دومین نشست مجازی از مجموعه برنامههای «سخن» (جستاری در ادبیات و شعر پارسی) با موضوع «مضامین شعر امروز»، عصر سهشنبه ۲۵ خرداد در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در بخشی از این نشست مجازی، رضا بیات در توصیف وضعیت شعر در دهه ۹۰ گفت: مهمترین اتفاق دهه ۹۰ این است که نشر کتاب شعر سراشیبی سقوط را طی میکند. یعنی آن رکودی که در همه بخشهای جامعه است، در ادبیات خصوصاً در شعر هم هست. بر اساس آماری که از کتابخانه ملی گرفتهام، تیراژ عنوانهای شعری که چاپ میشود و عمدتا تجدید چاپ است و چاپ اول نیست، حدود ۱۰ سال است که عددش ثابت است و کمی هم عقبگرد دارد، رمان به شکل جدی رشد میکند و در این دهه تعداد عنوانهایش از شعر بیشتر شده است.
وی افزود: عمده فعالیت شاعران به فضای مجازی آمده و در فضای مجازی ما با تک بیت مواجهیم. یعنی شاعری که غزل میگوید، در اینستاگرام میخواهد غزلش را بگذارد، متن را پایین میگذارد و در جایی که میخواهد یک تصویر قرار دهد یک بیت را میگذارد. یعنی عملاً ما با تکبیتسرایی مواجه میشویم. به نظر فرم این طور است و به لحاظ محتوایی کم عمقی و بازاری بودن دیده میشود که یا با آن لایک بگیرند یا پول دربیاورند یا توجه جلب کنند. این قضیه پر رنگی است که به لحاظ محتوایی ما به یک افول جدی رسیدهایم.
در بخش دوم این نشست مجازی عبدالجبار کاکایی درباره مضامین شعر امروز بیان کرد: به اعتقاد من اگر دفترهای شعر شاعران معاصر را که به تازگی چاپ میشود، مثلا از دهه ۸۰ به بعد، تورقی کنید غالباً با تنوع قالبها مواجه می شوید. یعنی ما با شاعری مواجهیم که غزل دارد، شعر نیمایی دارد، شعر سپید دارد. این کم اتفاقی نیست. وحدت نگاه به همه قالبها و اینکه موضوع قالب کلاً کنار گذاشته شده است، اینها تجربههای نسلها است که به دهه ۸۰ میرسد. این نقل قول از مرحوم زرینکوب است که میگوید: اگر گذشتگان ما غول بودند، ما آدمهای کوتوله هم باشیم، سوار بر آن غولها هستیم، هم آنچه آنان میبینند میبینیم و هم قدمی فراتر را.
وی ادامه داد: ما روی تجربههای نیما، شاملو و اخوان و اینها ایستادهایم، روی تجربههای سیاوش کسرایی، احمدرضا احمدی، یدالله رویایی ایستادهایم، روی تجربههای فروغ، سپهری و دیگران ایستادهایم. بنابراین از نسلی که در دهه ۸۰ به خلاقیت و نوآوری و بدعت فکر میکند، توقع است که تمام این تجربهها را مد نظر داشته باشد. از چالشهای بیفایده و نقدهای بیثمر پرهیز کند. اتفاقی که به نظرم در دهه ۸۰ و ۹۰ میافتد. گرایش عمومی را به تمام قالبها، فایدهگرا کردن شعر و عقلانی شدن شعر میبینم.
کاکایی درباره اینکه توجه به زبان محاوره و زندگی معمولی در محتوا، تصویرپردازی و دغدغهها نیز میآید و شاعران از زندگی روزمره خودشان هم میگویند، گفت: از مختصات شعر محاوره این است که نسبتهایی با زندگی امروز برقرار میکند. چون دیگر ما از آن این نظام جمالشناسی شعر کهن فاصله میگیریم. تصنیفهایی که در ترانههای گلهای صحرایی و گلهای جاویدان ساخته میشد را قیاس کنید، نظام غزل دیروز بود. آنچه که بیان میشد صور زیباییشناسی غزل کهن بود. شاید خیلی از آن موضوعات،در زندگی انسان مدرن امروزی موضوعیت نداشت. اما در شعر محاوره به ویژه بعد از دوران ترانه نوین و در دوره شعر محاورهای که در دهه هفتاد و هشتاد مرسوم میشود، نسبت مستقیمی با زندگی امروز، عناصر آن و عناصر زندگی شهری پیدا کرده و این اتفاق خوبی است.
نظر شما