سه‌شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۴
شگردهای زبانی سعدی زمینه‎‌ساز خلق داستانک‌های هیجان‌انگیز است

جعفر شجاع‎‌کیهانی، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گفت: شگردهای زبانی سعدی زمینه‌‎های داستانی حکایت‎‌های او را جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر کرده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، جعفر شجاع‎‌کیهانی پیرامون سعدی و داستانک، اظهار کرد: گلستان مجموعه حکایاتی است که سعدی بنا بر گوهر تجربه و نگاه عمیق از سوانح زندگی به رشته تحریر درآورده است. همین نگاه را البته در بوستان نیز می‌توان جُست.
 
عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: طرز نگاه سعدی به جهان و تلقی او از زیبایی و زشتی حوادث و آناتی که او از زشتی ترسیم کرده است، شخصیتی از سعدی به دست می‌دهد که می‌توان او را با دیدگاه فردگرایانه و انسانی‌اش، حکایت‌نویسی خلاق دانست.
 
سعدی بنیان داستانک را پیش از ادبیات غرب نهاده است
شجاع کیهانی به اختصار به نمونه‌هایی از گلستان سعدی اشاره کرد و گفت: سعدی بنیان داستان‌هایی را طرح کرده و نهاده است و به آنچه در ادبیات غرب با عنوان داستانک شروع شده بود، پیشتر دست یازدیده بود.
 
به گفته عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، داستانک که با تعابیری مانند «داستان ناگهان»، «داستان حاضری»، «داستان کوتاهِ کوتاه»، «کارت پستالی»، «ریزداستان» و... یاد می‌شود، در واقع غربال تجربه در نقل وقایع است؛ که البته عناصر داستانی مانند شخصیت‌پردازی و کنش در آن وجود دارد.
 
وی در ادامه، افزود: «یان رید» با ذکر نمونه‌ای از یک قصه اسکلت‌وار یا داستانک چنین اشاره می‌کند که «حوا گازی به سیب زد بعد به اصرار او آدم هم این کار را کرد که در نتیجه آن هر دو دیوانه شدند و یکدیگر را گاز گرفتند».
 
شجاع‌کیهانی، عنوان کرد: حرکت در زمان و ارتباط منطقی زمینه را برای قصه کردن این نمونه فراهم کرده است. بر اساس همین عناصر داستانی یعنی شخصیت‌پردازی و ارتباط منطقی و کنش در حکایت‌هایی که در گلستان آمده، می‌توان با معیارهایی که در ادبیات اروپایی درباره داستان کوتاه و داستانک یاد شده، سعدی را داستان‌نویس خواند.
 
جوهر حکایات سعدی در گلستان جملگی داستانک واقع‌‎گرایانه است
وی با بیان اینکه جوهر حکایاتی که سعدی در کتاب گلستان آورده است، در قالب داستانک جملگی واقع‌‎گرایانه است. شخصیت‌هایی اعم از پیامبر، پادشاه، قاضی، وزیر و اشخاص دیگر از هر دستی که معرفی کرده است، وجود خارجی و متعارف دارند و رویدادها در بستر و زمان و مکانی رخ داده‌اند. شگردهای زبانی سعدی زمینه‌‎های داستانی حکایت‎‌های او را جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر کرده است.
 
به گفته عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، طنین سجع که جوهره و ذات زبان اوست با بازی‌ها و صنایع بدیع (بیشتر لفظی) جاندار و تَر و تازه است.
 
وی در ادامه به نمونه‌هایی از گلستان اشاره کرد و گفت: این آثار نشان‌دهنده داستانک و طرحی برای گسترش آن در نوشتن داستان بلند با جلوه‌هایی از ابتکار و پختگی در نقل وقایع و حوادث و یا بیان تجربه‌های ناب، توصیف شخصیت‌ها، تداعی احساسات، هیجان و اخلاق‌گرایی و بعضا همذات‌پنداری که می‌توان تحت تاثیر قرار گرفت و عبرت آموخت.
 
عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی سپس به حکایت اول از باب اول گلستان گریزی زد و با تشریح آن، اظهار کرد: طرح داستان با 2 شخصیت پادشاه و بی‌گناه در این حکایت با کنش میان آن دو، شکل می‌گیرد و حکایت به داستانک بدل می‌شود که با طرح ارتباط منطقی سقط گفتن بی‌گناه جذاب و غافلگیرکننده می‌شود.
 
به گفته این سعدی‌پژوه و ادیب، این داستانک با 2 چهره دیگر یعنی 2 وزیر که یکی نیک سرشت و دیگری که ضد او بود، ادامه می‌یابد. تاثیر داستان، نگاه انسانی و پاک‌طینتی پادشاه است و بیان این پیام انسانی که دروغی مصلحت‌آمیز، به؛ که راستی فتنه‌انگیز.
 
وی به حکایت سوم از باب اول هم اشاره کرد و گفت: این داستانک به تقریب 300 کلمه است. شخصیت‌های داستان عبارتند از ملک‌زاده، پدر یا همان ملک، برادران یا پسران ملک‌زاده، ارکان دولت یا همان مشاوران و وزیران پادشاه، سپاه دشمن و سپاه خودی. سعدی در بیان رخدادی سرنوشت‌ساز یعنی جنگ میان دو سپاه در کنشی که بین 6 شخصیت داستان خود می‎آفریند، با ایجاز و ظرافت تمام شخصیت اول داستان خود را ذکاوت و هوشی که نشان می‌دهد در لحظه حساس پیکار ممتاز می‌کند.
 
شجاع‌کیهانی سپس حکایتی دیگر از باب هفتم گلستان سعدی را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: جان‌دار بودن این داستانک در طنزآمیزی است که دارد، اگرچه به لطیفه پهلو می‌زند و پایانی غافلگیرکننده دارد، اما سرگرم‌کننده نیست. داستانک هر چند کوتاه و فشرده است و پایانی غیرمنتظره دارد، برخلاف لطیفه لزوما خنده‌آور و سرگرم‌کننده نیست و حادثه آن پیش از اینکه با الگوی نامحتمل لطیفه بریده شده باشد، از واقع‎نمایی داستان کوتاه رنگ گرفته است.
 
از همین دست حکایت ششم از باب دوم توسط این سعدی‌پژوه هم در این راستا قرار گرفت و شجاع‌کیهانی به حکایتی دیگر اشاره کرد و افزود: حکایت سیزدهم از باب هفتم را شاید بتوان کوتاه‌ و فشرده‌ترین داستانک و طرحی برای داستانی مفصل دانست. ثبت صحنه‎ای در ذهن و پردازش و توصیف آن در خیال که می‎توان به قلم نقش زد.
 
به گفته این ادیب، دوربین ذهن سعدی عکسی از آستانه وقوع حادثه‎ای گرفته و آنگاه با بازی کلامی که هنر اوست، به واژگانی بس موجز ثبت کرده است. «هندویی نفت‌اندازی همی آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نی این است بازی نه این است.» همین یک سطر خیال‌انگیز است و قصه برای گفتن دارد و می‌توان آن را بسط داد و در روابط علت و معلولی پیش برد.
 
جدال سعدی با مدعی قصه‌ساز است
عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی همچنین، بیان کرد: شمار معتنابهی از حکایت‌های سعدی را می‌توان سراغ گرفت که داستانک هستند و یا طرحی برای داستان دارند. نمونه بارز و دقیق و قابل اعتنا که فرصتی مفصل نیاز دارد، جدال سعدی با مدعی است؛ جدال کنش‌ها، افکار و حوادثی که میان دو شخصیت در می‌گیرد و قصه می‌سازد. در این جدال رویارویی 2 گفتمان با زبانی پر از تحرک مبین تجربه‌ای عمیق از زندگی است که هنوز تازه، بحث‌انگیز و قلم‌فرساست.
 
وی در پایان، تاکید کرد: داستان و قصه چیزی جز ثبت وقایع و تجارب انسانی نیست و بیشتر حکایت‎‎های گلستان تجربه، دانش و هنر سعدی است که از زواید خالی شده و به برشی از زندگی در قالب داستانک به صورت فشرده با معانی بلند نوشته و فراهم آمدند.
 
در ادامه ششمین شب از سلسه نشست‌های «هفت شب بر خوان سعدی»، حمید امجد نمایش‎نامه نویس و هنرمند تئاتر ایران پیرامون زمان و مکان در آثار سعدی به ارایه سخن پرداخت و گفت: امروز وقتی از سعدی نام می‎بریم، در ذهن پرشماری از مردم کلمه شعر تداعی می‎شود، هرچند که این اکثریت مفهومی از شعر را در نظر دارند که قدری محدود می‎شود به بیانی از عواطف شخصی از طریق ظرایف زبانی. اما این همه شعر نیست به ویژه همیشه این در ادوار مختلف تاریخ این نبوده و مفهوم بسیار گسترده‎تری در باب شعر وجود داشته است.
 
 
 
تعبیر «استاد سخن» که سعدی‌شناسان به‌کار می‎‌گیرند، بی‌‎راه نیست
وی با بیان اینکه در باب سعدی باید مفاهیم گسترده‎تری از شعر را در نظر گرفت، افزود: سخن دربرگیرنده مفاهیم گسترده‌تر است و مفهوم امروزی و روزمره از شعر را تفکیک می‎کند. «سخن مُلکی است سعدی را مسلم» که خود سعدی به‌کار می‎گیرد و تعبیر «استاد سخن» که سعدی‌شناسان به‌کار می‎گیرند، بی‎راه نیست.
 
به گفته این ‌نمایشنامه‎‌نویس، وقتی به مفهوم گسترده سخن روی می‌کنیم شاید مفهومی به کلیت فرهنگ دست کم، بخش‎های مرتبط فرهنگ در حوزه زبان، اعم از زبان گفتاری و شنیداری را بشود در نظر گرفت به ویژه اینکه ریشه‌ها قطعا در فرهنگ شفاهی نهفته بوده است. ریشه این فرهنگ و سخن را می‌توان در اسطوره‎های باستانی جست‌وجو کنیم.
 
وی به جهان باستان و شکل‌گیری خط در این مجال اشاره کرد و گفت: اسطوره‎ها کارکردهای مورد نیاز جامعه را برآورده می‌کردند و این کارکردها از هم تفکیک نمی‌شدند، آن‌چنان که ما امروز ممکن است علوم را به حوزه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و سیاست تفکیک کنیم.
 
امجد از تاثیر سعدی در زمانه خود گفت و چیره شدن سعدی بر زمان و زمانه را مورد اشاره قرار داد و اظهار کرد: بزرگترین شاعران ما بر وجه ماندگاری تاکید می‎ورزند و این نشانه خودشیفتگی نیست.
 
به گفته این استاد تئاتر ایران، سعدی جمع آمده فکر ایرانی در پالوده‌ترین شکل زبان فارسی است که هنوز در کَنده از زمین و یکسره قایل به فنا حل نشده است. کار شگفت‌آور سعدی در شعر عاشقانه در جای خودش و گرایش‌های او در شعر عرفانی به جای خود، ارزش‎های زیبایی‌شناختی شعر و نثرش سرجای خودش، اما به نظر می‎رسد آخرین میراث‌بر مهم فکر ایرانی است.
 
او رواداری و مدارا را از ویژگی‌های سخن سعدی و فردوسی برشمرد و در سنجش و تشریح این ویژگی‌ها اظهار کرد: سعدی بر چند چیز ویران شده در روزگار خویش پای می‌فشارد؛ یکی از آنها زبان پارسی است که با سلطه‎های پی‌درپی و چندپارگی سرزمین به نظر می‎رسد این قلمرو و زبان و در پی آن شهر و مفهوم شهروندی به شدت از دست رفته است.
 
سعدی در عین آشتی‌جویی، مقاومت فرهنگی می‌‎کند
این استاد ادبیات نمایشی، سعدی را کلیدی‌ترین چهره از این باب برشمرد که به رغم آرام‌خویی و گرایش به متعادل زیستن و آشتی‌جویی آنچه می‌کند این است که در عین مسالمت‌جویی، کاری کلیدی در حوزه مقاومت فرهنگی است. او در برابر از دست رفتن آنچه برشمرده شد و یک‌سویه شدن مفهوم قدرت در جهانی که زبان شمشیر سخن می‌گوید، مقاومت و به مکالمه وادار می‌کند.
 
به گفته امجد، در دورانی که پادشاهی و قدرت اهل مکالمه نیست و می‌خواهد حدود و ثغور را تعیین کند، سعدی از تعریف قدرت حرف می‌زند و در پی تعریف کردن محدوده‎های قدرت برمی‌آید و می‌کوشد قدرت را به مکالمه وادار سازد؛ درحالی‌که سیاستنامه‌های پیشین مثلا خواجه نظام‌الملک در پی تعریف کردن قدرت و پند دادن به پادشاه است برای اینکه قدرت را به سوی هیئت حاکمه حفظ بکند، سعدی از زاویه دید دیگری وارد می‌شود. در روزگاری که رعیت اصلا جایگاهی ندارد، سعدی قدرت را دقیقا در نسبت با زیردستان تعریف می‌کند و فرادستان را وامی‌دارد به اندیشیدن به زیردستان.
 
این استاد نمایشنامه‎‌نویسی با بیان اینکه سعدی از موضع پند دادن به تعریف قدرت می‌پردازد، افزود: پندهای او برخلاف پندنامه‌های سنتی در پی پند دادن به پادشاه و حفظ قدرت نیست بلکه آن را در خدمت به منافع زیردستان تعریف می‌کند.
 
به گفته امجد، حوزه مقاومت فرهنگی اصلی سعدی یکی در کاری است که با زبان فارسی می‌کند و مُهری که بر زبان می‌زند در زمانه‌ای که چندپاره و یک زبان نیست و زبان فارسی عملا زبان زیردست و زیرسلطه است. سعدی این زبان را با آزمودن و گفتن قابلیت‌ها و ظرفیت‌های آن در حوزه‌های بیانی در بیان سیاسی، امور اجتماعی، عشق‎ورزی و در شعر، سخن و نثر این زبان را چنان سکه یکه‌ای می‌زند و تثبت می‌کند که ما تا امروز عملا به زبان او سخن می‌گوییم.
 
 
 
عرفان سعدی آفاقی است و سلوکش در اجتماع روی می‌دهد
معاون فرهنگی شهرداری شیراز نیز در این برنامه، اظهار کرد: سعدی بر خلاف عارفان انفسی خلوت‌گزین و خانقاه‌نشین که به تهذیب نفس در خلوت می‌پردازند و در درون خود سیر می‌کند عرفانی آفاقی دارد و سیر و سلوکش در اجتماع روی می‌دهد.
 
مرتضی جعفری در سخنرانی با موضوع «جهان‎شناسی عرفانی در جهان عاشفانه سعدی»، ادامه داد: سعدی، نه عارف خلوت‌پناه بلکه پارسایی جلوت‌گزین است.
 
وی سخن خود را پیرامون جهان‌شناسی عرفانی در جهان عاشقانه سعدی چنین آغاز کرد که در فرهنگ عرفانی، عارف در اندیشه ارتباط مردم و مرهم نهادن بر زخم‌های جامعه و مردم است. او ضمن اینکه عیوب را کشف می‌کند نگاهی درمان‌گرانه بر آلام اجتماعی دارد و می‌کوشد افزون بر درمان خود به درمان دیگران نیز بپردازد.
 
معاون فرهنگی شهردار شیراز خطوط اصلی اندیشه سعدی در جهان‌شناسی عرفانی را ناظر بر دیدگاه عاشقانه او دانست و تصریح کرد: در این دیدگاه او با عشق به جهان می‌نگرد و جهان را مظهر خدا می‌داند.
 
به گفته جعفری، شیخ اجل سعدی شیرازی بر خلاف عارفان انفسی خلوت‌گزین و خانقاه‌نشین که به تهذیب نفس در خلوت می‌پردازند و در درون خود سیر می‌کنند، عرفانی آفاقی دارد و سیر و سلوکش در اجتماع روی می‌دهد.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سعدی با سیر در هستی حقیقت را کشف می‌کند و عرفان عاشقانه را با حضور در جمع و دوری از تصوف زاهدانه پذیرفته و مضامین عرفانی را در خدمت آموزه‌های اخلاق قرار داده است، بیان کرد: به همین جهت است که در دیدگاه او گنه‌کار اندیشناک از خدای، به از پارسای عبادت نمای است.
 
معاون فرهنگی شهردار شیراز با تاکید بر اینکه سعدی به هر موضوعی که ورود می‌کند از منظر جامعه شناسی و دردمندی اجتماعی مورد ارزیابی قرار می‌دهد خواه هنری باشد، خواه علمی، خواه سیاسی و خواه مذهبی، افزود: از همین منظر است که شخصی‌ترین مناسبات عبادی و دینی در نگاه او مفهومی بسیط‌تر می‌یابد.
 
یادآور می‌شود، در آخرین نشست از «هفت شب بر خوان سعدی» که از 31 فروردین‌ماه آغاز شد، شامگاه سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400، فریده داوودی‌مقدم پیرامون «معنادرمانی نیایش‌های بوستان»، نجمه نظری با موضوع «هنر مناظره در غزل سعدی» و فرح نیازکار با عنوان «زبان عتاب سعدی» سخنرانی خواهند کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها