در پایان شب سوم سایه اقتصادینیا غزلخوان بود و مخاطبان را مهمان دو غزل از سعدی شیراز در رویداد هفت شب برخوان سعدی کرد.
یادآور میشود: در شب چهارم این مراسم که شنبه چهارم اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد، سیدمهدی ماحوزی، حسن میرعابدینی، سیدمحمدمهدی جعفری سخرانی میکنند و با غزلخوانی بلقیس سلیمانی همراه خواهد بود.
نظر شما