زیبا اشراقی مطرح کرد: به نظرم سخنگفتن از شاعرانی که از اقبال عوام و خواص به طور همزمان بهرهمند بودهاند، دانش و بینشی میخواهد که سخن را به ساحت تازگی ببرد. از طرفی سخن گفتن از شعر شاعران زمانی جایز است که مدتی از دوره کار شاعری وی گذشته باشد و منتقد بتواند با در نظر گرفتن مسائل گوناگون شعر او را بسنجد.
در آغاز، زیبا اشراقی، پژوهشگر احوزه ادبیات و همسر قیصر امینپور درباره همسرش سخن گفت و ضمن اشاره به ویژگیهای شخصیت او و شعرش توضیح داد: برای من سخن گفتن از قیصر امینپور در عین سادگی، کار دشواری است. دلیل اولش همان نسبت خویشی من با قیصر است و دوم اینکه ویژگیهای شعر و شخصیت او کار من را دشوار میکند. به نظرم سخنگفتن از شاعرانی که از اقبال عوام و خواص به طور همزمان بهرهمند بودهاند، دانش و بینشی میخواهد که سخن را به ساحت تازگی ببرد.
وی ادامه داد: از طرفی سخن گفتن از شعر شاعران زمانی جایز است که مدتی از دوره کار شاعری وی گذشته باشد و منتقد بتواند با در نظر گرفتن مسائل گوناگون شعر او را بسنجد. به همین دلیل بهتر دیدم که درباره بوطیقای شعر قیصر صحبت کنم. یعنی مجموعهای قواعد و سازوکارهایی که بر بلاغت و زیباییشناسی شعر او حاکم و جهانبینی شاعر. حاکم است.
این پژوهشگر ادبی در توضیح عناصر شعری گفت: در این بررسی دو عنصر پیش روی ماست. یکی آنچه که ذوق ما بتواند با راهنمایی آن با اثر خوگر شود، و دوم آنچه ما را در رسیدن به معناهای آشکار اثر راهنمایی میکند. یعنی دو بعد زیباییشناختی و معناشناختی. عمر فعالیت ادبی قیصر امینپور در طول سه دهه گسترده شده است: 1356 تا 1386. او در این سه دهه برای بزرگسال و کودک شعر سروده است، با این حال او هرگز شاعر پرگویی نبوده است. او پنج مجموعه کمحجم و چند مثنوی، قطعه و دوبیتی دارد. دو کتاب پژوهشی نیز از او باقی مانده است.
وی ادامه داد: شاید اگر وسواس شاعر نبود، ما آثار بیشتری از قیصر امینپور در دست داشتیم. نقاد نیز باید با توجه به همین دقت و وسواس در پی جستوجوی ویژگیهای شعر قیصر باشد.
اشراقی در آخر درباره آموزههاس شعر قیصر امینپور گفت: در نظر من نخستین آموزه شعر قیصر، گفتوگو و تفکر است. در بسیاری از اشعار او شاهد گفتوگو اهمیت این موضوع در روابط هستیم. دومین آموزه شاعر ساده سخن گفتن است. زبان او به حدی ساده است که دشوارترین مفاهیم را نیز بیآلایش بیان میکند. آموزه دیگر عشق است. قیصر با نیروی عشق دردهای آخرین روزهای زندگانیاش را گذراند و این مسئله در شعرش مشهود است. قیصر عشق را ستون آسمان و زمین میداند.
قیصر از چهرههای درخشان شعر نوکلاسیک است
سخنران دوم برنامه، قربان ولیئی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان، پژوهشگر و شاعر نیز درباره ویژگیهای شعر قیصر و درونمایههای آن سخن گفت و توضیح داد: من از زمانهای بسیار دور با قیصر امینپور آشنا بودم. او شخصیتی بسیار شکوهمند و زیبا داشت. این شخصیت عالی در شعر وی نیز نمایان بود. به اعتقاد من قیصر امینپور از چهرههای درخشان شعر نوکلاسیک است.
وی ادامه داد: پس از نیما و متاثر از پیشنهادهای نیما نوعی از شعر رایج شد که با رعایت موازین شعر کلاسیک، سعی در نوآوری در زبان و بیان و دیدگاه داشت. این مسئله در غزل نمود بیشتری دارد. شاعرانی مانند سیمین بهبهانی و حسین منزوی نیز با این شیوه شعر میسرودند. به همین دلیل است که میگویند قیصر شعر نو و کلاسیک را با هم تلفیق کرده است. با همه اینها قیصر معمولا درگیر فرم نیست. او بیشتر شاعری معناگرا است. از همان ابتدا قیصر به دردمندی توجه بسیار دارد.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: او درد وجودی و درد اجتماعی را در اشعارش بهخوبی نشان میدهد. البته هرچه ما به سالهای پایانی عمر قیصر نزدیک میشویم، شدت بیشتری پیدا میکند. نکته دیگر شعر او این نست که مصرعها و ابیاتش بسیار روان است. حتی کمتر از شاعران دیگر ترتیب اجزای جمله را به هم میزند.
نظر شما