سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدصادق علیزاده: «دیدم که یکی به این کتاب یک امتیاز داده است. شرم بر او باد. او درباره کتاب نوشته برای یهودیانی که به هویت خود میبالند ژابوتینسکی یک صهیونیست نمونه است. من یکی از همین یهودیان هستم. من اما تصور میکنم ژابوتینسکی در مقام یک استعمارگر صهیونیست که جنبش تجدیدنظرطلبان صهیونیست را رهبری میکرد نشاندهنده اشتباه بودن این جنبش است که اساساً به هسته اخلاقی قوی سنتهای یهودی خیانت کرده است. شرم بر نویسنده این متن که یک امتیاز به کتاب داده است.» این نظر تند و تیز یکی از خوانندگان کتاب «مشت آهنین؛ سرگذشت ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق شامیر» در صفحۀ کتاب در وبسایت آمازون است. خوانندهای یهودی که کتاب به غایت در کام او شیرین و با ۵ از ۵ امتیاز از خجالتش بیرون آمده است.
خوانندۀ دیگری اما در شبکه کتابخوانان گودریدز نظر دیگری دارد. او هرچند سعی دارد با اتهاماتی نظیر مارکسیست و نیمهضدصهیونیست بودن مولف کتاب، محتوای آن را خدشهدار کند اما در ننایت حیفش آمده که امتیازی کمتر از ۳ به کتاب بدهد. نویسنده این نظر معتقد است که مولف کتاب به جای تشریح اندیشۀ ژابوتینسکی به تحقیر و و سرزنش کردن او روی آورده و همین هم از ارزش کتابش میکاهد. با همۀ اینها اما معتقد است «مشت آهنین؛ سرگذشت ولادیمیر ژابوتینسکی، مناخیم بگین و اسحاق شامیر» یک مقدمۀ مفید برای شناخت اندیشۀ ژابوتینسکی است. او مانند خوانندۀ قبلی تصریح نکرده که یهودی هست یا نه اما از نامی که پای حساب کاربریاش درج شده ذهن به سمت یهودی بودنش متمایل میشود. الله اعلم!
خب که چه؟!
مخاطب این سطور حق دارد بپرسد از این همه دست و پا زدن دربارۀ ژابوتینسکی قرار است چه عاید او شود؟! خب حق دارد. اجمالا اما باید در نظر داشته باشد که هرچند عمر ولادیمیر ژابوتینسکی قد نداد تا برپایی رژیم اسرائیل را به چشم ببیند و قبل از اردیبهشت ۱۳۲۷ شمسی و برپایی رژیم، حضرت عزرائیل با او تسویه حساب کرد اما این صهیونیست تندروی افراطی، پدر معنوی جریان راست افراطی امروز اسرائیل و به نوعی اصل جنس صهیونیسم است. جریانی که فقط یک نمونهاش همین جناب نتانیاهوست! در احوالات حرف ناحسابگویی این جناب ژابوتینسکی همین بس که پدر نتانیاهو که فرزند علیه ما علیهاش از سال گذشته تا لحظۀ نگارش این سطور بیش از ۵۰ هزار کشته روی دست بشریت بر جای گذاشته نه مشاور یا عقل منفصل بلکه منشی ژابوتینسکی بوده! فلیتامّل المتامّلون!
تحلیلگران تکفیریهای امروز منطقه در تبیین جریان تکفیر به ماهیت تفکر افراطگرایی اشاره میکنند که یک چاه ویلِ بیانتهاست و مدام حقلۀ جدیدی از افراط و رادیکالیسم را بازتولید میکند که حلقات قبلی با همۀ سبعیت در برابر بعدیها رقمی محسوب نمیشوند. مثلاً همین الان در جریانهای پراکندۀ داعش در منطقه حلقات و هستههایی وجود دارند که سران حاکمیت متلاشی شدۀ سابق داعش در سوریه و عراق در نسبت با اینها بابانوئل محسوب میشوند. اینها وحوش را از این باب مثال زدم که این را بگویم: جریان صهیونیسم بهطور اعم و راست افراطی آن بهطور اخص از این قاعده مستثنی نیست. امثال نتانیاهو با همۀ سبوعیت اما در خلق جنایت و بدهکار دانستن خداوند در برابر صهونیستم نسبت به برخی دیگر یک چهرۀ معتدل محسوب میشود و این چهرههای ظاهراً معتدل که در ساحت امروز سیاست اسرائیل هم حضور دارند در برابر ژابوتینسکی یک پریِ مهربان دریایی بیش نیستند!
ژابوتیسنکی منبع الهام و پیامبر بدون تعارف صهیونیستهاست که بدون لکنت، نیات و انگیزهها و اهداف این جریان را تشریح میکند. او بازنمایی و تصویر تمامقد از آرمانهای صهیونیسمی است که بدون تعارف و پردهپوشی اهداف و ایستگاههای جریان بعدی صهیونیسم را فریاد میزند. پیامبری که جریان متاثر از او، امروز قدرت را در اسرائیل در دست دارد. از این جهت با نقب زدن به ذهن او میتوان به نظام هنجاری و ارزشی نقب زد که سران امروز اسرائیل، جهان را از طریق این نظام میبینند و ارزشگذاری میکنند. او به حدی در تبیین این نظام بیتعارف و بیمحاباست که شبهنظامیان متاثر از او (گروههایی مانند اشترن و ایرگون) پیش از تشکیل اسرائیل از سوی دولت قیمومیت انگلیسی فلسطین بهصورت رسمی «تروریست» نامیده شدند. جالب اینکه سه دهه بعد رهبران همین جریانهای تروریستی در زمرۀ مسئولان عالی رژیم صهیونیستی در آمدند؛ نمونهاش مناخیم بگیم و اسحاق شامیر! حالا شاید روشن شده باشد که چرا مطالعۀ ژابوتینسکی و جریان متاثر از او در تبارشناسی دولت تروریستی امروز اسرائیل مهم باشد.
هستۀ اصلی صهیونیسم
او هستۀ اصلی و بیتعارف صهیونیسم است. معتقد بود اعراب از نظر فرهنگی یک نژاد پست هستند و نباید یهودیان را همسنگ آنها دانست. این تبعیض و آپارتاید نژادی آنقدر برایش مهم بود که زمانی که بهطور موقت از سوی دولت قیمومیت انگلیسی فلسطین بازداشت و مورد محاکمه قرار گرفت از پاسخگویی به سوالات منشی دادگاه انگلیسیها سر باز زد. علت؟! منشی دادگاه عرب است و اصلاً همشان اویِ یهودی نیست. او معتقد بود که سرزمین یهودیان باید توسط دیواری از سرنیزه (استعاره از زور و قدرت و مشت) با اعراب فاصله بیفکند. آنچه امروز در عمکلرد رژیم صهیونیستی در مواجهه با اعراب و فلسطینیان میبینیم نه یک اتفاق و تاکتیک موقت بلکه عین و اصل ماهیت تئوریک صهیونیسمی است که توسط امثال ژابوتینسکی بنیانگذاری شده و بعدها هم تاثیرپذیرفتگان این نظریه هر یک به مسئولیتهای بالایی در رژیم دست پیدا کردند.
لنی برنر نویسنده و مولف کتاب خود یک یهودیِ آمریکایی است. او را میتوان در زمرۀ یهودیان منتقد رژیم اسرائیل دانست. از همین جهت هم نویسنده یکی از کامنتهای شبکه اجتماعی گودریدز او را یک نیمهضدصهیونیست توصیف کرده. با همۀ اینها اما مولف سعی کرده محتوای کتاب پیش و بیش از آنکه بازتاب مواضع او باشد برگرفته از منابع معتبر تاریخی باشد. کتاب در ایران توسط دکتر حسین ابوترابیان ترجمه و با همت انتشارات اطلاعات روانه بازار نشر شده است. انتشارات اطلاعات را میتوان یکی از ناشران هابِ نشر آثار علمی و تاریخی معتبر دربارۀ صهیونیسم دانست. متاسفانه این ناشر حاکمیتی هم ترکشهای اوضاع نابسامان نشر بینصیب نمانده و عمدۀ این آثار پشت سد تجدید چاپ گیر کردهاند. آثاری که بهزعم نگارندۀ این سطور در اوضاع و زمانۀ فعلی میتوانند یک جریان قدرتمند صهیونیسم و اسرائیلشناسی را رقم بزنند.
نظر شما