آنچه این داستان را از زیباتر میکند، توجه ویژه به حضور بانوان است. «ترلان» بانوی جوانی است که با گروه کوچک خویش در لباس مردانه با شجاعت تمام در برابر خانهای ظالم میایستد. همچنین نویسنده در تلاش است تا در روند داستان به زندگی بانوان قدرتمند منطقه آذربایجان از قبیل زینب پاشا، سرانداز خانم، عظمت خانم، زری خانم و دیگر زنان این خطه بپردازد.
این کتاب آمیختهای از رمان اجتماعی و تاریخی است که در سه بخش تقسیمبندی شده است؛ نویسنده در بخش اول تحت عنوان «ترنم ارسباران از عصر جدید» به تشریح داستان کاراکتر جوانی که به دنبال یافتن ترلان میرود، پرداخته است. ترلان در روزگار خود مبارزی علیه ظلم اَبَرخانها بوده است.
بخش دوم کتاب «ترلان ارسباران» مربوط به وقایع عصر قدیم است و در بخش سوم نویسنده دوباره به ادامه داستان ترنم ارسباران برمیگردد و در نهایت پیوند روحی و ملی کارکترهای اصلی این سه بخش داستان را در هم پیچانده و داستان را تمام میکند.
در ادامه گفتوگوی ما را با اعظم فرخزاد، نویسنده کتاب «ترلان ارسباران» میخوانید.
اگر بخواهید تعریف و توصیفی کلی از کتاب «ترلان ارسباران» داشته باشید، چه میگوئید؟
ارسباران یک موضوع ملی است، حتم دارم خوانندگانش از هر خطه سرزمین کهن ایران زمین که باشند جزو شگفتیهای طبیعت مسحورکننده آن خواهند شده و با فرهنگ و آداب و سنتهای آن منطقه و مردمان آن آشنایی خواهند یافت آنچه خودم میپسندم و احتمالا مخاطبان نیز بپسندند. خود من بیشتر از بخشهای «ترنم ارسباران» جذب بخش «ترلان ارسباران» میشوم. هرچند قصاص قبل از جنایت نکرده و به این زودی به قضاوت نمینشینم و منتظر میمانم تا اظهار نظرها و نقد و تحلیلهای مخاطبانم را بشنوم.
«ترلان ارسباران» هفتادمین اثر شماست. حال این سوال پیش میآید که شما در پسِ رمانهای تاریخی به دنبال چه میگردید؟
هدف من شناساندن تاریخ و فرهنگ و هنر کشورم در هر دورهای است که تحقیق و مطالعه و پژوهشاش را داشته باشم؛ که این شناساندن با روش رمانتیکگونه پیش رفته و در اختیار مخاطب قرار میگیرد؛ جوری که خواننده از خواندنش لذت برده و در پایان معلوماتی نیز کسب کرده و به دانستههایش افزوده شود. این موضوع در رمانهای تاریخی، خارجی هم که نوشتهام و مربوط به تاریخ و فرهنگ و آداب و سنن کشورهای دیگر میشود، کاملا مشهود است.
تفاوت این کتاب با نوشتههای قبلی من بسیار زیاد است، چرا که من با حساسیت ویژهای به تاریخ ارسباران؛ منطقهای که در واقع زادگاهم است، پرداختهام. در واقع هدف اصلی من از نگارش کتاب «ترلان ارسباران» عشق و علاقه و تعصب واقعیام نسبت به دیار مادری خویش است. به جرأت میگویم این کتاب از نظر خودم فوقالعاده است و حتی نظر یکی از تهیهکنندههای تلویزیونی در تهران برای ساخت فیلمی سریالی از روی این داستان جلب شده است. شاید گفتن این حرف درست نباشد اما احساس غرور میکنم که توانستهام هفتادمین رمانام را که خلق کنم. احساس عجیبی است که هم شادم میکند و هم غمگین. این کتاب به راحتی پوسته داستان را کنار میزند و هسته آن را نشان میدهد.
«ترلان ارسباران» بیشتر در فضای رئال نوشته شده یا تخیل نویسنده؟
نه تنها در این کتاب که تمامی آثارم چه رمانهای اجتماعی و تاریخی و... فضای داستان ادغام یافته از واقعیت، تصورات و تخیلات است.
نگارش کتاب چقدر زمان برد؟
نگارش کتاب بسیار زمانبر بود، چرا که قبل از شروع به نوشتن آن، چندین سال در رابطه با وقایع و شخصیتها تحقیق کرده بودم. نوشتن این کتاب سه سال زحمت برده است یک سالی هم میشد که نگارش آن تمام شده بود، اما چون دوست داشتم توسط انتشارات خودم چاپ شود، به دلیل هزینه بالای چاپ، کتاب با تاخیر روانه بازار شد.
اسطورههای تاریخی تبریز کمتر در آثار شما به چشم میخورد. این حرف را قبول دارید؟ و اینکه چرا کمتر به این مقوله پرداختهاید؟
کاملا درست میفرمایید، البته در رمانهایی که از دورههای مختلف قاجاریه نوشتهام خواه، ناخواه نام اسطورههای تبریز و کل آذربایجان و نقشهای آنها هر چند به صورت مختصر آمده است. حتی در خود همین ترلان ارسباران!
رد پای تاریخ در «ترلان ارسباران» کجاست؟
در صفحه به صفحه کتاب رد پای انسانهای حماسهساز، مکانها، قلعهها و طبیعت مسحورکننده کل ارسباران و روستاهایی که نام برده شده، به همراه ردپایی از مبارزات ترلان به جای مانده است. بهخصوص در بخش دوم «ترلان ارسباران» بانویی که بعد بانوان اسطوره آذربایجان از میان ابرهای تخیل پدید میآید و در برابر ظلم حتی شده کوچک نقش مهمی را ایفا میکند. با توجه به این نکته مهم که در آن دوران نامردیها، سختیها، کمبودها، محدودیتها، حقکشیها، کار و مبارزه او بسیار پرجلوه بوده است.
شخصیت ترلان پروانه را با چه هدفی پروراندهاید؟
ببینید در برههای از زمان ما شاهد رعیت و رعیتزادگی، ارباب و اربابزادگی، معدود ابرخانهای قدرتمندی که مالکیت برجان و مال و ناموس مردم داشتند، هستیم که به 112 سال پیش یعنی دوره سلطنت رضاشاه و پایان آن بازمیگردد. باید بگویم مبارزات ترلان سیاسی نبوده و کاری با سیاست حکومتی وقت نداشته است و تنها با ظالمان آن دوره که در محدوده ارسباران وجود داشتند، پرداخته است. من تمام تلاشم را کردهام تا بتوانم از میان ابرهای تخیل، ترلانی را خلق نمایم تا عظمت زینب پاشاها، زرین خانم ها و سرانداز خانمها را که اسطورههای تاریخ آذربایجان هستند، به رخ بکشم.
یکی از رسالتهای داستان تاثیرگذاری اخلاقی آن در خواننده است. بسیاری از خانوادهها فرزندانشان را از خواندن رمان دور نگاه میدارند. نظر شما در این باره چیست؟
دیگر دوران چنین تفکراتی به پایان رسیده است. آن موقع فضای کنونی و عصر دیجیتال وجود نداشت و من پایبند به رسالتی هستم که مخاطبانم میان کتابهایم راه ارتباطی خوب و سالمی، بین خود و خدایشان پیدا میکنند و در وجود آنها حسهای زیبای دوست داشتن، عشق و محبت پاک و خالصانه حتی احساسهای جوششی و حماسی را به غلیان در میآورم. هدف اصلی لذت بخشیدن از رهگذر ارضای عشق آدمی به عنصر نامعمول در تجربه بشری است.
بعد از چاپ هفتاد اثر، همچنان به نوشتن ادامه خواهید داد؟
داستانها مثل زندگی انسانها زندگی پیچیدهای دارند که ماجراهایش تمامی شدنی نیست. نوشتن رمان در موضوعات مختلف، ایده و سوژههای جالب و گوناگون، تبحر و تخیل خاص خودش را میطلبد و اگر خداوند بزرگ توانایی و سلامتی بدهد، تا جان در بدن دارم قلم بر زمین نخواهم گذاشت. البته نوشتن رمانهای تاریخی ضمن اینکه زمانبَر هستند، صبر و حوصله بسیاری هم میخواهند؛ چرا که به تحقیق و پژوهش و مطالعه فراوان احتیاج دارد تا بتوان استفادههای تاریخی صحیح را به دست آورد. هماکنون فکر و ذهنم روی دوران نادر شاه میچرخد تا برای ساخت داستانی از دوران افشاریها، وقت مطالعه و پژوهش بگذارم.
در مقاطعی از زمان، رمانهایی توسط نویسندگان نوشته شده است که به زندگی بیرونی انسانها پرداختهاند و کتاب «ترلان ارسباران» هم تصویرهایی از همان است که از نظر من، جزو خلاقیتهایی شبیه به معجزه است. «ترلان ارسباران» قسمتهای بزرگی از هستی تاریک درونی بشری را روشن میسازد. در این کتاب سعی کردهام از احساساتی شبیه «سانتی مانتالیسم» استفاده نکرده باشم، به اصطلاح رمانهای بازاری که توجه نویسنده به بازار فروش باشد که در این نوع رمانها برای سطح متوسط جامعه نوشته میشوند. همیشه سعی کردهام رمانهایی خلق کنم که در سطح افکار نباشد و نفوذ به عمق لایههای درونی خوانندگان داشته باشد.
نظر شما