وی افزود: استقبال مثل دورههای قبل نیست و خیلی کم است؛ البته من شرایط کرونا را در این موضوع دخیل نمیدانم به خاطر اینکه مردم در خیابان و پیادهروها حضور دارند ولی خرید نمیکنند، و فکر میکنم قدرت خرید ملت پائین است و حداکثر توان مردم به تامین مایحتاج مواد غذایی است و دیگر پولی برای خرید کتاب نمیماند و علت دوم هم نبود رونق در بازار کتاب و هدایت آحاد جامعه به طرف بیسوادی است.
وی ادامه داد: مردم در صحنه هستند، و با توجه به جو حاکم موضوع کرونا را تمامشده میدانند و سالنهای عقد و عروسی و مجالس ترحیم و بالاتر از همه ازدحام در دفاتر انتخاباتی وجود دارد و کرونا موضوع سوم و چهارم جامعه شده و در نتیجه این ویروس علت کسادی بازار کتاب نیست؛ چنانچه بنده بشخصه در بروشورهای تبلیغاتی و همهجا اعلام کردهام که با توجه به قراردادی که با اداره پست و تحت حمایت و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منعقد شده، کتاب را جلوی در خانه و بدون یک ریال هزینه اضافی یا هزینه پستی تحویل میدهم و با توجه به تمام مسائل فوق میتوان قاطعانه ادعا کرد که کرونا باعث کسادی بازار کتاب نیست.
مدیر کتابفروشی دُرنا در ارومیه در ادامه سخنان خود به یارانه اختصاصیافته اشاره کرد و گفت: یارانه اختصاص یافته به کتابفروشی دُرنا بسیار کم و حدود یک میلیون و 500 هزار تومان است و متاسفانه وقتی خریداری کتاب میخرد، بلافاصله از تهران زنگ میزنند و سؤالاتی در راستای خرید مطرح میکنند و به نظر من وقتی این سئوالها را از خریدار میپرسند، خریدار پیش خودش فکر میکند حتما تقیزاده ورشکست شده و در حال سندسازی است که یکیدو میلیارد تومان بردارد؛ همین موضوع امثال من را از شرکت در طرح بازمیدارد.
تقیزاده بیان کرد: یک علت دیگر هم عدم تبلیغات دستاندکاران مجری این طرحهاست، همیشه منتظر و چشمبهدر ماندهام که از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یا وزارتخانه توسط یک پیام، یا تلفن و یا هرطور که صلاح میدانند خبر بدهند که قرار است چنین طرحهایی اجرا شود و منِ کتابفروش که چندین سال سابقه حضور در نمایشگاهها و طرحها را دارم، از مجاری دیگر خبردار می شوم.
مدیر کتابفروشی دُرنا در ارومیه گفت: کاش مسئولان اجرایی طرحها تلفن یا پیام کوتاه بزنند و یا به هر وسیلهای که صلاح میدانند، اجرای اینگونه برنامهها را اطلاع بدهند و متعاقب آن ما هم آگهی بزنیم و تبلیغ کنیم تا طرح در سکوت کامل اجرا نشود.
وی افزود: حالا به هر نحوی شده داخل معرکه میشویم و طرح را اجرا میکنیم؛ ولی وقتی شابک کتاب را میزنیم، برای فروش پیغام میدهد که «کتاب مورد نظر با شابک اعلامی در آرشیو وجود ندارد» و بعدی هم همینطور و سومی هم همینطور و نهایتا مشتری مغازه را با ناراحتی ترک میکند و ما شرمنده میشویم.
تقیزاده ادامه داد: در طرحهای فصلی اول اینکه باید حساب کتابفروشیها را جدا کرد؛ یعنی به عنوان مثال نشر چشمه، نشر مرکز و دیگر انتشاراتیها -که هر روز حتی روزهای تعطیل هم مشتری خودشان را دارند- را میشود با یک کتابفروشی مثل من که در شهرستانِ لب مرز و با صد جور مسائل دیگر درگیر هستم، در یک ترازو گذاشت و نتیجه گرفت که فلان طرح با مشارکت پانصد کتابفروش اجرا شد و حاصل کار عالی بود؟
وی افزود: از طرف دیگر این طرحها چند سالی است اجرا میشود و نتیجه عملکرد برعهده مسئولان امر است که نتیجهگیری کنند و به نظر بنده اگر صادقانه بگوییم در جاهایی نتیجه مطلوب حاصل نشده است.
نظر شما