علی محمدپور، دبیرمجمع ناشران دیجیتال کودک و نوجوان کشور درباره ضرورتهای توجه به فناوری برای ایجاد تحول در صنعت نشر معتقد است که ابتدا باید فناوریها از سوی متولیان حوزه کتاب به رسمیت شناخته شود چراکه فناوری است که رفتار تولیدکننده و مصرفکننده را تعیین میکند.
علی محمدپور، دبیر کمیته کتاب دیجیتال مرکز ملی فضای مجازی، معتقد است، دولتمردان برای تحقق تحول در صنعت نشر ابتدا باید فناوری را به رسمیت بشناسند؛ چراکه رفتار تولیدکننده و مصرف تابعی از فناوریها است.
فناوریهای نوین طی چند دهه اخیر، صنعت نشر را دچار دگرگونیهای خیرکنندهای کرده است. با توجه به سرعت قابل توجه فناوریهای صنعت نشر از یک سو و سیاست تحولگرایی دولت جدید از سوی دیگر، به نظر شما نخستین گام برای تحقق هدف تحول در صنعت نشر با تکیه بر فناوری چیست؟
پیش از پاسخ به این پرسش به مقدمهای کوتاه اشاره میکنم. نشر در دو لایه اصلی درحال تحول است؛ نخست در حوزه نشر سنتی. منظور از نشر سنتی، نشر مبتنی بر چاپ افست است. شیوه و رفتار تولید در این مدل با توجه به ابزار چاپ تعریف میشود که شامل تولید براساس شمارگان 1000، 2000 و یا چند ده هزار نسخهای است. توزیع کتاب نیز در قالب شبکههای سنتی توزیع، انجام میشود. این شیوه تولید کتاب، هرچند عمر بیش از 80 سال ندارد، اما سنتی محسوب میشود؛ چراکه ظهور دستگاههای چاپ دیجیتال که هزینههای تولید را کاهش داده، نشر افست را به روشی سنتی تبدیل کرده است.
چاپ دیجیتال امکان تولید کتاب در شمارگان پایین را فراهم کرد. میزان توجه به این شیوه تولید در دنیا بسیار بالا و در ایران نیز استفاده از آن به شدت در حال رشد است. با چاپ دیجیتال، ناشر براساس نیاز به تولید کتاب اقدام میکند و نیازی نیست با هزینههای بالای چاپ افست به تولید دست بزند و منتظر فروش باشد. با توجه به سرعت پیشرفت فنی دستگاههای چاپ دیجیتال به نظر میرسد در آینده نهچندان دور هزینه چاپ دیجیتال از چاپ افست کمتر و در نتیجه فناوری افست تقریبا حذف خواهد شد. با مجموع تحولات فناوری در حوزه چاپ نباید کاهش شمارگان کتاب را بدبینانه تحلیل کنیم.
مسئولان باید بپذیریند رشد فناوری، رفتار فعالان عرصههای مختلف ازجمله صنعت نشر را تغییر میدهد که البته طبیعی است. در کشورهای صاحب صنعت نشر هم شمارگان کتاب ممکن است به 100 و یا حتی یک نسخه برسد، چراکه همانطور که گفتم چاپ دیجیتال با سرعت قابل توجه پیشرفت، امکان تولید کتاب براساس نیاز را فراهم کرده است.دولتمردان در حوزه کتاب به این نکته توجه کنند، آنچه بااهمیت است، شمارگان کتاب و شیوه تولید نیست؛ بلکه سرانه مطالعه یا همان میزان مصرف از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است.
روند تاثیرگذاری فناوری بر رفتار بازار و مصرفکننده چگونه است؟
تاثیرگذاری کالاهای فرهنگی براساس میزان مصرف جامعه اندازهگیری میشود. درحالیکه پیشتر، معیار سرانه مصرف کتاب، شمارگان یعنی نسخههای تولیدشده بود. بهعنوان مثال مخاطب یک عنوان کتاب که در 100 نسخه تولید شده ممکن است 10 هزار نفر باشد که از طریق شبکههای اجتماعی، نسخههای الکترونیکی کتاب و یا حتی در قالب گردش کتاب در گروههای ترویجی، به آن دسترسی پیدا کرده باشند.
بنابراین نباید میزان مخاطب را با شمارگان کتابهای منتشر شده محاسبه کرد. دولتمردان باید توجه داشته باشند، توزیع تسهیلات مختلف ازجمله کاغذ دولتی با هدف افزایش شمارگان کتاب، زمینهساز بالا رفتن سرانه مطالعه نمیشود. پرسش این است، چطور میتوان مطمئن بود مردم از یک نوع قالب کتاب ـ کاغذی ـ استفاده کنند؟ شاید به مطالعه نسخههای الکترونیکی تمایل دارند. بنابراین فناوری، رفتار تولیدکننده را نیز تغییر داده است.
گرایش مصرفکننده به منابع مختلف، غیر از کتاب برای دسترسی به اطلاعات از مصادیق دیگر تاثیر فناوری بر رفتار مخاطب است. بهعنوان مثال آیا میتوان کاهش خرید روزنامه را به معنای بیتفاوتی مردم به خبر دانست؟ قطعا خیر؛ چراکه مردم رسانه خود را برای دریافت خبر از روزنامه کاغذی به شبکههای اجتماعی تغییر دادهاند.
ارزیابی شما درباره توان زیرساختی برای دستیابی به تحول برپایه فناوری چیست؟
زیرساخت را باید به دو بخش نرمافزاری و سختافزاری تقسیم کنیم؛ بهعبارت دیگر منظور فقط زیرساختهای فنی نیست. آیا در این دو بُعد، توانمندی برای ایجاد تحول وجود دارد؟ بخشی از زیرساختها فرهنگی و بخشی دیگر قانونی است. بهعنوان مثال یکی از چالشهای زیرساختی در حوزه چاپ دیجیتال بهعنوان یک تحول فنی، سوءاستفاده و چاپ غیرقانونی کتاب حتی با سرمایه اندک است. راه پیشگیری از این دست سوءاستفادهها، ایجاد نظام سیستماتیک برای رصد فروش کتاب است.
متاسفانه در ایران مرکز اطلاعات آماری برای ارائه شفاف میزان فروش کتاب وجود ندارد، درحالیکه بسیاری کشورها استفاده از این مرکز آمار را تجربه کردهاند و پدیدآورندگان از فروش روزانه آثار خود مطلع میشوند. در حوزه بازار و مصرف کتاب الکترونیکی نیز در مقایسه با دیگر کشورها عقب هستیم؛ چراکه این نوع کتاب هنوز وارد نظام آموزشی شامل مدارس و دانشگاهها نشده است. براساس آمار گروههای سنی 25 تا 30 ساله ایرانی توجه قابل قبولی به کتاب الکترونیکی دارند اما در گروه سنی 35 سال به بالا این میزان، مطلوب نیست. اگر دولت خواهان تحول در صنعت نشر الکترونیک است باید به تقویت زیرساختهای این حوزه توجه کند.
آمارها میگوید، ایران در مقایسه با کشورهای منطقه ازجمله ترکیه و عربستان رتبه چهارم مصرف ـ گردش مالی ـ کتاب الکترونیکی را دارد. هرچند زیرساخت فروشگاههای آنلاین توسعه پیدا کرده اما بازار کتاب از ضعف زیرساختی عرضه سنتی دچار مشکل است. بهعنوان مثال، مخاطبان هنوز به سامانهای برای دسترسی به موجودی کتاب کتابفروشیها دسترسی ندارند. تجربه مشترک بسیاری از مخاطبان کتاب، صرف زمان زیاد برای پیدا کردن کتاب کاغذی مورد نیازمان در کتابفروشیهای مختلف شهر است. بنابراین زیرساختهای ضعیف عرضه کتاب، از دیگر موانع برسر راه تحول صنعت نشر است. در مجموع تحولگرایان در صنعت نشر باید به این چند نکته توجه داشته باشند، فناوریها هستند که رویکرد بازار را مشخص میکنند؛ فناوریها، شامل فناوری سنتی چاپ افست، فناوری بهروز چاپ دیجیتال و یا پلتفرمهای کتاب هستند که به بازار کتاب، سمت و سو میدهند. بنابراین ابتدا باید فناوریها به رسمیت شناخته شوند.
زیرساختهای ضروری برای توسعه نشر الکترونیک بهعنوان یکی از زمینههای تحول در صنعت نشر چیست؟
در بسیاری از کشورها، همزمان با صدور شابک برای نسخه کاغذی، شابک نسخه الکترونیکی کتاب نیز صادر میشود. اما در ایران این امکان وجود ندارد بهطوری که ناشر باید برای دریافت شابک نسخه الکترونیکی، فرآیند اداری را تکرار کند؛ بنابراین یکی از چالشهای مهم زیرساختی در حوزه نشر الکترونیک در ایران، خلأ زیرساخت نرمافزاری برای تولیدکننده است.
نظر شما