ارتحال علامه مفضال استاد محمدرضا حکیمی داغ سرزمین دانش و فرهنگ ایران زمین بود. او از تبار عالمان راستین و دانشوران اصیل این مرز و بوم بود که زبان و قلم را در خدمت احیای فضیلت و عدالت قرار داد.
«اشکم به نظر قطرهزنان میرقصد
آهم به جگر بالفشان میرقصد
تا یاد تو میکنم، دلم میبالد
تا نام تو میبرم، زبان میرقصد
ارتحال علامه مفضال استاد محمدرضا حکیمی داغ سرزمین دانش و فرهنگ ایرانزمین بود. او از تبار عالمان راستین و دانشوران اصیل این مرز و بوم بود که در عمر پاکزیستی خویش زبان و قلم را در خدمت احیای فضیلت و عدالت قرار داد و ردای عزت خرد و اندیشه را به چاکری قدرت و ثروت نیالود.
او از پیشگامان نوفهمی و عصریسازی معارف اهلبیت علیهم السلام بود. اینکه بتوان آن مفاهیم حیاتبخش و نورانی را از منظرهای جدید دریافت و در قالبهای نو عرضه داشت.
او از طلایهداران و متفکران انقلاب اسلامی ایران و دلباخته این موج شکوهمند بود؛ اما آن را در افق عدالت و معنویت تفسیر میکرد و با هرگونه تحریف نظری و عملی آن ستیز داشت و در این حقگویی مداهنهای روا نداشت.
او در زندگی شخصیاش نماد شکوه قناعت و عزت نفس بود و در قلهای از سلوک روحی و معنوی مکتوم زیست که دریافت کرانههای آن بر معاشران نزدیک هم آشنا نبود.
اینک او در میان ما نیست و فقدانش ضایعهای جبرانناپذیر بود و هست.
در این روزها که ایام به عطر سوگ حسینی ممهور است، از ایزد منان میخواهیم که او را با معشوق خویش سالار شهیدان و اهلبیت و اصحاب او محشور کند و این داغ را بر دلدادگان و شاگردان راه و مکتب او آسان سازد و آنان را در مسیری که او تعلیم داد، پایمردی و استواری بخشد.»
نظر شما