بهرام پروین گنابادی در گفتگوی زنده در اینستاگرام درباره مرکز موزه و اسناد انتشارات علمی و فرهنگی:
به موزه نیاز داریم تا جامعهای کوتاهمدت نباشیم
بهرام پروین گنابادی، معاون فرهنگی انتشارات علمی و فرهنگی در گفتگوی زندهای در اینستاگرام ضمن مرور فعالیتهای انتشارات در موضوع موزه و مرکز اسناد، به ضرورتهای تأسیس چنین موزهای برای حفظ سرمایههای فرهنگی و تبدیل نشدن به جامعهای کوتاهمدت پرداخت.
در ابتدای این برنامه گنابادی در پاسخ به این سؤال که داشتن موزه و مرکز اسناد برای یک نشر چه ضرورتی دارد گفت: «همه چیز بسته به قدمت نشر دارد. قدمت علمی و فرهنگی (که ادامهدهنده راه فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب است) آنقدر بلند و گرانمایه است که اسنادش را درخور توجه میکند. شرکتی در آمریکا به نام فرانکلین در دهه 1950 طرحی داشته که در کشورهای در حال توسعه کتابهای انگلیسیزبان ترجمه شود؛ به گونهای که قرار بوده در این مسیر کمک مالی هم بکند. اما مدیریت درخشان همایون صنعتیزاده کار را به جایی رساند که نهتنها نیازی به دریافت کمک مالی پیدا نکردند بلکه چنان به ثبات رسیدند که این کمک، مسیر عکس را پیش گرفت و از ایران برای آمریکا پول فرستاده میشد.
این استاد دانشگاه در رشته ادبیات افزود: «از کارهای مهم دیگری که صنعتیزاده انجام داد این بود که بخش ادیتورینگ و ویراستاری را تشکیل داد که حرکتی کاملاً پیشروانه در نشر ایران بود. صنعتیزاده بر متنهای خوب سرمایهگذاری کرد، چنانکه میبینیم خیلی از آثار گذشته هنوز نو هستند و از آنها استقبال میشود؛ اثری مثل خشم و هیاهو. از طرفی دیگر باید به این نکته اشاره کرد که وجود اسناد دستهبندیشده برای پژوهشگران امری ضروری و مبارک است؛ چراکه آنان را هم در پژوهش درباره نشر و هم در پژوهش درباره زندگی بزرگانی که با علمی و فرهنگی کار کردهاند بسیار یاریگر خواهد بود.»
گنابادی با ذکر مثالی درباره اسناد انتشارات ادامه داد: «چند برگی که از اخوان ثالث در انتشارات علمی و فرهنگی وجود دارد، اگر در اختیار پژوهشگران واقعی قرار بگیرد، میتواند روشنکننده بخشهایی از زندگی و شعر اخوان باشد؛ یا نامههایی که بین کریم امامی و دیگران نوشته شده (با آن نثر شیوا و طنز منحصربهفرد) میتواند گوشههایی از فرهنگ ما را روشن کند.»
معاون فرهنگی انتشارات علمی و فرهنگی در ادامۀ سخنانش به نکته مهم نهادسازی پرداخت و ضعف این موضوع در داخل کشور را خاطرنشان کرد و گفت : «مشکل ما در ایران این است که نهادسازی نکردهایم. جایی مثل دانشگاه تهران 90 سال قدمت دارد، درحالیکه بعضی دانشگاههای جهان 400 سال سابقه دارد. سنت و علم خاصیت انباشتی دارند و ماحصل آن که در اختیار دیگران قرار میگیرد، مفید واقع میشود. نهادسازی هم مثل سنت و علم است؛ باید انباشت شود. باید آنها را حفظ و به آنها اضافه کرد. نباید اجازه داد از آنها کسر شود. باید دستاوردهای نهادها گرامی داشته شوند. ما نیز باید نهادسازی کنیم. حرکتی که علمی و فرهنگی با تأسیس موزه و مرکز اسناد شروع کرده، قدمی است برای امر مهم نهادسازی. اگر میخواهیم جامعه کوتاهمدت نداشته باشیم، اگر میخواهیم هر چیزی که درست میکنیم بهراحتی از دست نرود و اگر میخواهیم سرمایههای ما بهویژه سرمایههای فرهنگی ما از بین نرود، باید بدانیم که ما نیاز به موزهها داریم.»
گنابادی در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سؤالی دربارۀ کمیت و کیفیت اسناد گفت: «تعداد اسناد بسیار زیاد است؛ بیش از 300 هزار سند در این مرکز وجود دارد که برای پژوهش در مدیریت نشر و همینطور پژوهش درباره تنظیم رابطه نشر با ناشران دیگر، با ویراستاران، با مؤلفان و مترجمان و البته با بازار کتاب، اطلاعات درخور و گرانسنگی دارند.»
بهرام پروین گنابادی که در کارنامۀ خود تجربه سالها حضور در برنامههای ادبی رادیو را دارد، پس از توضیحاتی که متمرکز بر مرکز اسناد بود، به بخش جذاب موزه علمی و فرهنگی هم پرداخت؛ جایی که به گفتۀ او هم تاریخی است هم تماشایی: «دیدن اشیائی همچون قلم، عینک، وسایل تحریر، دستنوشتهها و یادگاریهای متنوع از سوی مؤلفان و مترجمان علمی و فرهنگی، علاوه بر جذابیت، پژوهش در تاریخ فرهنگی را بسیار تسهیل میکند.»
وی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر امکان استفاده عموم از این موزه و مرکز اسناد گفت: «پس از افتتاح موزه و به محض اینکه شرایط کرونایی اجازه بدهد، امکان بازدید عموم فراهم خواهد شد و پژوهشگران نیز میتوانند از این اسناد استفاده کنند. این اسناد متعلق به جامعه و فرهنگ ایران است».
نظر شما