سه‌شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۱
رویکردهای نو به سخنان شمس نداریم/ ضرورت رویکردی ویژه برای فهم مقالات شمس

غلامرضا خاکی از کتاب‌های در دست انتشار «خرقه صحبت» و «شمس در کسوف» درباره شمس تبریزی، خبر داد و گفت: مقالات شمس با تمام آشفتگی و نابسامانی و ماهیتی که دارد مجموعه‌ای از قطعات منسجم و گسسته است که آن را به صورت یک ابرمتن درآورده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تالیف دو کتاب جدید درباره شمس تبریزی با نام‌های «خرقه صحبت» و «شمس در کسوف» توسط غلامرضا خاکی، محقق و پژوهشگر ادبیات عرفانی و نویسنده «خاتون خاطره»(سفرنامه به قونیه) بهانه‌ای شد که در گفت‌گو با وی نیم‌نگاهی به افکار و زندگی شمس بیاندازیم.

غلامرضا خاکی در توضیح موضوع کتاب «خرقه صحبت» گفت: کتاب خرقه صحبت شرح مقالات شمس است که دو بخش دارد. بخش نخست آن از هفت فصل تشکیل شده و ضمن نگاهی به مواضع فکری شمس تبریزی، راز نانوشتن وی توضیح داده شده است و در بخش دوم نیز 40 قطعه که آنها را متنک نامیده‌ام با روش ابداعی هرمنوتیکی شرح داده‌ام که آن را چرخشت فهمندگی نامیده‌ام.

وی درباره نام کتاب گفت: شمس در مقالات جمله‌ای دارد که می‌گوید «خرقه نیست قاعدۀ من، خرقۀ من، صحبت است و آنچه تو از من حاصل کنی، خرقۀ من، آن است.» این نام از آن جمله گرفته شده است.

این مدرس دانشگاه درباره چرخشت فهمندگی اظهار کرد: مقالات شمس تبریزی با تمام آشفتگی و نابسامانی و ماهیتی که دارد، مجموعه‌ای از قطعات منسجم و گسسته است که آن را به صورت یک ابرمتن درآورده است. 40 قطعه را از این کتاب برگزیده‌ام، سپس در تمام مقالات، قطعات در پیوند با آن را شناسایی کرده‌ام و در آثار مولانا از جمله مثنوی، دیوان و فیه مافیه ابیات و مطالب در پیوند با آن را نیز یافته‌ام.

وی افزود: در نهایت این مجموعه را مورد تامل قرارداده و به فهمی رسیده‌ام و از آن آموزه‌های نظری و عملی استنباط کرده‌ام. این مجموعه عملیات را چرخشت فهمندگی نامیده‌ام که فرآیند سه‌گانه لهانش و چرخانش و چلانش آن از شرح غوره الفاظ آغاز می‌شود تا رسیدن به شراب معنا.

خاکی درباره هدف نگارش این کتاب گفت: غیر از علاقه‌مندی به گره‌گشایی و رویکردسازی برای فهم شخصی مقالات، خواستم به علاقه‌مندان شمس بگویم که 40 قطعه آمده در کتاب «ملت عشق» الیف شافاک برای سلوک عملی بر پایه آموزه‌های شمس ناقص، نارسا و گاه غلط‌انداز است.

این پژوهشگر درباره کتاب «شمس در کسوف» نیز اظهار کرد: در 30 سال اخیر متاسفانه پاره‌ای از رمان‌نویسان، هنرمندان، نوازندگان و سخنرانان بر پایه اطلاعات ناقص و گزیده، برداشت‌های نادرستی از شمس و مولانا را در فضای عمومی پراکنده ساخته‌اند که ذهنیت‌های مخاطبان معمولی و ناآشنا با شیوه زیست عارفان را دچار آشفتگی کرده‌اند و پیرامون شخصیت شمس و مولانا ادعاها و اتهام‌های گوناگونی مطرح کرده‌اند که اجازه نمی‌دهد شخصیت شمس از پشت ابرهای شایعات بیرون آید.

وی ادامه داد: من در این کتاب حدود 30 اتهامی را که به شمس تبریزی مطرح است، با مستندات و خاستگاه‌های آنها بررسی، تحلیل و مورد نقد قرار داده‌ام و در نهایت برای رفع هر اتهام استدلال آورده‌ام.

خاکی در پایان در پاسخ به این سوال که «آیا حجم کتاب‌های منتشر شده درباره شمس تبریزی را کافی می‌دانید؟» گفت: اگر پرسش شما را با دقت پاسخ دهم باید بگویم بیشتر کتاب‌هایی که درباره شمس تبریزی در دهه اخیر منتشر شده‌اند تا حدود زیادی دچار تکرار است و بیشتر شرح احوالی از مقالات به علاوه گزیده‌ای از جملات شمس را شامل می‌شود. پس اگر از این زاویه بنگریم کتاب‌ها کافی هستند. اما اگر از زاویه دیگر نگاه کنیم که آیا توانسته‌ایم از جمله‌های شمس، برداشت‌های خلاقانه و نوآورانه‌ای به عمل آوریم، چندان موفق نبوده‌ایم. بخشی از این عدم موفقیت زاییده این است که رویکردهای نویی به سخنان شمس نداریم و با مقالات وی وارد گفت‌وگویی پاسخ‌طلبانه نشده‌ایم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها