سه‌شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۸
اندونزی، صربستان و کشورهای عربی؛ از شبکه‌های توزیع قوی کتاب تا کافه-کتابخانه‌های مجلل

به گفته مدیر آژانس ادبی تماس شبکه قوی توزیع کتاب در اندونزی، سهولت دسترسی به کتاب در این کشور 270 میلیونی را تسهیل کرده‌است، تا جایی که فقط یک میلیون نفر از نمایشگاه کتاب آن بازدید می‌کنند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ اقداماتی که ناشران در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه انجام می‌دهند، متفاوت است. اگر هدف نشر را بالابردن سرانه مطالعه و آگاهی عمومی در درجه نخست و ابعاد تجاری و اقتصادی آن را در مرحله دوم فرض کنیم، بررسی سازوکار هر کشور در حوزه نشر می‌تواند موارد آموزنده‌ای به همراه داشته‌باشد. در این پرونده با بررسی نقاط قوت و ضعف صنعت نشر در کشورهای مختلف، تلاش برای جمع‌آوری اطلاعاتی درباره اقداماتی که در آن کشورها برای بالا بردن سرانه مطالعه انجام شده‌است و نتیجه هر فعالیت بررسی خواهدشد.
 
امیر بیک‌محمدی، مدیر آژانس ادبی تماس با بررسی فعالیت نشر در صربستان، اندونزی و جهان عرب، به بیان نقاط قوتی صنایع نشر این کشورها پرداخت که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
 
تجربه فعالیت در صربستان، اندونزی و جهان عرب را دارید، این کشورها چه تعداد ناشر دارند؟
مقایسه فعالیت نشر در این کشورها و ایران، باید براساس جمعیت و تعداد ناشرانی که تولید محتوا می‌کنند، انجام شود. جمعیت اندونزی نزدیک به 270 میلیون نفر است، درحالی که 200 ناشر فعال در اتحادیه ناشران ثبت هستند و تیراژ کتاب‌ها میلیونی است.

برای بررسی جهان عرب، به مهم‌ترین نمایشگاه‌های کتاب آن‌ها یعنی شارجه و قاهره توجه کنید، برای جهان عرب که شامل 10 یا 15 کشور است در مجموع تقریبا دو هزار ناشر برای جمعیت 600 میلیونی فعالیت می‌کنند.

در سال ۲۰۱۶ ایران مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب بلگراد بود و در سال ۲۰۱۸ صربستان به عنوان مهمان ویژه سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور داشت. اتحادیه ناشران صربستان مجموعا 150 ناشر فعال دارد که تولید محتوا می‌کند. اگر این سه آمار را با ناشران ایرانی مقایسه کنید، متوجه می‌شوید تا چه اندازه به ناشران غیرحرفه‌ای در ایران اجازه فعالیت دادیم که شاید در سال حتی چاپ کتاب‌هایشان به 20 عنوان و تیراژ آن‌ها از  500 فراتر نمی‌رود.

مقایسه همین موارد نشان می‌دهد که فضای  نشر در ایران با مشکلاتی مواجه است. وقتی که آمار ناشران فعال و تیراژ کتاب در شرق آسیا، خاورمیانه و اروپا را با ایران مقایسه می‌کنید، می‌بینید در ایران مسائلی باعث شده‌است، افرادی که حرفه‌ای نیستند، مجوز نشر بگیرند و در منابع بسیار محدودی که می‌تواند برای فرهنگ و نشر مصرف شود، شریک شوند. این روند به ضرر افرادی است که به‌صورت حرفه‌ای فعالیت می‌کنند. بسیاری را در حوزه نشر ایران می‌شناسم که نشر، کار دوم یا سوم آن‌ها است، اما در دیگر کشورها وقتی فردی وارد حوزه نشر می‌شود و می‌پذیرد که در آن فعالیت جدی کند، کار اول و اصلی او نشر خواهدبود. برای همین است که آن کشورها تولیدات خوبی دارند و ما تقریبا از این ظرفیت کم بهره هستیم.
 
به نظر شما در شکل‌گیری این رفتار که نشر شغل دوم یا اول ناشران باشد، چه عواملی بیشتر تعیین کننده است؟ مسائل اقتصادی و میزان درآمد یا میل شخصی؟
بحث در آمد نیست، بحث هزینه است. شما ممکن است خیلی از فعالیت‌ها را انجام دهید، فقط به دلیل آن‌که برای شما هزینه‌ای ندارد. وقتی فردی می‌بیند که صاحب نشر شدن و انتشار محتوی احتیاج به آموزش و هزینه جدی ندارد، وارد عرصه نشر می‌شود. تا زمانی که ورود به عرصه نشر با صرف وقت، هزینه و انرژی همراه نباشد، وضعیت نشر همین است. اساسا چطور انتظار داریم که تولید محتوای خوب به پشتوانه صرف وقت و زحمت به ثمر بنشیند، اما انتشار محتوای خوب بدون زحمت باشد. قطعا این عرصه هم باید متوازن با مرارت‌های تولید محتوای خوب باشد. 
 
مردم کشورهایی که بررسی کردید تا چه اندازه علاقه به جمع‌آوری کتاب در خانه دارند؟ آیا بیشتر فرهنگ استفاده از کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی در این کشورها رواج دارد؟
آن چیزی که در هر کشوری باعث می‌شود جامعه کتاب‌خوان شود، برنامه‌های ترویجی و تبلیغی است که باعث می‌شود مردم به سمت کتاب روی بیاورند. در اندونزی قانونی برای آموزش و پرورش وجود دارد که بر اساس آن هر روز صبح یک ربع ساعت دانش آموزان باید سر کلاس به مطالعه کتاب غیردرسی بپردازند. این قانون و اجرای آن باعث می‌شود کودکان از کتابخانه، مادر و پدر و دوستان کتاب‌های جدید بخواهند، زیرا این روند جزئی از برنامه آموزشی آن‌ها است و باید انجام دهند.

در جهان عرب مسئولان برگزاری نمایشگاه شارجه و ابوظبی برای اینکه سطح خوانش کتاب را بالا ببرند، کتابخانه‌هایی بسیار مدرن را طراحی کردند. در این کتابخانه‌ها فضای متناسب با امکاناتی وجود دارد که مجهزتر از بهترین کافی‌شاپ‌های ایران است تا مردم از کتاب‌های کتابخانه‌ها استفاده کند. ما حتی در مدارس هم از ظرفیت‌های کتابخانه مدارس استفاده مطلوبی نداریم. این‌ها نمونه‌ای از اقدامات تبلیغی و ترویجی است که انجام شده‌است.

ایران تقریبا از تجربه‌های خوب دنیا در حوزه تبلیغات و ترویج کتابخوانی که منجر می‌شود کتاب‌ها در کنج قفسه کتابخانه‌ها نماند، کم‌بهره است. لازم به ذکر است که همیشه بهانه کمبود بودجه، نقل مجلس کم‌کاری‌ها است، ولی نبود برنامه و سیاست‌گذاری‌های دولتی در این عرصه مشخص است. به نظر می‌رسد در این عرصه ضعف تجربه و مطالعه وجود دارد هم ضعف ایده. البته همیشه در همه دوران‌ها مدیرانی در عرصه فرهنگ و نشر بوده‌اند و خدمت کردند که همین رمق ضعیف صنعت نشر، از تلاش همت آن‌ها بوده‌است.
 
بالا بودن تیراژ و فروش کتاب و در عین حال، عادت مردم به استفاده عمومی از کتاب در کتابخانه و اماکن فرهنگی چه نسبتی با یکدیگر دارد؟
وقتی امکانات ترویجی و تبلیغی برای مطالعه کتاب را بالا ببرید، تفاوتی نمی‌کند که مردم از کتابخانه‌ها کتاب تهیه کنند یا به صورت خصوصی کتاب را خریداری کنند. مهم این است که به سمت خوانش کتاب بروند. ممکن است مردم از کتاب‌های الکترونیک در فضای مجازی استفاده کنند، می‌توانند کتاب را از کتابخانه امانت بگیرند یا کتاب را خریداری کنند. مساله مهم این است که مثلا کشور اندونزی شبکه قوی توزیع دارد، که باعث شده است نمایشگاه اندونزی کم مخاطب باشد و از جمعیت 270 میلیونی، فقط یک میلیون نفر از نمایشگاه کتاب بازدیدکنند، زیرا اساسا آن‌ها در توزیع کتاب و در دسترس قرار دادن کتاب، خوب کار کردند، در نتیجه از نمایشگاه کتاب این کشور که فروش هم دارد استقبال نمی‌شود.
 
در توزیع چه کار کردند که مردم حتی از نمایشگاه کتاب استقبال نمی‌کنند؟
برای مثال در اندونزی برنامه‌ریزی کردند که سالی پنج درصد به سمت تکمیل کتابخانه‌های کشور پیشرفت کنند و مثلا محاسبه کردند که به 300 هزار کتابخانه در سطح کشور نیاز دارند. این فعالیت را از 10 سال پیش شروع کردند تا کتابخانه‌ها را تکمیل کنند. همچنین برنامه‌ریزی کردند تا برای 10 سال آینده این شبکه کتابخانه‌ها در کل کشور –که شامل مجموع‌الجزایر مختلف با پراکندگی بسیارمی‌شود و این کار را دشوارتر کرده‌است – باید سالی چند درصد تکمیل شود. کاملا مشخص است در 10 سال آینده شبکه کتابخانه‌های اندونزی کاملا به روز و ساختارمند خواهدشد و دسترسی مردم به نزدیکترین کتابخانه بالا می‌رود.  
 
در اندونزی کتابخانه در مدیریت نهادهای دولتی است یا خصوصی؟
بخش خصوصی در این زمینه وارد شده و دولت معمولا قانون‌گذار، حامی و نظارت کننده است. بهترین دولت‌ها سعی می‌کنند از فضای اجرایی فاصله بگیرند و بسترهای عملیاتی شدن سیاست‌ها و برنامه‌ها را ایجاد کنند. کشور اندونزی از این رویکرد استفاده کرده و سیاست‌هایی را اجرا کرده که بخش خصوصی وارد فصای تاسیس کتابخانه‌ها شده‌اند و می‌توانند از آن استفاده کنند.
 
در صربستان، اندونزی و جهان عرب، خریدهای حمایتی از سوی دولت یا سایر شیوه‌های حمایت و یارانه‌ وجود دارد؟
آن‌ها هم برای بخش آموزشِ مردمی، مخصوصا در حوزه آموزش و پرورش حمایت‌هایی برای خرید کتاب دارند. به مولف کمک نمی‌کنند بلکه به ناشر کمک می‌کنند تا در نهایت از زنجیره تولید کتاب حمایت شود. در دولت خرید کتاب دارند و از طرف آموزش پرورش و کتابخانه‌ها از ناشران در تیراژ بالا خرید می‌کنند تا ناشران بتوانند کتاب‌های خوب تولید و در این زمینه فعالیت کنند. از همه مهمتر برنامه دارند که بعد از خرید، یک خواننده چگونه تشویق شود تا به شبکه خوانندگان کتاب بپیوندد.  برخلاف ایران که در آن، سیاست‌های ناکارآمد باعث شده‌است که ناشران غیرحرفه‌ای قارچ‌گونه افزایش پیدا کنند و منابعی را که می‌تواند در اختیار ناشران حرفه‌ای قرار بگیرد، از بین ببرند.
 
می‌توان از روی کتاب‌های اصلی و کتاب‌سازی شده و بررسی فعالیت ناشران، بخشی را که فقط از امکانات حوزه نشر استفاده می‌کنند، شناسایی کرد. چرا هنوز جلوی تعداد بالای فعالیت ناشران کتابساز در ایران گرفته نمی‌شود تا کمک‌های محدود به ناشران اصلی هدر نرود؟
پاشنه آشیل این موضوع قانون کپی‌رایت و کتابسازی است. در ایران متعهد به رعایت قوانین کپی‌رایت نیستیم و این مساله باعث شده مترجمان و ناشران بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای کتاب‌هایی را ترجمه و تولید کنند. هزینه پایین برای تولید کتاب‌ها باعث شده رقم چاپ اولی‌ها در هر سال بالا باشد. رقم قابل توجهی از چاپ اولی‌ها به ترجمه باز می‌گردد و باعث شده نتوانیم این بازار را کنترل کنیم. البته پذیرفتن قانون کپی‌رایت با شرایط فعلی که بسترهای آن فراهم نیست، توصیه نمی‌شود، اما این که حتی برنامه‌ای برای پیوستن به این قانون نداریم و زیرساختش را آماده نکردیم، نگران کننده‌است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط