محمدرضا اربابی، درباره ضرورت ملیشدن صنعت چاپ به حل مساله تامین کاغذ بهعنوان مهمترین چالش این صنعت پرداخته و تاکید دارد: «مبرهن است که افزایش تولید کاغذ مرغوب در میانمدت میتواند تاثیرات قابل توجهی بر بازار کتاب ایران داشته باشد.»
تولید کاغذ در ایران درصد بسیار کمی از سهم بازار را به خود اختصاص داده است. اما چرا؟ سادهترین و صریحترین پاسخ به این سوال این است: سودجویی رانتخوارها و بیتدبیری و بیتفاوتی مقامات مربوطه.
وابستگی محض صنعت نشر ایران به کاغذ وارداتی یعنی قراردادن قیمت تمامشدهی کتاب روی منجنیق دلار.
از طرف دیگر بالارفتن قیمت تمام شده کتاب، قیمت پشت جلد آن را افزایش داده و در نتیجه کتاب را از سبد خانوادههای ایرانی حذف میکند؛ و این یعنی کاهش درآمد ناشران و اهالی قلم.
پس مبرهن است که افزایش تولید کاغذ مرغوب در میانمدت میتواند تاثیرات قابل توجهی بر بازار کتاب ایران داشته باشد.
بدیهی است تجربههای قبلی نشان میدهد، کاهش واردات باید با دقت بالا و سرعت منطقی صورت بگیرد تا خود منشا رانتهای جدیدی نشود.
از طرف دیگر، حمایت جدی از بسترهای فروش دیجیتال کتاب و کتاب صوتی نیز میتواند ذائقه مخاطب را جذب کتاب غیرکاغذی کرده و به موازات اقدامات پیشگفته، نیاز بازار به کاغذ را کاهش دهد.
و اما در مورد تولید کاغذ، بهرهگیری از ظرفیتهای شرکتهای دانشبنیان امری ضروری است که با یک فراخوان و بررسی طرحهای توجیهی میتوان به نتایج چشمگیری دست یافت.
در پایان باید گفت ملیشدن صنعت نشر ایران، اگر به بومیسازی زیرساختهای نشر و مبانی سختافزاری اختصاص یابد عنوان و اقدام درستی است.
اما اگر بخواهد مبانی نرمافزاری و اندیشگانی و بسترهای ارائه آن را نیز در بر بگیرد، شاید در کوتاهمدت عدهای معدود را راضی کند، اما در بلندمدت اثرات دفعی و سلبی بسیاری خواهد داشت که در آینده و عنداللروم به تفصیل به آنها خواهم پرداخت.»
نظر شما