داریوش مطلبی معتقد است، متولی فرهنگ و کتاب در رویکرد تحولی خود بهجای حمایت مستقیم از ناشران الکترونیکی مشابه ناشران کاغذی، از تولید دانش نشر، پلتفرمهای مدیریت و تولید محتوا از سوی ناشران، تامین زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، تدوین قوانین حمایتگرانه اهتمام داشته باشد.
با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت کتابخوان کشور ـ براساس در موج سوم «پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی» ـ کتاب الکترونیکی را بهعنوان منبع مطالعاتی خود پذیرفتهاند، نشان میدهد برنامهریزی، ریلگذاری و تدوین سیاستهای کاربردی، برای توسعه شرکتهای تولیدکننده این نوع کتابها ضرروی است.
داریوش مطلبی، کارشناس نشر الکترونیک معتقد است، نشر الکترونیک در ایران از مولود نشر سنتی نیست؛ درحالیکه در کشورهای صاحبنام این نشر زاییده نشر سنتی است. به اعتقاد وی، نبود نگاه حرفهای به نشر الکترونیک آسیبزده که باید در قالب برنامه تحولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اصلاح شود.
این کارشناس نشر الکترونیک درباره رویکرد حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم به نشر الکترونیک میگوید: «حمایتهای دولتی به تولید دانش نشر، پلتفرمهای مدیریت و تولید محتوا از سوی ناشران، تامین زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، تدوین قوانین حمایتگرانه و... اختصاص یابد تا خرید مستقیم کتاب و ارائه کاغذ و....»
ایجاد تحول ازجمله مهمترین کلیدواژههای دولت سیزدهم است. با توجه به اینکه آسیبشناسی، مقدمه تحول محسوب میشود، مسیر طی شده در حوزه نشر الکترونیک را چطور میبینید و چه جایگاهی برای این قالب از نشر در فرآیند تحول قائل هستید؟
نبود نگاه حرفهای بدنه نشر به حوزه نشر الکترونیکی و فقدان برنامهریزی دقیق، برای نشر الکترونیک ازجمله مسائل مهم این حوزه است، البته در بدنه دولت هم به نشر الکترونیکی نگاه حرفهای وجود نداشته است. در دنیا نشرالکترونیک از دل نشر سنتی بیرون آمده و ناشران چاپی با توجه به تحولات صنعت نشر، به این نتیجه میرسند که باید به عرصه نشر الکترونیک ورود کنند؛ بنابراین سازوکارهای مرتبط را برنامهریزی میکنند و سایر ذینفعان ازجمله دولت مبتنی بر نیاز موجود، به بسترسازی و تدوین قوانین، آییننامهها و سیاستگذاریها در این حوزه اقدام میکنند. اما در ایران نشرالکترونیک با نشر سنتی غرابتی نداشته است و بهعنوان یک پدیده مستقل از نشر سنتی شکل گرفته است و ناشران الکترونیک بیشتر تولیدکننده نرمافزار بودهاند؛ در حقیقت بدنه صنعت نشر، نشر الکترونیک را بهمعنای واقعی نمیشناختند. هر چند در چند سال اخیر، برخی از ناشران سنتی به حوزه تولید محتوای الکترونیکی وارده شدهاند. ناآشنایی با سازوکارهای نشرالکترونیک در ایران را باید بزرگترین مشکل ورود صنعت نشر به این عرصه دانست. در نتیجه برنامهریزی و سیاستگذاری بسیار کُند بوده و تنها در چند اخیر، برخی فعالیتها در این حوزه انجام شده است.
به کدام برنامهریزی و سیاستگذاریها اشاره میکنید؟
تدوین سیاستهای ارزیابی محتوا الکترونیکی و صدور مجوز، و شکلگیری برخی حمایتها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از طریق مشارکت ناشران الکترونیکی بهصورت ویژه در نمایشگاههای کتاب، برگزاری کنفرانسهای مرتبط با نشر و نشر الکترونیکی و... میتوان اشاره کرد.
به نظر میرسد، منظور از شکلگیری حمایت از فعالان عرصه نشر الکترونیک، حمایت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از فعالان این حوزه با تشدید شیوع کرونا و اجرای پویش کتاب_خانه و تخفیف 70 درصدی برای خریداران کتاب است.
پویش کتاب – خانه، هرچند اتفاق مثبتی بود و جا دارد از این اقدام معاونت فرهنگی و مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی تشکر کنیم. اما بزرگترین مشکل این پویش این بود که نقش چندانی در توسعه نشر الکترونیکی ایفا نکرد و پویشهای مشابه هم ماهیتاً چنین کارکردی ندارند؛ در حقیقت در این پویش به جای حضور ناشران الکترونیکی، پلتفرمهای عرضه محتوا ـ که تنها واسطی بین ناشران سنتی و مردم هستند ـ حضور داشتند. این پلتفرمها هرچند حضورشان در صنعت نشر، به فروش آثار و دسترسی مردم به محتوا منجر میشود اما به توسعه نشر الکترونیکی کمکی نمیکنند. ما زمانی میتوانیم از نشر الکترونیکی و توسعه این حوزه صحبت کنیم که خود ناشران، محتوای الکترونیکی تولید و منتشر کنند، در واقع از ابتدا محتوا را مبتنی بر بستر الکترونیکی، با قابلیتهای چند رسانهای و بهصورت تمام متن عرضه کنند؛ نه اینکه پلتفرمهایی فایل پیدی اف کتابهای فیزیکی را با قابلیتهایی برای مردم دسترسپذیر کنند؛ بنابراین از دیدگاه من، آنچه پلتفرمهای عرضه محتوا انجام میدهند نشر الکترونیکی محسوب نمیشود.
در مجموع کرونا، به دلیل توجه مردم و مسئولان به حوزه نشر الکترونیک، زمینه ایجاد تحول در این عرصه را فراهم کرد؛ و موجب شد، بخش دولتی نیز به موضوع حمایت از فعالان این عرصه توجه بیشتری بکنند. کرونا با وجود مشکلات زیادی که برای صنعت نشر ایجاد کرد، در شکلگیری حمایتها تاثیرگذار بود، هم از حیث شکلگیری حمایتها و هم از حیث ایجاد تحول در حوزه فعالیت تولیدکنندگان محتوای الکترونیکی منشا اثر بوده است.
تحلیل شما درباره تاثیر حمایتهای دولتی از نشر الکترونیک با شیوع کرونا، بار مثبت دارد. میدانیم کرونا بیخبر آمد، همهگیر شد و «اقتصاد فرهنگ» را بهشدت درگیر و دچار آسیب کرد؛ بنابراین بهنظر میرسد توجه دولت ناشی از رویکرد برآمده از سیاستگذاری قطعی و مبتنی بر برنامه حمایتی نبود، بلکه کرونا دولتیها را مجبور کرد. این طور نیست؟
بله دقیقا؛ البته به این معنا نیست که هیچوقت توجهی به نشر الکترونیک در بدنه دولت وجود نداشته است. پیشرفتهای حوزه نشر پیش از شیوع کرونا، بسیار مقطعی و کُند بود، اما با همهگیری و بروز مشکلات عظیم نشر سنتی، بهویژه در بُعد تقاضا ازجمله کاهش شدید خرید بهدلیل تعطیلی کتابفروشیها، کتابخانهها و قرنطینه، موجب شد تا ناشران سنتی و حتی دولتمردان به حوزه نشر الکترونیک توجه بیشتری داشته باشند. هرچند نشر سنتی از کرونا متحمل آسیب جدی شد، اما به بخش الکترونیک صنعت نشر خدمت قابل توجهی شد؛ چراکه ناشران و حتی دولتمردان متوجه شدند از حوزه نشر الکترونیک غفلت کردهاند. امیدواریم بعد از کرونا، برنامهریزی و سیاستگذاری برای نشرالکترونیک، دوام پیدا کند و مشابه کشورهای پیشرفته ـ در صنعت نشر ـ استفاده از کتاب الکترونیک به بخش اعظم مصرف بازار کتاب تبدیل شود.
تاکید میکنم، عرضه نسخه پیدیاف کتاب ناشران در برخی پلتفرمها و یا تبدیل غیرحرفهای محتوای آنالوگ به نسخههای دیجیتال، نشر الکترونیک نیست؛ اقداماتی که سالهای گذشته انجام میشد. محدودیتهایی که کرونا ایجاد کرد، موجب شد تا ناشران به استفاده از پلتفرمهایی توجه کنند که امکانات قابلتوجهی برای مخاطب کتاب الکترونیک ارائه میکند؛ امکاناتی که در کتاب چاپی وجود نداشت. ناشران اندک اندک در حال تجربه عرضه محصولات خود در قالب نشر الکترونیکی هستند اما راه زیادی در پیش است. با ورود ناشران به این عرصه، سیاستگذاران بهناچار باید بسترهای فکری، نرمافزاری و سختافزاری نشر الکترونیک را فراهم کنند. اگر ناشران فعالیت بیشتری در حوزه نشر الکترونیک داشته باشند، بهطور طبیعی حمایت دولتها به فعالان این حوزه افزایش پیدا خواهد کرد.
با توجه به اینکه یکی از اقدامات موثر دولت در سالهای گذشته را توجه به صدور مجوزها در حوزه نشر الکترونیک ارزیابی کردید، درباره دیدگاه نقادانه برخی تولیدکنندگان کتاب صوتی که معتقدند، فرآیند دریافت مجوز برای این نوع کتاب ضروری نیست، چراکه پیشتر برای نسخه کاغذی آن مجوز صادر شده، چه نظری دارید؟
به نظرم، در مقایسه با کتاب چاپی، برای دریافت مجوزهای کتاب الکترونیکی مشکل خاصی وجود ندارد و فقط تغییر روندها موجب کَند شدن فرآیندها شده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر متولیان امر میتوانند با تسریع و تسهیل فرآیندها این مشکل را از بین ببرند. با تغییر قالب تولید محتوا، بهطور طبیعی ساز وکارهای ممیزی تغییر میکند و یکسری مسائل ایجاد میشود چراکه با تجربههای پیشین همخوان نیست؛ البته به این معنا نیست که روند به مشکل تبدیل شود. بهعنوان کارشناس حوزه نشر الکترونیک که با تولیدکنندگان کتاب الکترونیک ازجمله کتابهای گویا در تعامل هستم، گلایهای مبنی بر مواجه با مشکلاتی خاص تولید و عرضه این نوع کتاب نشنیدم. فقط تصور میکنم تغییر فرآیندها و روندها موجب شده، مکانیسمهای ارزیابی طولانیتر و زمینهساز گلایهمندی تولیدکنندگان محتوا شود. تسریع و تسهیل جریان تولید و عرضه، زمان بازگشت سرمایه تولیدکننده را کاهش میدهد.
میدانیم، سالهاست پرداخت یارانه مستقیم و یا غیرمستقیم به فعالان حوزه نشر کتاب کاغذی، زمینهساز شکلگیری آفتهای مختلفی شده بهطوری که بسیاری کارشناسان موضوع توقف پرداخت این حمایتها را بهعنوان راهکاری برای بیرونرفت از وضعیت فعلی و وابستگی صنعت نشر کتاب کاغذی مطرح میکنند. درباره پرداخت یارانه به فعالان حوزه نشر الکترونیک که تجربهای نو و در حال رشد در کشور محسوب میشود، چه دیدگاهی دارید؟
پرداخت یارانه فینفسه بد نیستند اما اگر به شیوه صحیح پرداخت نشود، آسیبزا خواهد شد. در کشورهای مختلف یارانهها به اشکال مختلف وجود دارد اما نکته مهم، نگاه بلندمدت در پرداخت یارانههاست. اگر پرداخت یارانه با هدف ایجاد بسترسازی سختافزاری و نرمافزاری ـ یعنی فکری و ابزاری ـ صورت گیرد، کمککننده خواهد بود. بسیاری از ناشران بزرگ ایران، با کمک یارانهها به ناشران حرفهای و بزرگ تبدیل شدهاند. مثلاً اگر بخشی از یارانهها به امر پژوهشهای تخصصی در حوزه نشر و بهویژه نشر الکترونیکی اختصاص یابد، و به ارتقاء دانش بدنه نشر منجر شود میتواند موثر باشد. بنابراین، یارانهها باید با نگاه بلندمدت در اختیار همه فعالان حوزه نشر اعم از چاپی و الکترونیک قرار بگیرد و فقط به تولید، مصرف و یا خرید کتاب مستقیم معطوف نشود؛ بهعبارت دیگر، بهتر است حمایتهای دولتی به تولید دانش نشر، پلتفرمهای مدیریت و تولید محتوا از سوی ناشران، تامین زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری، تدوین قوانین حمایتگرانه و... اختصاص یابد تا خرید مستقیم کتاب و ارائه کاغذ و....
مهمترین چالش یا چالشهای نشر الکترونیک از نظر زیرساختی که باید در اولویت دریافت حمایتهای دولتی و یارانه قرار بگیرند چیست؟
هرچند نشر الکترونیک در تولید انبوه به صرفه است، اما در شروع سخت و پرهزینه است؛ بنابراین دولت میتواند به ناشرانی و یا انجمنهایی که توانایی آمادهسازی پلتفرم مدیریت و تولید محتوای کتاب الکترونیک را دارند، یارانه پرداخت کند. با توجه به اینکه هر ناشر نمیتواند پلتفرم ویژه خود برای عرضه کتاب و محتوا را تولید کند، دولت میتواند با پرداخت یارانه از تولید پلتفرمهای open source با تاکید بر حفظ امنیت محتوا و حقوق ناشران و پدیدآورندگان حمایت کند. شرکتی مانند adobe پلتفرمهایی را برای عرضه محتوا طراحی میکند و با قیمتهای اندک در اختیار ناشران قرار میدهد. این امکان با مشارکت شرکتهای دانشبنیان و حمایت دولتی، متناسب با الفبای زبان فارسی و شرایط نشر ایران برای کتابهای متنپایه یا صداپایه و چند رسانهای، وجود دارد.
حتما اطلاع دارید هزینه پلتفرم تولید وعرضه محتوای الکترونیک، حتی از سوی ناشران بزرگ، بسیار سنگین است. بنابراین، تولید پلتفرم مدیریت، تولید و عرضه محتوای الکترونیک با مشارکت بخش دولتی میتواند اقدام بزرگی باشد؛ علاوهبراین بخشی از یارانههای دولت به سمت تولید دستنامههای پژوهشی هدایت شود، تا ناشران خصوصی برای تولید محتوای الکترونیک، به منابع پژوهشی و تخصصی مختلف ازجمله دستنامههای ویرایش یا آمادهسازی محتوای الکترونیکی دسترسی داشته باشند. این دستنامهها به معنای محتوای آموزشی و دانشی تولید محتوای الکترونیک برای ناشران است. دولت یارانههای حوزه نشر بهطور عام و نشر الکترونیک بهطور خاص را به دو حوزه تامین زیرساختها سختافزاری و نرمافزاری (منابع آموزشی و پژوهشی) اختصاص دهد.
تحریمها ازجمله موانع مهم و تاثیرگذار بر سر راه تولیدکنندگان و فعالان حوزه نشر در چند سال اخیر به شمار میرود. برای تحقق تحول در صنعت نشر تاثیر این تحریمها که بر سر راه فعالان حوزه نشر الکترونیک قرار دارد، چه اقداماتی را موثر میدانید؟
تحریمهای اقتصادی با ایجاد موانع جدی بهویژه در تامین مواد اولیه تولید کتاب، صنعت نشر را بهشدت متاثر کرده است. برای کاهش تاثیر تحریمها، همانطور که از سوی مسئولان ازجمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید شده، نیازمند قطع یا کاهش وابستگی به خارج هستیم. اگر در گذر زمان، بخش اعظم نیاز به کاغذ با احیاء کارخانهها در داخل کشور تامین شود، به مرور زمان آثار تحریمها کاهش پیدا میکند. توجه به نشر الکترونیک نیز راه دیگری برای کاهش آثار تحریم است. تاثیر تحریم بر نشر الکترونیک، بیشتر معطوف به ابزارهای استفاده از محتوا مانند تبلتها و یا کتابخوانهاست، اما در مجموع این عرصه کمتر از نشر کاغذی از تحریمها تاثیر گرفتهاند؛ چراکه بحش اعظمی از مردم به ابزارهای مختلف مصرف محتوای الکترونیک دسترسی دارند.
علاوهبر بحث سختافزاری، در بعد نرمافزاری نیز تحریمها گویا تاثیر داشته مانند کاهش دسترسی به نرمافزارهای مرتبط با فناوری واقعیت افزوده.
طبیعتا تحریم هزینههای تامین این نرمافزارها را افزایش میدهد؛ علاوهبراین با توجه به اینکه ایران هنوز به کنوانسیون برن نپیوسته، هزینههایی قابل توجهی برای استفاده از نرمافزارهای خارجی پرداخت نمیکنیم. درباره نرمافزار واقعیت افزوده نیز باید به این نکته اشاره کنم که مناسب دولت باید با هدف ایجاد زمینههای مناسب عرضه محتوای الکترونیک، در حوزه واقعیت افزوده هم سرمایهگذاری کند. با هدایت یارانهها به سمت تولید انواع نرمافزارهای مورد نیاز نشر الکترونیک، دولت ضمن حمایت از بخش خصوصی برای تولید داخلی نرمافزارها بایستی نمونههای خارجی را بومیسازی و در اختیار ناشران قرار دهد.
نظر شما