او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جاودانگی عاشورا بر فراز عصرها و نسلها از آن است که بر پایه و بستر عقلانیت و اخلاص و زلالی شخصیت استوار است. کرونا امروز نشان داده که چقدر زندگی کوتاه است و مرگ چقدر نزدیک است. قرآن میفرماید والعصر یعنی قسم به پایان یک روز. آن الانسان لفی خسر، که انسانها در خسران هستند. همه ما سرمایه عمرمان را روزانه در خسران قرار دادهایم؛ الا غیر تربیته، مگر انانی که خداباورند و عمل صالح را انتخاب میکنند. عملی که فقط برای خدا و فقط با تکیه بر خدا انجام شود. و تواصوا بالصبر، شکیبایی و ایثار میخواهد که امام حسین(ع) همه جان و خانوادهاش را ایثار کرد. اینها راز جاودانگی عاشورا و حسین(ع) است. الان در همه جای دنیا سیاهه زدهاند و بهرغم کرونا، حسینیان کم نشده اند. «حسینحسین»کردن یعنی همانندیکردن با حسین(ع).
افروز در ادامه سخنان خود گفت: یقینا بعد سیاسی محرم بی نظیر است. در تاریخ، آغاز بسیاری از نهضتهای آزادیخواهانه در جهان اسلام و حتی کشورهای غیراسلامیبا نام و الهام از حسین(ع) بوده است. از نظر اجتماعی، قیام عاشورا، اثار شگرف داشته است. مردم بدون اینکه کسی از انها بخواهد، حسین(ع) حسین(ع) میگویند، قلبها در تپش است و حسینی است. یاد حسین(ع) با بارش هر سنگی از آسمان هم فراموش نمیشود. عشق حسین(ع)، فطری است. در نیویورک و واشینگتن، بعضی مسیحیها سینهزنی حسین(ع) را در عاشورا دارند.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: اما ابعاد تربیتی حماسه عاشورا ناشناخته مانده است. پیامبر میفرماید «حسین منی انا من حسین». هیچ کودکی در جهان از نظر تربیتی، محیط بازی و بستر تربیتی مثل حسین(ع) نداشته است. از آغوش زهرای اطهر در آغوش علی میرفت و مرکب بازی او، شانههای پیامبر بوده است. اولین آیین تربیت فرزند، با تولد فرزندان زهرای اطهر آغاز شد. رسول خدا نام حسن را برای فرزند اول آنان انتخاب کرد و بعد نام فرزند دوم را نیز حسن گذاشتند و گفتند نامی بهتر از حسن ندارم یعنی زیبا، اما چون کوچکتر است میگذارم حسین(ع).
اگر فرزندان او نبودند، اگر علی اصغر نبود، مردم نمیفهمیدند که سپاه یزید، دین و عقلانیت و آزادگی ندارند؛ انجا که امام فرمود اگر دین ندارید لااقل ازاده باشید. صحنه آبننوشیدن عباس بن علی، تجسم ادب، محبت، مروت و جوانمردی است، جلوههای تربیتی عاشورا بسیار زیاد است.
او ادامه داد: شب عاشورا و گفتوگوی امام با یارانش، جلوه ای دیگر از ابعاد تربیتی عاشوراست. خانه تکانی دل یاران است. زلالها باید در آن صحنه بمانند. انان که ذره ای تردید ندارند. صحنه نه گفتن به هواهای نفسانی و دوری از حب جاه و مقام است. آنهایی که آن شب کنار حسین(ع) ماندند، جلوههای متعالی از انسانیت را به ظهور رساندند. حبیب بن مظاهر میگوید هیچ شبی به اندازه امشب، نشاط نداشتم.
نشاط معنوی قابل مقایسه با دیگر شادیها نیست. گفتوگوی امام با خواهرش، جلوه ای دیگر از این صحنه تربیتی است. به خواهرش استواری در برابر دشمن و ابربهار بودن برای اهل حرم را توصیه میکند. بعد از عاشورا هیچ کس حضرت زینب را ندید که علنا گریه کند و در برابر یزید مثل کوه و با کلامیچون پدرش علی سخن گفت. در کربلا حتی عقد صورت گرفت ولی ما عقد و نکاح را در محرم تعطیل میکنیم. در حالیکه نکاح و ازدواج، توصیه خداوند است و این عبادت و اطاعت است که حتی در ظهر عاشورا هم هیچ اشکالی ندارد.
استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: بعد روانشناختی این واقعه، حضرت با خانواده و با همه وجود به صحنه آمد و این صحنه کاری با جانها میکند که خیلیها در محرم مسلمان میشوند، این که میگویم خیلیها چون واقعا دیده ام و شواهد بسیار در این باره دارم. این عزاداریها و این جلسات، یک مکتب تربیتی است. دانشگاه امامحسین(ع)، همین جلسات درس حسین(ع) است. یک روانشناس انگلیسی میگوید ما انگلیسیها بلد نیستیم تبسم کنیم و فقط قهقهه میزنیم و در خشم هم فقط پرخاش میکنیم خوشابهحال شرقیها، بلدند تبسم کنند و لطیفاند.
او تأکیدکرد: محرم فرصتی است برای اشکهای پرلطافت بر مظلومیت حسین(ع) و فرزندان و یارانش که اخلاص میآورد. اشکهایی که در محرم میریزید صدافسردگی است. اشک عاشقانه و اگاهانه و بامعرفت تلطیف روانی میکند و پرخاشگری را کم و بزه و سکته قلبی را از بین میبرد. اشک راحت برای مظلومان جهان، تلطیف روحی است. سکتههای مغزی و قلبی برای این است که بلد نیستیم گریه کنیم. اشک اگاهانه مقدس و زیباست و باعث نشاط معنوی است و رقص سلولهای مغزی است.
این استاد روانشناسی درپایان سخنان خود به سوالات مخاطبان پاسخ داد و در جواب به این سوال که چرا در اروپا و غیرمسلمانان هم انسانیت هست، گفت: همه جای دنیا در مواردی که عقلانیت حاکم میشود، رفتارها انسانی، معنوی و اخلاقی میشود. عقلانی رفتار کردن یعنی کسی را فریب ندهیم، دروغ نگوییم و تهمت نزنیم راست بگوییم و حق مدار شویم.
وی ادامه داد: هدف اصلی از بعثت و نماز و روزه هم انسان شدن و کمال اخلاقی است. اما اگر من همراه با نماز خواندن دروغ بگویم، فساد داشته باشم، پول بانکها را بخورم و مدیریت صحیح نکنم، مردم را فریب دهم و ...، نشان میدهد آن نماز اثر نداشته و مرا به انسانیت نرسانده است.
او در پایان گفت: گاهی همه شبکهها همزمان یا در حال پخش سینهزنی و مداحی هستند یا یک روحانی صحبت میکند. این دلزدگی ایجاد میکند. گریه هم تعادلش خوبست و گذر از حد تعادل غلط است. آدم میتواند با خودش خلوت کند و حتی غیر از محرم به عیادت جانبازان و بازدید یتیمخانهها برود و منقلب شود. این باعث آرامش و نشاط معنوی و در نتیجه خیر و امیدآفرینی میشود.
نظر شما