با این وجود، شخصیتهای حماسهها اغلب برای دانستن این که دارمایشان دقیقا چیست، رنج میکشند، البته نه بیشتر از یودیشتیرا، برادر ارشد پانداوا، که (از قضا) لقب دارماراجا (پادشاه دارما) را دارد.
اگرچه در یک سطح، از دارما به عنوان ابدی و جهانی یاد میشود، ولی مهابهاراتا در واقع وجود چندین دارما را نشان میدهد.
دارمای چهار دوران (کریتا، ترتا، دواپارا و کالی) متفاوت است. دارما اغلب با وارناها و آشراماها مرتبط است، اما دارما برای حکیمان، مردم جنگل، و حتی ملچچهها (اصطلاحی برای غیرهندیها، مثل انیران در ایران باستان و عجم در عربی) نیز وجود دارد. در مواقع پریشانی و بحرانی، آپاد-دارما (دارمای پریشانی) شروع میشود و برخی انحرافات از هنجار توجیه میشوند. ما به نمونهای در مهابهاراتا از حکیم ویشوامیترا اشاره کردهایم که در زمان قحطی گرسنگی میکشد و مقداری گوشت ممنوعه را از خانه چاندالا میدزدد و برهمانا از عمل او به عنوان مطابق با آپاددارما دفاع میکند.
در فصول قبلی به دارما اشاره شده است که برای همه صدق میکند، معروف به سامانیا دارما یا سادارانا دارما، که از فضیلتهای مختلفی مانند صداقت، سخاوت و عدمخشونت تشکیل شده است، اما این به اندازه دارمای وارنا مهم نیست. در موارد متعدد، مهابهاراتا عدمخشونت یا عدمظلم را بالاترین دارما عنوان میکند.
در اواخر شانتیپاروا، سوگند اونچا به عنوان بالاترین دارما توصیف میشود که شامل یک زندگی مرتاضانه است که بر اساس مواد غذایی بهدستآمده از طریق خوشهچینی، یعنی جمعآوری غلات باقیمانده از مزارع میگذرد. مهاباراتا زندگی مشغول با جهان را میپذیرد و همچنین درمورد رهایی از چرخه نوزایش (موکسا-دارما) صحبت میکند که نیاز به آگاهی حقیقی، کنترل حواس و کنارهجویی کامل دارد.
حماسهسرایان اغلب اظهارات متناقضی را در مورد دارما در چارچوب همگویهها گنجاندهاند و هرگز بر آن نبودهاند تا میان دیدگاههای مختلف هماهنگی برقرار کنند.
یکی از مناظرههای بسیار شورانگیز در مهابهاراتا، بین پادشاه فیلسوف جاناکا و زاهد زن سرگردان سولابا است که به موکشا (چرخهشکنی) رسیده. سولابا میشنود که جاناکا در حالی که پادشاه باقی مانده به موکشا رسیده است. او با استفاده از قدرت یوگی خود، بدن یک زن زیبا را به خود میگیرد و در بارگاه او حاضر میشود تا خودش بررسی کند که آیا این واقعیت دارد یا خیر.
او جاناکا را به مناظره دعوت میکند و از قدرت یوگی خود برای ورود به وجود پادشاه استفاده میکند. جاناکا اعتبار او را برای مناظره زیر سوال میبرد، بهویژه به این دلیل که زن زیبایی است و مسخرهاش میکند و به او توهین میکند. اما بحث آنها سر میگیرد و موضوع آنها این است که آیا میتوان در طول زندگی دنیوی به موکاش دست یافت یا این که کنارهجویی یک پیشنیاز ضروری است.
این یک بحث بسیار غیرعادی است زیرا موجودیت هر دو مناظرهکننده در تمام مدت آن در یک بدن ساکن هستند. در برههای از زمان، جاناکا ساکت میشود؛ نشانهای از باخت.
یک پاسخ فلسفی قدرتمند به طیف وسیعی از مسائل مربوط به دارما، خشونت، جنگ و کنارهجویی در مهابهاراتا در باگاواد گیتا ارایه میشود که پیش از این در فصلهای قبلی ذکر شده است. باگاواد گیتا رشتههایی از فلسفههای سامخیا، یوگا و ودانتا را با اندیشههایی در مورد تکلیف و پرستش مذهبی به هم میبافد.
در این متن برخی اندیشههای بودایی مانند ناپایداری و رنج را جذب و برخی دیگر (مثلا انکار روح) رد شدهاند و نیز میان دارما و موکشا آشتی برقرار شده است. اندیشه کارما-یوگا در این متن بر ماهیت ابدی آتمان و اهمیت پیروی از وارنا-دارما تأکید دارد. این ثمرات اعمال است و نه خود اعمال که باید از آن کنارهجویی کرد.
این متن حاوی اندیشههای مختلفی درباره خدا است - خدای کیهانی غیرشخصی که آفریننده، نگهدار و ویرانگر جهان است، و همچنین خدایی که بیواسطه و شایسته ارادت است.
اندیشه اخیر به بهترین وجه با تکپرستی توصیف میشود - پرستش یک خدا به عنوان خدای برتر بدون انکار وجود خدایان دیگر. چنین ترکیب منحصربهفردی تنها میتوانست از درگیری خلاقانه با انواع اندیشههای فلسفی پدید آید.
همراه با باگاواد گیتا، مهابهاراتا نیز حاوی آنوگیتا است. پس از پایان نبرد بزرگ در کوروکشترا، آرجونا به کریشنا میگوید که تمام آنچه را که پیشتر به او گفته بود فراموش کرده است و از او میخواهد آن را تکرار کند. کریشنا به او میگوید که این امکانپذیر نیست زیرا او در هنگام مراقبه عمیق تدریس بهاگواد گیتا را انجام داده است و نمیتواند این کار را دوباره انجام دهد.
اما او به آرجونا میگوید که میتواند آموزش دیگری به او بدهد که اساسا همان آموزش قبلی است. او به ارائه آنوگیتا ادامه میدهد که بر آگاهی و کنارهجویی به عنوان مسیرهای رهایی تأکید میکند - آموزهای که نسبتاً متفاوت از تلاش باگاواد گیتا بر روی عمل بهاکتی و بیخواسته است!
ماهیت بینتیجه همگویهها و بحثها در مهابهاراتا و وجود اندیشههای متنوع و متناقض در متن، ارتباط زیادی با تاریخ ایجاد آن دارد، که ممکن است به هشت قرن کشیده شده باشد و مولفان و ویرایشگران متعددی در آن نقش داشته باشند. همچنین نشاندهنده رویکرد عملگرایانهای است که مولفان اتخاذ کردهاند، که بسیاری از دیدگاههای مختلف را در کنار هم قرار دادهاند، بدون این که تلاش کنند همه آنها را در یک خط قرار دهند.
در مقایسه با سایر متون، همگویههای مهابهاراتا در واقع جنبههای مختلف مسائل پیچیده را بررسی میکنند و از اعتراف به سردرگمی، تنگناها و مناطق خاکستری سر باز نمیزنند. در عین حال، محدودیتهایی برای انعطاف وجود دارد و این در نگرش خصمانه متن نسبت به ناستیکاها بروز میکند.
شناسنامه کتاب
Strategies of Authoritarian Survival and Dissensus in Southeast Asia: Weak Men Versus Strongmen, by Sokphea Young, Palgrave Macmillan, 2021
منبع: اسکرول (هند)
نظر شما