مهارتش در ایجاد تنش و جنجال به آن کمک کرده که برای بیش از ۵۰ سال به عنوان نیرویی اثربخش در صنعت نشر باقی بماند؛ اما نویسندگان، ناشران و داوران چگونه با رنج سالانه بوکر کنار میآیند؟
برای داگلاس استوارت، که نوامبر گذشته برای اولین اثر خود، «شاگی بِین» برنده شد، ضیافتی برپا نشد. او در عوض در خانهاش در نیویورک که آن زمان درگیر همهگیری بود جشن سادهای در پلتفرم زوم برگزار کرد. استوارت بیشتر اوقات خود در دو ماه آتی را روی همان مبل خاکستری و در حال مصاحبه در زوم گذراند. راوی میرچندنی، ویراستار او در لندن گفت وقتی انتشارات پیکادور حق نشر این کتاب را به دست آورد، به این راضی بود که ۲۵ هزار نسخه از کتاب به فروش برود، حالا بدون در نظر گرفتن فروش در امریکا و ترجمههای بیپایان به دیگر زبانها، تنها در بریتانیا ۸۰۰ هزار نسخه از آن فروخته شده است.
در زمانهای که وضعیت فرهنگی رمان به خاطر افزایش محبوبیت دیگر سرگرمیها متزلزل شده، پوشش رسانهای ادبیات رو به افول است و درآمد نویسندگان به شدت کاهش پیدا کرده، بوکر مهمتر از پیش شده و نیرویی انرژیبخش در صنعت نشر محسوب میشود که حجم عظیمی از خوانندگان را برای کتابهایی به ارمغان میآورد که بازار به تنهایی قادر به برجسته ساختن آنها نیست. گبی وود، مدیر جایز بوکر معتقد است برنده شدن در این جایزه به یک نوع «تاجگذاری» تبدیل شده است.
مسلما یک جایزه ادبی نیازمند داورانی است. در آتن باستان، جایی که نمایشنامههای آیسخولوس، سوفوکلس و اوریپیدس برای یک تاج گل پیچک رقابت میکردند، شهروندانی که با قرعهکشی انتخاب شده بودند این کار را انجام میدادند. برای جایزه فرانسوی گونکور –جایزهای که تام مشلر، ناشر جوان انگلیسی، وقتی آرزوی بوکر را در سال ۱۹۶۸ در سر میپروراند میخواست از آن تقلید کند- ۱۰ داور از بزرگان ادبی این کشور وجود دارند که یک بار انتخاب شده و تا زمان بازنشستگی در ۸۰ سالگی به کار قضاوت ادامه خواهند داد. آنها سهشنبه اول هر ماه هنگام صرف ناهار در رستوران دراون در پاریس که از سال ۱۹۲۵ مقرشان بوده، تبادل نظر میکنند.
برای بوکر هر سال مجموعه جدیدی از داوران انتخاب میشوند که این موضوع عملا پیشبینی نتیجه را دشوار میسازد. شخصی که آنها را با تایید رسمی متولیان جایزه انتخاب میکند، وود، مدیر جایزه است. وود ۵۰ ساله ویراستار ادبی سابق نشریه تلگراف، چهره موقر و روشنفکری از خود نشان داده که نقطه مقابل مارتین گاف و یان ترِوین، مدیران پیشین این جایزه است که هر دو محصول عصر پرماجرای ادبیات لندن بودند. وود که به واسطه مادر مکزیکیاش دوزبانه است میگوید در فضایی شبیه به سمینار بزرگ شده است. پدرش، مایکل وود، استاد انگلیسی دانشگاه پرینستون است که اتفاقا در سال ۲۰۱۵ رئیس هیات داوران بوکر بود، همان سالی که او به مدیریت ادبی بوکر منصوب شد. موقعیت وود او را به یکی از قدرتمندترین افراد در صنعت جهانی نشر تبدیل میکند، قدرتی که به طور نامحسوس از آپارتمانش در شمال لندن اعمال میشود، زیرا جایزه بوکر در حال حاضر فاقد دفتر است. و تا اوایل سال جاری، زمانی که نقش آزاد وود به یک شغل تماموقت تبدیل شد، هیچ کارمندی هم نداشت.
بنیانگذاران این جایزه ترکیب مناسبی از داوران را به عنوان «رئیس»، «منتقد»، «ناشر»، «رماننویس» و «کسی که در مسابقه شانس برد ندارد» شناسایی کردند. در سالهای بعد، ناشران به جز آنهایی که بازنشسته شدهاند، کنار گذاشته شدند و ایدههای مربوط به تنوع بهطور اساسی تغییر کردند. بوکر تقریبا ۲۰ سال برای اولین داور سیاهپوست یا آسیایی خود انتظار کشید (ترهور مکدانلد مجری خبری در سال ۱۹۸۷) و از سال ۲۰۱۵ حدود یکسوم از داوران، رنگینپوست بودهاند. تا وقتی که وود این روند را متوقف نکرده بود، کمیته مشورتی ضیافت ناهار خود را در کلوب مردانه فوقسنتی گَریک برگزار میکرد. وود میگوید: «وقتی این شغل را گرفتم بعضی از آنها گفتند نگران نباش گبی، ما برایت میز رزرو میکنیم. و من گفتم قضیه این نیست.»
بوکر میان اعتبار ادبی و درخواست عمومی با احتیاط عمل میکند. اگر برندهها بیش از حد ناشناخته و مبهم باشند، این خطر وجود دارد که مردم استقبال نکنند و تجارت کتاب دچار مشکل شود. وقتی جایزه سال ۱۹۹۴ به «چقدر دیر شد، چقدر دیر» جیمز کلمن رسید، این اتفاق دستمایه نامهای طعنهآمیز از سوی رئیس بخش کتاب شرکت خردهفروشی دبلیو-اچ اسمیت به بنیاد این جایزه شد. از طرفی اگر جایزه بیش از حد به سمت جریان غالب منحرف شود هم مشکلزا خواهد بود، زیرا قرار است بوکر بر اساس معیارهایی فاخرتر از جذابیت تجاری صرف به یک اثر تعلق گیرد.
همانطور که جیمز انگلیش، محقق ادبی، میگوید: جایزهها جوایز دیگری را به بار میآورند: خواه به منظور رقابت با یک مدل موفق (گنکور در پی نوبل شکل گرفت، بوکر برای رقابت با گنکور و ترنر با تقلید از بوکر) و خواه برای برپایی تالار ردشدگان (نمایشگاهی که در آن آثاری که از سوی داوران رد شدهاند به نمایش گذاشته میشوند). جایزه ادبیات داستانی زنان در پاسخ به فهرست نهایی تمام-مردانه بوکر ۱۹۹۱ شکل گرفت، درست همانطور که جایزه فرانسوی فمینا در سال ۱۹۰۴ برای مقابله با زنستیزی گنکور به وجود آمد.
ارائه کتاب به بنیاد جایزه عذاب سالانهای برای ناشران است. در نگاه اول قوانین ساده به نظر میرسند. هر ناشر میتواند یک کتاب ارائه دهد؛ یک اثر داستانی بلند که به زبان انگلیسی نوشته شده است. آثار خودنشر و مجموعه داستانهای کوتاه واجد شرایط نیستند. کلمه «رمان» پس از سالها بحث در سال ۲۰۱۹ از قوانین جایزه حذف شد. اما شرایط پیچیدهای نیز وجود دارد. مهمتر از همه اینکه یک کتاب از طرف یک ناشر میتواند ارائه شود که این ممکن است نشاندهنده ۱۰۰٪ فهرست داستانی سالانه یک ناشر کوچک مستقل یا ۱۰٪ یک ناشر بزرگ باشد. هر رمانی از نویسندگانی که پیش از این در فهرست کوتاه جای گرفتهاند میتواند ارسال شود. به علاوه، ناشرانی که در پنج سال گذشته کتابهایشان در فهرست بلند قرار گرفته میتوانند عناوین اضافی (تا چهار مورد) ارائه کنند. علاوه بر این هر ناشر میتواند پنج اثر دیگر را معرفی کند تا در صورت تمایل داوران فراخوانده شود. در نهایت قضات همچنین میتوانند برای هر کتاب واجد شرایط دیگری که مایل باشند فراخوان بدهند.
هیچ تغییری در ضوابط بحثبرانگیزتر از تصمیمی که در سال ۲۰۱۴ گرفته شد نبود؛ گسترش واجدین شرایط حضور در رقابت که شامل تمامی نویسندگانی که به زبان انگلیسی مینویسند میشود و نه مثل گذشته تنها نویسندگان بریتانیایی، ایرلندی، کشورهای مشترکالمنافع و زیمباوه. این تغییر اساسا به این معنا بود که حالا امریکاییها هم میتوانند وارد این عرصه شوند و بسیاری میترسیدند این اتفاق باعث سلطه آنها بر این جایزه شود. که چندان هم بیراه نبود زیرا امسال تنها یک نویسنده بریتانیایی در فهرست نهایی وجود دارد، ندیفا محمد، نویسنده انگلیسی-سومالیایی و نیمی از آنها امریکایی هستند. از آنجا که جوایز بزرگ ایالات متحده نظیر پولیتزر و جایزه کتاب ملی مختص نویسندگان امریکایی است، این تغییر با مخالفت شدید بسیاری در صنعت نشر بریتانیا مواجه شد. حتا منتقدان امریکایی از این موضوع ناراضی بودند، چرا که معتقد بودند قوانین جدید، فرصت کشف کتابهای مهم در آنسوی مرزها را از آنها سلب خواهد کرد. سه سال پیش ۳۰ ناشر در نامهای خواستار بازگشت شرایط پیشین شدند. پیش از سال ۲۰۱۴ بوکر به فکر راهاندازی جایزه امریکایی خود بود که این ایده در نهایت به دلیل هزینههای سنگین و پیچیدگیهایش منتفی شد. این اد ویکتور، نماینده ادبی، بود که پیشنها کرد این جایزه میتواند ضوابط جایزه اصلی را گسترش دهد.
از دیدگاه برگزارکنندگان بوکر، ضوابط قدیمی مستبدانه و از آثار سالهای اولیه به نظر میآمد، زمانی که از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۲ این جایزه توسط شرکت بوکر، کسب و کار عمدهفروشی مواد غذایی که ریشه در امپراطوری بریتانیا داشت، پشتیبانی و تا حدودی اداره میشد. پس از آنکه این شرکت، تحت مالکیت جدید خود، از حمایت دست کشید، این جایزه به عنوان یک بنیاد خیریه برای ترویج ادبیات و کتابخوانی راهاندازی شد و «من گروپ» به مدت ۱۷ سال از آن حمایت کرد. از سال ۲۰۱۹ این جایزه توسط مایکل موریتس، روزنامهنگار بشردوستی که اولین زندگینامه استیو جابز را نوشت، میلیاردها دلار از سرمایهگذاری در سیلیکون ولی به دست آورد و مشتاق است که جایزه بوکر را از لحاظ دیجیتال فعالتر ببیند، مورد حمایت مالی قرار گرفت.
نیک بِیرلی، مدیر جشنواره کتاب بینالمللی ادینبرگ و از اعضای هیات امنا بنیاد جایزه بوکر میگوید: «قوانین قدیمی قوانین امپریالی بودند. ایدهای که وجود داشت این بود که از کتابهایی که در سلطنت پیشین منتشر میشد تجلیل شود. در بلندمدت تغییر قوانین اجتنابناپذیر بود.» بِیرلی همچنین رئیس هیات داوران جایزه بوکر بینالمللی در سال ۲۰۱۷ بود که به بهترین داستان ترجمهشده تعلق میگیرد: این دو جایزه حال به یکدیگر گره خورده و تمامی رمانهای انگلیسی و زبانهای دیگر را که در بریتانیا منتشر شدهاند در بر میگیرد.
در میان این جنگل قوانین، تاکتیکهای مختلفی برای ناشرین وجود دارد که به وسیله آنها امیدوارند شانس برنده شدن خود را افزایش دهند. یکی این است که اولین کتاب یک نویسنده یا اثر یک نویسنده کمترشناختهشده را بهطور رسمی ارسال کنند تا از خواندهشدن آن مطمئن شوند، و نامهای بزرگتر را در فهرست «فراخوان» نگه دارند تا داوران این الزام را احساس کنند که باید آن را هم در نظر بگیرند. دن فرنکلین، که در سال ۲۰۱۹ از سِمت ریاست جاناتان کِیپ بازنشست شده میگوید: «ریسک این کار خیلی بالاست. زیرا برعکس، آنها اغلب برای نامهای معروف فراخوان نمیدهند.»
تاکتیک دیگر افزایش تعداد کتابهایی است که میتوان ارسال کرد، آن هم از طریق ایجاد یک زیرشاخه جدید برای خانه نشری که دارید. استوارت کلی، منتقد، نویسنده و از داوران سال ۲۰۱۳ میگوید: «شاید بپرسید به عنوان مثال چرا بلومزبری، زیرشاخهای به اسم «بلومزبری سِرکِس» را راهاندازی کرده است؟ ظاهرا بین این دو ناشر تفاوت زیادی وجود ندارد و آنها تنها تعداد احتمالات خود را دو برابر کردهاند.»
برخی از ناشران نیز رزومه داوران را مورد بررسی موشکافانه قرار میدهند و آثار پیشنهادی را مطابق سلیقه مورد انتظار آنها ارائه میدهند. این رویکرد میتواند ناموفق باشد. وقتی لی چایلد داور بود موج بیسابقهای از داستانهای پلیسی ارائه شد که هیچکدام در فهرست طولانی قرار نگرفت.
فرنکلین میگوید نکته مهم این است که اگر میخواهید از صفهای طولانی نمایندهها یا نویسندگان عصبانی و افسرده اجتناب کنید، هرگز هرگز به نویسندهها نگویید که آثارشان ارسال شده یا نه. بسیاری از سردبیران میگویند که بعضی از نمایندهها سعی دارند در قرارداد کتاب قید کنند که کتاب یک نویسنده باید حتما برای جایزه ارسال شود. فرنکلین میگوید گاهی وقتی با بنبست مواجه میشدیم که کدام اثر را باید بفرستیم، در نهایت سکه میانداختیم. جولیت مِیبی، ناشر مستقل «وانوُرلد» در سالهای متوالی دو برنده داشت: مارلون جیمز (۲۰۱۵) و پاول بیتی (۲۰۱۶). شاید بعد از آن باید او را متخصص این امر دانست اما خودش میگوید هیچ علمی در این مورد وجود ندارد.
هیچکس در هیچ مقطعی از زندگی خود به اندازه یک داور بوکر رمان نخوانده است. پس از رسیدن کتابها از سوی ناشران، آنها شمارهگذاری شده و به ترتیب رسیدگی برای داوران فرستاده میشوند و سپس در جلسات ماهانهای که از ژانویه تا جلسه اعلام فهرست بلند در جولای برگزار میشود هر بار به بحث پیرامون ۲۰ یا ۳۰ رمان میپردازند. امسال داوران ۱۵۸ کتاب را خواندند. بعضی از داوران در گذشته اعتراف کردند که اگر کتابی تا صفحه ۵۰ جذبشان نمیکرد آن را رها میکردند. با این حال برای بسیاری مایه افتخار است که این کار را بهطور کامل انجام دهند.
انتخاب برنده اغلب اوقات دردناک است. هیچ راهنمای دقیقی در قوانین بوکر ارائه نشده است. سمیر رحیم، هنگام داوری در سال ۲۰۲۰ بر به کار بستن ضوابط عینی تاکید داشت که در غیر اینصورت میشد آن را «تنها یک باشگاه کتاب متعالی» دانست. دیگران به غریزه خود اعتماد میکنند. جان دِی میگوید: «چیزی که واقعا میخواهید ثبت کنید این است که باید این کتاب را به دوستانم برسانم.» این میتواند در عین حال یک فرآیند مالیخولیایی باشد. او میگوید: «متوجه میشوی که چه رمانهای فوقالعادهای منتشر شده است. رمانهای عالی و معتبر. گاهی از خوب بودن بیامان بسیاری از داستانهای معاصر افسرده میشدم.»
تعداد داوران بوکر فرد است که برای ارائه تنها یک برنده اینطور طراحی شده است. اما این چیزی نیست که در سال ۲۰۱۹ زمانی که جایزه بین برناردین اواریستو و مارگرت اتوود تقسیم شد اتفاق افتاد. در ابتدا اواریستو با سه رای موافق پیش بود، اما داوران از سوی رئیس خود، پیتر فلورنس، مدیر سابق جشنواره هی، تشویق شدند تا علیه مقررات طغیان کنند. سارا هال، رماننویسی که در فهرست بلند و کوتاه این جایزه قرار گرفته و در سال ۲۰۱۷ (سالی که جرج ساندرز برنده شد) داور بوده میگوید: «داوری بوکر دلخراش است. کتاب مورد علاقه شما ممکن است برنده نشود. کتابهای محبوبتان را در مسیر از دست خواهید داد. «لینکلن در باردو» را دوست دارم و فکر میکنم برنده درخشانی است. اما این به این معنا نیست که از آخرین کتابی که در برابر «لینکلن در باردو» حذف شد ناراحت نشده باشم، که آن هم اثر درخشانی بود. باید به این فکر کنی که ناامید خواهم شد. ناامید در سطح فهرست بلند، ناامید در سطح فهرست کوتاه. و همینطور مفتخر. یکطور ناهمگونیِ شناختی در کل این فرآیند وجود دارد.»
پیش از اعلام فهرست کوتاه و جلسه نهایی، داوران کتابهای باقیمانده را دوباره میخوانند. وود آن را «آزمون استرس» مینامد. او میگوید: «فرآیند دیوانهکنندهای است، اما همچنین راهی است برای نشان دادن چیزی که باقی خواهد ماند. آنها به دنبال کتابی هستند که اساسا ارزش بازخوانی را داشته باشد. تا جلسه اعلام برنده داوران هر اثر را حداقل سه بار بازخوانی میکنند.» استوارت کلی، از داوران سال ۲۰۱۳ میگوید: «به دلیل همین تکرار است که رمانهای کمدی و جنایی هرگز برنده نمیشوند. یک جوک به من بگویید که دفعه سوم هنوز خندهدار باشد. در مورد کتاب جنایی هم بار دوم ممکن است جذب پیشینه اجتماعی کتاب شوید، اما دفعه سوم؟»
هیلاری منتل میگوید: «برنده شدن بسیاری را تبدیل به نویسندگانی مضطرب میکند. برای من چیزی جز تاثیر مثبت نداشت، اما فکر میکنم شاید دلیلش این باشد که مدت زیادی آن حوالی بودم و هیچ چیز نمیتوانست مرا از مسیر خارج کند. مجبور نبودم با یک ایده فوق معجزهآسا بیایم و به نوعی خودم را شکست دهم.» پیروزی همچنین فوقالعاده وقتگیر و مایه حواسپرتی است. داگلاس استوارت میگوید از زمان نامزدی بوکر تازه توانسته دومین رمان خود را به پایان برساند و وقتی از اواریستو میپرسم که آیا در دو سال گذشته توانسته داستان بنویسد میخندد.
برنده امسال سوم نوامبر و پس از اولین ملاقات رودرروی داوران ۲۰۲۱ اعلام خواهد شد. وود میگوید: «شاید به نظر مسخره بیاید؛ اما اغلب از آخرین مرحله داوری بسیار متاثر میشوم. تمام این خوانندگان باورنکردنی به همراه جهانهای خیالی که در آن سکنی گزیده بودند کنار یکدیگر مینشینند، و من به عنوان یک ناظر احساس میکنم اتاق مملو از نفس کتابهاست.»
نظر شما