پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۹
«فارسی را پاس بداریم»، تبدیل به یک شعار شده است

مهران افشاری مطرح کرد: «متاسفانه در روزگار ما درس انشا در برخی مدارس که تعدادشان هم کم نیست، سطحی‌ترین درس تلقی می‌شود و هر معلمی به خود اجازه می‌دهد که آن را تدریس کند، بدون آنکه تخصصی در تدریس زبان فارسی داشته باشد. تنها راه‌حل این مشکل همین تدریس دستور زبان فارسی است. این قواعد باید در درس انشا تمرین شود. نتیجه تمرین نکردن درس انشا همین ناتوانی فارغ‌التحصیلان ما در نوشتن، حتی نوشتن یک نامه اداری ساده است.»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اهمیت و ضرورت توجه به مسئله زبان فارسی و شیوه‌های آموزش و تحقیق در آن بر هیچ‌کس پوشیده نیست. مهران افشاری، محقق و پژوهشگر رشته زبان و ادبیات فارسی با توجه و نکته‌سنجی خود، مجموعه‌ی از مقالات استادان قدیم و نویسندگان نکته‌گو را در کتابی با عنوان «جوان ایرانی و زبان و ادبیات فارسی»  گرد آورده و با کنار هم قراردادن این مقالات، مجموعه‌ای آموزنده و روشنگر در عرصه مطالعه ادبیات فارسی، آموزش آن و جلوگیری از ایجاد فساد و بی‌قانونی در این زبان تدوین کرده است. به بهانه انتشار این کتاب از سوی نشر جهان کتاب، مصاحبه‌ای با مهران افشاری ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
چه شد که تصمیم به جمع‌آوری مقاله‌هایی با موضوع زبان و ادبیات فارسی، ارتباط آن با جوان ایرانی و تدوین آن در قالب یک کتاب گرفتید؟
در سلسه کتاب‌هایی که انتشارات جهان کتاب با عنوان «ایران ما» تهیه می‌کند، جای خالی موضوع هویت ایرانی و هویت ملی مردم ما و ارتباط آن با زبان فارسی خالی است. متاسفانه جوانان ما آن‌طوری که باید به این میراث ادبی توجه ندارند و ارزش آن را نمی‌شناسند. «فارسی را پاس بداریم» برای آن‌ها تنها یک شعار است. حتی در سال‌های اخیر ما شاهد ایجاد و اختراع یک زبان تازه توسط جوانان نیز بوده‌ایم. اساس این زبان ساختگی نیز مسخره کردن قوانین نحوی و دستور زبانی زبان فارسی و ایجاد یک نوع نقیضه برای آن است. اینجاست که توجه به زبان فارسی و ارتباط آن با جوان ایرانی اهمیت خود را نشان می‌دهد. زبان فارسی زبان مشترک مردمی است که در منطقه وسیع ایران باستانی یا ایران کنونی در کنار هم زندگی می‌کنند. اقوام گوناگون با زبان‌های مادری گوناگون، با زبان فارسی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. در طول قرن‌های متمادی تربیت ایرانیان بر اساس متن‌های ادبی گوناگونی بوده است که در مدرسه‌ها و مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شده است. اما جوانان ما در این روزگار با این متن‌ها بیگانه هستند. چند نفر را می‌شناسید که «لیلی و مجنون» یا «اسکندرنامه» نظامی، «بوستان» و «گلستان» سعدی و... را خوانده باشند؟ حتی شاهنامه که اساس هویت ملی ما و آیینه تمام‌نمای آن است، با کم‌لطفی از سوی خوانندگان نسل جدید مواجه است. پس بی‌توجهی به این عنصر فرهنگی و ملی مهم هیچ توجیهی ندارد. باید بگویم این درد، درد امروز و دیروز نیست. ما در اسناد و متون پیش از انقلاب هم گوشزدهایی از بزرگان زبان و ادبیات فارسی می‌بینیم که به بی‌توجهی به این زبان اشاره کرده‌اند. این دلایل باعث شد که تصمیم به تدوین چنین مجموعه‌ای بگیرم.
 
چه معیارهایی برای انتخاب موضوعات این مقاله‌ها داشتید؟ به نظر می‌آید موضوع بسیاری از گفتارهای این کتاب، دغدغه و مشکل امروز جامعه فارسی‌زبان نیز هست.
یکی از معیارهایم برای انتخاب این مقاله‌، به دست دادن نمونه‌ای درست و فصیح از نثر فارسی در این مباحث جدی بود، که خواننده بداند زبان فارسی را در موضوعات علمی و جدی چطور می‌توان به کار برد و چطور می‌توان نوشت. کسانی مانند جمال‌زاده، خانلری، متینی، اسلامی ندوشن و... همگی در درست نوشتن و زیبا نوشتن فارسی سرآمد هستند. مسئله دیگر  در نظر گرفتن تنوع بود. با اینکه همه موضوع‌های این کتاب به‌گونه‌ای حول محور اهمیت زبان و ادبیات فارسی می‌چرخد، اما باید تنوع در موضوعات را حفظ می‌کردیم. به همین دلیل مقاله‌هایی با موضوعات مختلف، مانند عوامانه نوشتن و دردسرهای آن، آموزش ادبیات در مدرسه‌ها، مسائل اخلاقی و انسانی در ادبیات فارسی، دستور زبان فارسی و تدریس آن در مدرسه‌ها، لغت‌سازی علمی در زبان فارسی و... را در کنار هم قرار دادیم.
 
 
عوامانه‌نویسی یکی از مسائلی است که در کتاب «جوان ایرانی و زبان و ادبیات فارسی» به آن اشاره شده است و حتی مسئله جامعه فارسی‌زبان امروز نیز تلقی می‌شود. فکر می‌کنید این موضوع چه تبعاتی برای زبان فارسی دارد؟
متاسفانه ما از این مسئله  غافلیم که زبان فارسی تنها زبان شخصی که به آن تکلم می‌کند یا می‌نویسد، نیست. فارسی زبان میلیون‌ها انسان است. شاید این افراد در زبان مادری با یکدیگر اختلاف داشته باشند؛ اما همگی فارسی را به عنوان زبان ملی پذیرفته‌اند. ما نباید زبان فارسی را محدود به مرزهای کشور خودمان ببینیم. میلیون‌ها انسان در افغانستان، تاجیکستان و بخش‌هایی از ازبکستان به آن تکلم می‌کنند. پس باید آن را به‌گونه‌ای به کار برد که همگی این مردم آن را بفهمند. بنابراین در این فرایند جایی برای قوانین و الفاظ ساختگی وجود ندارد. سعی ما باید بر این باشد که زبان گفتارمان را تا جای ممکن با زبان نوشتار نزدیک کنیم. این کار باعث می‌شود هر فارسی‌زبانی در هر دوره‌ای و در هر مکانی متوجه مقصود ما بشود.
 
کمی درباره زبان و ادبیات فارسی و اهمیت تدریس درست آن در مدرسه‌ها صحبت کنیم. این موضوع را چگونه می‌توان در کنار مسئله‌ ناتوانی در نوشتن که در کتاب «جوان ایرانی و زبان و ادبیات فارسی» نیز به آن اشاره شده است، قرار داد؟
من فکر می‌کنم اگر دستور زبان فارسی در مدارس به‌سادگی و درستی تدریس شود، نیمی از مشکلاتی که جوانان ما در نوشتن دارند، حل می‌شود. متاسفانه در روزگار ما درس انشا در برخی مدارس که تعدادشان هم کم نیست، سطحی‌ترین درس تلقی می‌شود و هر معلمی به خود اجازه می‌دهد که آن را تدریس کند، بدون آنکه تخصصی در تدریس زبان فارسی داشته باشد. تنها راه‌حل این مشکل همین تدریس دستور زبان فارسی است. این قواعد باید در درس انشا تمرین شود. نتیجه تمرین نکردن درس انشا همین ناتوانی فارغ‌التحصیلان ما در نوشتن، حتی نوشتن یک نامه اداری ساده است. به دلیل اهمیت این موضوع من یکی از گفتارهای این کتاب را از نوشته‌های مرحوم خانلری، درباره آموزش دستور زبان فارسی انتخاب کرده‌ام.
 
در کتاب «جوان ایرانی و زبان و ادبیات فارسی» به این موضوع اشاره شده است که متاسفانه فارسی‌زبانان فکر می‌کنند چون به این زبان تکلم می‌کنند، پس به همه قواعد و ظرایف آن آگاه هستند. اگر بخواهیم این تلقی اشتباه را در کنار مبحث‌هایی که کتاب به آنان اشاره دارد، قرار دهیم، فکر می‌کنید فارسی‌دانی را چطور باید تعریف کنیم؟ به عبارت دیگر، فارسی‌زبان باید چه انتظاراتی از خود داشته باشد و چه مهارت‌هایی را کسب کند؟
طبقات گوناگون اجتماعی یک جامعه باید به اندازه‌ای فارسی را بلد باشند. از نظر من فارسی‌دانی در این است که هرکس در هر سطحی از حیات اجتماعی خودش، به تناسب شرایطش بتواند مقصودش را درست ادا کند و در ادامه آن بتواند درست بنویسد. مسلما فارسی‌دانی موردانتظار از یک مجری تلویزیون در مقایسه با مدیر یک مدرسه، سطح متفاوتی دارد. تحقق این موضوع در کنار آموزش صحیح، مطالعه مداوم را می‌طلبد. امروزه ما شاهد آن هستیم که گوینده نمی‌تواند مقصود خود را به‌روشنی بیان کند، چراکه کلمات موردنیازش را نمی‌شناسد. این مطالعه نداشتن در بعضی موقعیت‌ها باعث ساخته شدن کلمات می‌شود. شاید ترکیباتی مانند «سلام من را داشته باشید»، «سبز باشید»، «آسمانی باشید» و... را شنیده باشید. این‌ها از همان دست است و برخی اوقات باعث سوءتفاهم می‌شود.

این را هم بگویم که حرف من در این کتاب تنها زبان فارسی نیست. مقصود دیگرم این است که ما در سرزمین نیاکانمان که به ما ارث رسیده است، علاوه بر ثروت‌هایی مانند نفت و معادن، سرمایه‌ای با نام «ادبیات فارسی» هم داریم و باید بی‌اندازه به آن توجه کنیم و آن را ارج نهیم. این ادبیات، توجه خارجی‌زبان‌ها را در حوزه‌های مختلف مانند ترجمه، فیلم‌سازی و... را به خود جلب کرده است؛ اما در کشور خودمان مغفول مانده است. جوان ما باید با این ثروت آشنا شود و قدر آن را بداند؛ چراکه تربیت، هویت، فرهنگ و ملیت ما با این ادبیات ساخته شده است.
 
«جوان ایرانی و زبان و ادبیات فارسی» را مهران افشاری تدوین و انتشارات جهان کتاب آن را در 174 صفحه و با قیمت 35هزار تومان روانه بازار کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها