در گفتوگو با نویسنده «سیری در آثار داستاننویسان کُرد» عنوان شد:
پیوستگی میان فرهنگ و ادبیات کُردی و فارسی مشهود است
محمدرضا اصلانی، نویسنده کتاب «سیری در آثار داستاننویسان کُرد» که در نخستین مجلد به معرفی و نقد آثار بختیارعلی اختصاص یافته، تاکید دارد، حجم بالای ترجمه و نقد کتابهای شعر و داستان معاصر در کردستان مُهر تاییدی بر پیوستگی فرهنگ و ادبیات کُردی و فارسی است.
چه شد که به سراغ داستاننویسان کُرد رفتید؟ درباره دلایل علاقه به گردآوری و بررسی آثار داستاننویسان کُرد توضیح دهید.
سه سال پیش که برای سخنرانی درباره صادق چوبک به سلیمانیه عراق رفته بودم، ترجمه «آخرین انار دنیا» به قلم بختیارعلی را مطالعه کردم و بسیار لذت بردم. در سلیمانیه دوستان مهماننوازی خوبی داشتند و تصمیم گرفتم به رسم قدردانی نقد خوب و موشکافانه بر کتاب بختیارعلی بنویسم که یک تابستان وقت گرفت؛ چراکه برای نگارش یک نقد، ناچاریم خود اثر را بارها بخوانیم و مجبور شدم این رمان قطور را بارها بخوانم و وقت زیادی را صرف یادداشتبرداری، خوانش و حاشیهنویسی کنم. پس از پایان کار تصمیم گرفتم آثار دیگر این نویسنده را هم نقد کنم و در قالب کتاب به چاپ برسانم. بنابراین سایر آثار بختیارعلی را نیز مطالعه کردم. در جریان این کار دوست عزیزم مریوان حلبچهای که مترجم دو زبانه از کُردی به فارسی و برعکس است به من پیشنهاد داد که یک بسته فرهنگی کامل و جامع در معرفی آثار داستاننویسان کُرد تهیه کنم که بعدها مورد استفاده دانشجویان برای پژوهش قرار گیرد که این کتاب مرحله اول این کوشش محسوب میشود و امیدوارم سایر مجلدها نیز منتشر شود.
بختیارعلی را با رئالیسم جادویی میشناسیم. درباره رئالیسم جادویی موجود در آثار شاخص بختیارعلی توضیح دهید.
درباره رئالیسم جادویی در آثار بختیارعلی در مقاله رئالیسم جادویی، دیالکتیک و انار سحرآمیز اشاراتی کردهام. دو اثر شامل «آخرین انار دنیا» و «جمشید خان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» دارای مولفه رئالیسم جادویی متعدد است. در عین حال باید توجه کرد که رمانهای بختیارعلی لایههای ژرف و ابعاد متعددی دارد و تنها به رئالیسم جادویی خلاصه نمیشود و این میزان تاکید بر رئالیسم جادویی باعث میشود سایر جنبهها فراموش شوند. پس از بختیارعلی به چه کسانی خواهید پرداخت؟
تاکنون درباره رمان «خانه گربهها» اثر هیوا قادر نقد مبسوطی نوشتهام که آماده چاپ است. همچنین به کتاب «حاشیهنشینهای اروپا» اثر فرهاد پیربال پرداختهام. شیرزاد حسن نیز داستاننویس خوبی است که بیشک به بررسی آثارش خواهم پرداخت. در عین حال به دلیل اینکه تعداد دیگری از آثار بختیارعلی در آینده نزدیک چاپ خواهد شد، قصد دارم ابتدا آن کتابها را مورد مطالعه قرار دهد و سپس به سراغ دیگران بروم.
در مقایسه آثار ادبی کُردی و فارسی کدام یک را ارجح میدانید؟
پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است. شعر کلاسیک فارسی ما در زمره چهار ادبیات برتر دنیاست و بزرگانی امثال فردوسی، سعدی، مولانا و نظامی میراث فرهنگی بشریت هستند و سالهاست که آثارشان به زبانهای مختلف ترجمه و منتشر میشود. در ادبیات داستانی معاصر نیز آثار امثال صادق هدایت، شاملو و دولتآبادی به بسیاری از زبانها ترجمه و چاپ شده و در کردستان نیز آثارصاحب قلمانی مانند شیرکوبیکس و بختیارعلی به زبانهای بسیاری ترجمه شده است. شاملو و شیرکوبیکس متعلق به ملت خاصی نیستند و به تمام بشریت تعلق دارند و من در اولین سفرم به سلیمانیه عراق از حجم بالای ترجمههای موجود از هدایت، ساعدی، شاملو، سهراب سپهری و علی شریعتی حیرتزده شدم. این اتفاق خجسته نشاندهنده میزان بالای پیوستگی ادبی و فرهنگی ایران و کردستان است.
نظر شما