کتاب «نوبت شماست» اثر سجاد اسماعیلی، مروری بر خاطرات افراد و گروههای جهادی یزد در مبارزه با کرونا دارد. در این کتاب تلاش شده منتخبی از خاطرات فعالیت مجموعههای مختلف شهر یزد در مبارزه با کرونا جمعآوری شود. این خاطرات از دل مصاحبه با 70 نفر بهدست آمده و فقط گوشهای از فعالیتهای کادر درمان و گروههای جهادی و مردمی و شرکتهای دانشبنیان است. بیان خاطرات به تنهایی نمیتواند عمق اتفاقات و فعالیتها را آشکار کند؛ اما گستره این فعالیتها در گروهها و بخشهای گوناگون کاملا نمایان است.
با سجاد اسماعیلی درباره تألیف این اثر به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانیم.
توضیح مختصری درباره سیر تدوین کتاب «نوبت شماست» و دلایل نگارش آن بفرمایید.
کتاب «نوبت شماست» در هفت فصل تدوین شده و در این اثر موضوعات گوناگون درمورد گروههای مختلف که در بحث مبارزه با کرونا در یزد فعال بودند را جمعآوری کردیم و در این کتاب به نگارش درآوردیم. علت اینکه به سراغ این قالب رفتیم این بود که وقتی وارد بحث مصاحبه با افرادی که در خط مقدم مبارزه با کرونا بودند شدیم، دیدیم که از سوی طیفها و گروههای مختلف، فعالیتهای متنوع و گستردهای در شهر یزد انجام میشود و پرداختن به این تنوع و گستردگی یکی از ضرورتها و اهدافی بود که از ابتدا دنبال میکردیم و بنابر آنچه درنظر داشتیم نمیخواستیم فقط به فعالیت گروهی خاص که در زمینه تولید ماسک و گان فعالیت میکنند یا گروههای جهادی و کادر درمان این بسنده کنیم، بلکه میخواستیم به گروههای مختلف بپردازیم، البته با توجه به حجم کتاب سعی کردیم با شاخصترین آنها که در این دوران فعال بودند مصاحبه کنیم و با این اقدام، «مشت نمونه خروار است» را نمایش دهیم.
ویژگی بارز این اثر از نظر شما چیست؟
کتاب «نوبت شماست» به گروهها و شخصیتهای مختلف در ارتباط با موضوع کرونا پرداخته و این گستردگی نشاندهنده این است که همه اقشار جامعه در بحث مبارزه با کرونا ورود پیدا کردند و فقط مختص بچههای مذهبی و هیئتی نبود، همه مردم پای کار آمدند و در این کتاب هم سعی کردیم این همدلی و همکاری مردمی را نشان دهیم.
روند مصاحبه با راویان کتاب به چه صورت بوده است؟
روند مصاحبه با راویان اینگونه نبود که راویان را به دفتر خود دعوت کنیم. ما خود به محل کارشان میرفتیم. مثلا برای گفتوگو با کادر درمان به بیمارستان شهید صدوقی رفتیم یا برای مصاحبه با طلابی که در بحث آبمیوهگیری برای بیمارستانها فعالیت میکردند تقریبا یک هفته به بیمارستانها رفتوآمد میکردیم و گاهی مصاحبهها از صبح تا ظهر بهطول میانجامید. برای گفتوگو با تولیدکنندگان ماسک و گان، خانم سنایی و چند نفر دیگر از خانمها به خیاطخانهها میرفتند و مسئولیت انجام مصاحبهها را برعهده داشتند. غسالخانهها نیز که تعدادشان نسبت به بقیه کمتر بود، در همانجا مصاحبهها انجام شد و تقریبا بیشتر مصاحبهها را در همان موقعیت که افراد فعالیت میکردند، گرفتیم.
آینده کرونا و ادبیات را چگونه میبینید؟ شیوع این بیماری چه آثار مثبت و منفی در این حوزه بجای خواهد گذاشت؟
متأسفانه در کشور ما در مورد برخی وقایع که اتفاقا مهم هم هستند، ادبیات خوبی تولید نمیشود. درحالیکه به همین موضوعات در سایر کشورها بهخوبی پرداخته میشود. بهعنوان مثال درباره ترور یکی از شخصیتهایشان چندین کتاب مینویسند و فیلم تهیه میکنند و از جنبههای گوناگون به این موضوع پرداخته میشود، اما پرداختن به روایتهای مختلف و تاریخ شفاهی در کشور ما کمرنگ است. البته یکسری اقدامات در حال انجام است و امیدواریم این روند بهبود پیدا کند.
در گذشته نیز شیوع بیماریهای واگیردار وجود داشته، اما آنطور که باید ادبیاتی از آنها نمیبینیم. درمورد همین شیوع ویروس کرونا که بیش از دو سال است که کشور ما نیز مثل سایر کشورها با آن درگیر است، ادبیات زیادی تولید نشده و بهنظرم نهایتا 10 کتاب در این مورد نگاشته شده باشد، درحالیکه موضوعات خوب و قابل کارکردن در زمینههای مختلف وجود دارد. مثل اینکه چه میشود که مردم یک جامعه بهجای اینکه به دولت اعتراض کنند که چرا ماسک کم داریم، خودشان شروع کنند به تولید ماسک و به خودکفایی برسند. اینها مواردی است که جامعه علمی و فرهنگی باید به آن بپردازد و خیلی جای کار دارد.
کتاب «نوبت شماست» به عموم مردم میپردازد یا مخصوص طبقه خاصی است؟
ما در این کتاب سعی کردیم گستردگی حضور اقشار مختلف مردم را جبهه مقابله با کرونا نشان دهیم و این درواقع یکی از اهداف ما از انتشار این کتاب بود، بنابراین هم عامه مردم مخاطب ما هستند و هم کسانی که در مبارزه با کرونا نقش اثرگذاری داشتند و این کتاب مخصوص طبقه خاصی نیست و عموم مردم میتوانند از کتاب استفاده کنند و مخاطب کتاب باشند و تقریبا بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتیم هم نشان میدهد، اکثریت با این کتاب ارتباط برقرار کردند.
در پایان اگر خاطره خاصی در هنگام نوشتن کتاب، سراغتان آمده، برایمان بگویید.
با توجه به این که بخشی از تحقیق کتاب را خودم انجام دادم، در خلال انجام کار یکی دو مورد اتفاقات جالبی برایم رخ داد. یکی از خاطرات مربوط به مصاحبه با مدیر بیمارستان شهید صدوقی است که ایشان چون مشغله زیادی داشتند و در پیک اول کرونا بودیم، امکان مصاحبه حضوری نبود، بنابراین شماره همراهشان را به من دادند و گفتند آخر شب برای مصاحبه تماس بگیر، هنگامی که تماس گرفتم چندینبار حین مصاحبه مجبور بودیم تماس را قطع کنیم، چون همکارانشان با ایشان تماس ضروری داشتند و برای من جالب بود که ایشان از وقت استراحت خود و زمانی که میتوانستند در کنار خانواده باشند نیز استفاده میکنند تا با بیان خاطرات خود در این زمینه به دیگران آگاهی دهند.
نکته دیگر اینکه خیلی از بزرگواران بودند که در این عرصه فعالیت داشتند، اما ما نتوانستیم با آنها مصاحبه کنیم. بعضیها را شناسایی کردیم و شماره تلفن آنها را هم دریافت کردیم، اما متأسفانه پاسخگو نبودند. بعد از اینکه کتاب منتشر شد بعضیها به جهت فعالیتی که داشتند، برای درج خاطراتشان در کتاب تماس میگرفتند، البته اگر قبل از چاپ اثر هم معرفی میشدند، امکان اینکه بخواهیم همه گروهها و فعالیتها را در کتاب ثبت کنیم وجود نداشت، چون حجم فعالیتها زیاد است و امکان اینکه در یک کتاب جمعآوری شود، وجود ندارد.
نظر شما