نسخه صوتی کتاب «خستگیناپذیر» خاطرات سیدعلیاکبر ابوترابی، دوشنبه 10 خردادماه در حوزه هنری رونمایی میشود.
این کتاب، روایت مرحوم ابوترابی از دفاع مقدس و شخصیتهای برجسته آن دوران به قلم عبدالمجید رحمانیان است که توسط انتشارات «پیام آزادگان» منتشر شده و سماوا قصد دارد در آستانه سالگرد ارتحال سید آزادگان از نسخه صوتی کتاب با صدای مهدی طهماسبی رونمایی کند.
«خستگیناپذیر» در سه بخش تدوین شده که در بخش اول، سید آزادگان به رابطه خود با شهید سید علی اندرزگو میپردازد و گوشههایی از شجاعتها، کرامات و حالات معنوی و حماسی او را بیان میکند. در بخش دوم، از شخصیت عارف مجاهد، شهید دکتر مصطفی چمران سخن میگوید و خاطرههایی از دوران اسارت خود را نیز روایت میکند. در بخش سوم، خاطرههای خود را از عارفان وارسته و کرامات آنها بیان می کند.
سیدعلیاکبر ابوترابی پس از پیروزى انقلاب اسلامی، بهعنوان رئیس کمیته انقلاب اسلامى قزوین به خدمت محرومان و مستضعفان پرداخت و پس از آن با رأى مردم، به عضویت شوراى شهر قزوین انتخاب و رئیس شورا شد. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهید دکتر مصطفى چمران در ستاد جنگهاى نامنظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و شخصا به ماموریتهاى شناسایى رزمى و دشوار مىرفت. آزادى منطقه پرحادثه و خطرناک «دب حردان» به فرماندهى وى و در رأس یک گروه متشکل از یکصد رزمنده فداکار، یکى از اقدامات سید علیاکبر ابوترابی بود.
مرحوم ابوترابى سرانجام در روز 26 آذرماه سال 59 در جریان یکى از مأموریتهاى شناسایى که براى تکمیل شناسایى قبلى خود انجام داد تا نیروهاى ستاد جنگهاى نامنظم آماده یک عملیات گسترده شوند، بر اثر اشتباه یکى از همراهان خود، درحالىکه هفت کیلومتر از نیروهاى خودى دور شده و تا 200 مترى دشمن پیشروى کرده بود، هنگام بازگشت مورد شناسایى دشمن بعثى قرار گرفت و گرچه مى توانست خود را از دام دشمن برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقیب وى پرداختند و نهایتا به اسارت دشمن درآمد.
وی 15 ماه اول اسارت را در سلولهاى زندانهاى بغداد و تحت شدیدترین شکنجهها گذراند و در اراده پولادین این مرد خدا خللى ایجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختىهاى فراوان و دو بار تا پاى چوبهدار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غیبی، ایشان به اردوگاه و جمع اسیران ایرانى منتقل شد. اردوگاههاى عنبر، موصل 1، 3، 4 و رمادیه و تکریت 5، 17، 18 و نیز سلولهاى زندانهاى بغداد، شاهد خوبیها و مجاهدتهاى خستگىناپذیر آن عارف حکیم هستند.
این مجاهد، پس از 10 سال اسارت، سرانجام در سال 1369، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و بهجاى آنکه پس از 30 سال مبارزه و تلاش طاقتفرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را درپیش گرفت و همراهى آزادگان و پیگیرى مشکلات آنها را وظیفه خود مىدانست و در این راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد و در تاریخ 69/7/7 با حکم رهبر معظم انقلاب در جایگاه نماینده ولىفقیه در امور آزادگان قرار گرفت و تمام سعى خویش را بهکار بست تا آزادگان، مایه عزت و تقویت نظام جمهورى اسلامى باشد.
آن مجاهد خستگىناپذیر، سرانجام در تاریخ دوازدهم خرداد 1379 در حالى که همراه پدر بزرگوارش عازم مشهد مقدس و زیارت حضرت ثامن الحجج (ع) بود، در جاده بین سبزوار و نیشابور، براثر سانحه تصادف رانندگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و ارواح آن عالمان وارسته از خاک به افلاک پر کشیده و به لقاءالله پیوست.
نظر شما