نوشته حاضر، بررسی کوتاهی است در باب «من روی دستم میایستم» از علی خدایی؛ اثری دیداری و دلنشین برای کودکان.
«من روی دستم میایستم» کتاب تازهای ست از علی خدایی که باز هم کانون پرورش فکری آن را منتشر کرده و روایتی تصویری و بدون متن از داستان فیل در تاریکی مثنوی معنوی مولوی است.
این کتاب داستان موشی ست که به دنبال پروانهای وارد یک غار میشود و در انتهای غار بخشی از یک موجود را میبیند و سعی میکند تصور کند که این جانور چیست: هیولا، مار، زرافه، یوزپلنگ؟ اما وقتی از غار بیرون میرود و تمام جانور را مشاهده میکند، درمییابد که او آفتابپرستی بازیگوش بوده است.
علی خدایی علاوه بر تصویرسازی عالی و بینقص، نشان داده که روایت را نیز بهخوبی میشناسد و به لایههای مختلف معنا نیز اشراف دارد. افزون بر یک اقتباس عالی و کودکانه از فیل در تاریکی، در بعد عمیقتر علی خدایی به تمثیل غار افلاطون نیز نزدیک شده و لایههایی را بر اثر خود اضافه کرده است. بهطور ویژه این وقتی ارزشمندتر خواهد بود که ما در بازار کتاب کودک و نوجوان، با انبوهی از آثاری مواجه هستیم که داستانهای کهن ایرانی نظیر مثنوی را بدون درنظرگرفتن اقتضای سن مخاطب و بدون اینکه تلاشی برای بازآفرینی آن در محدوده درک و فهم کودک انجام دهند، با یک نگارش دمدستی و تصویرسازی ابتدایی، چاپ میکنند و به خورد کودک میدهند.
علی خدایی، از آن دست تصویرسازانی ست که تکنیکهای متنوعی را میآزماید. او در این کتاب به سراغ چسبانهکاری (کلاژ) رایانهای رفته و در کنار آن با استفادهی خلاقانه از سختبرش (دایکات)، فضا و داستانی فوقالعاده و زنده را برای مخاطب ایجاد کرده است؛ هرچند تصویرسازی او در این کتاب بهشدت، چه از حیث تکنیک و چه از حیث شخصیت و فضاسازی یادآور مجموعه «قصههای موش کوچولو» است که در سال ۹۵ با داستانهایی از لاله جعفری توسط نشر امیرکبیر منتشر شد.
تولید داستانهای تصویری بدون متن، خوشبختانه در سالهای اخیر رشد خوبی داشته و از سوی والدین نیز استقبال مناسبی را شاهد بود است.
چنین کتابهایی، به باور کارشناسان، بهجای تکیه بر متن و کلمات، مفاهیم خود را با استفاده از تصویر بیان میکنند و ازهمینرو فرصت خلاقانهای برای درک و یادگیری را پیش روی کودک قرار میدهند. این کتابها باعث میشوند مخاطب خودش داستان را با واژهها و ذهنیت خودش بسازد. در یادداشت ابتدای همین کتاب چنین آمده است: «این کتابها فشاری به بیننده وارد نمیکنند؛ و برعکس، احساس آزادی، اعتماد به نفس و عشق به کتاب را تقویت میکنند. کتابهای بدون کلمه میتوانند موقعیتهای مختلفی برای افزایش خلاقیت، تخیل و توسعه واژگان ایجاد کنند. آنها ابزارهای هنری عالی برای داستانپردازی و نوشتن حتی بین دبیرستانیها هستند.»
علی خدایی، متولد ۱۳۳۸ در تهران، تصویرگر و هنرمند ایرانی، تاکنون آثاری مانند قصههای موش کوچولو، شوخی با حیوانات، تکه کاغذهای رنگی، کلاغ مثل کلاغ همین، تو لک لکی یا دارکوب؟، چی چی قاشق و قیچی را تصویرسازی کرده است. همچنین از افتخارات او میتوان به این موارد اشاره کرد: برگزیدهی دومین جشنوارهی مطبوعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزیدهی BAIJ ژاپن در سال ۲۰۰۰، برگزیده جشنوارهی بلگراد درسال های ٢٠٠٣ ، ٢٠٠۵ و ٢٠٠٩، برگزیده جشنوارهی فیلم قاهره ۱٣٨٢ برای انیمیشن چی مثل چی، برگزیدهی دومین جشنوارهی کتابهای درسی در سال ۱٣٨۴، برگزیدهی جشنوارهی ملی کتاب سال ۱۳۹۰ کودک و نوجوان و لوح تقدیر از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۱ و برگزیدهی شورای کتاب کودک ۱۳۹۱ برای کتاب همین و همان، برگزیدهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۹۲ برای مجموعه کتابهای داستانهای شاهنامه، برگزیدهی نفر اول رشتهی تصویرگری کتاب کودک در بیست و سومین نمایشگاه قرآن کریم ۱٣٩۴، داور و استاد کارگاه رشته تصویرگری در بیستودومین جشنواره ملی هنرهای تجسمی جوانان ۱۳۹۴، دریافت نشان لاکپشت نقرهای برای تو لک لکی یا دارکوب؟ ۱٣٩۴.
کتاب «من روی دستم میایستم» با تالیف، تصویرسازی و صفحهآرایی علی خدایی، در ۲۸ صفحه مصور رنگی، در قطع خشتی بزرگ، با کاغذ گلاسه، در ۲۵۰۰ نسخه در سال ۱۳۹۹ از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
نظر شما