حلبچهای به بهانه ترجمه «شهر موسیقیدانهای سپید» به ایبنا گفت:
«شهر موسیقیدانهای سپید» بازتابیست از زیباییها و زشتیهای انسان شرقی/ بختیار علی از جنایتهای صدام میگوید
مریوان حلبچهای به بهانه انتشار رمان «شهر موسیقیدانهای سپید» در روزهای پایانی آبانماه، این کتاب را بازتابی از انسانهای شرقی میداند که در میان جنگ، خشونت و ارعاب به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و میمیرند؛ اما بسیاری از آنها مدام در تلاشند تا انسانیت خود را از دست ندهند.
این مترجم معتقد است که این اثر هم به جنگ هشت ساله و حمله دولت عراق به ایران و هم به جنایتهای بعث در آن سالها میپردازد و از همه مهمتر جهان مشترک ایران با همسایهها از راه هنر و زیبایی و تاریخ فرهنگی که دارد. راهی که انسانها در هر حالت حتا در میان کشت و کشتار میتوانند به وسیله آن ارتباط انسانی خود را حفظ کنند و همدیگر را دوست داشته باشند، فراتر از زبان و ملیت و دین.
مریوان حلبچهای که پیشتر ترجمه آثاری از نویسندگان کُرد همچون بختیارعلی، شیرزادحسن و فرهاد پیربال را برعهده داشت، ترجمه رمانهای «تصاحب تاریکی»، «ابرهای دانیال» و «به دوزخ ای بیگناهان» از بختیار علی را به زودی توسط نشر ثالث منتشر میکند. وی همچنین از برگزاری نخستین رونمایی ترجمه فارسی کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» در روز جمعه، 28 آبانماه در محل نمایشگاە بینالمللی کتاب سلیمانیە و با حضور بختیارعلی در غرفه نشرثالث خبر داد.
کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید» نوشته بختیار علی، با ترجمه شما و از سوی نشر ثالث در روزهای پیشرو منتشر میشود. نویسنده در این اثر با استفاده از روایت زندگی سه موسیقیدان و تلاش آنها برای حفظ شعر و موسیقی از هنر، ارزش هنر و نقش و تاثیر هنر بر آینده بشری میگوید. بختیار علی برای انتقال این مفاهیم از چه کارکردهای ژانری، زبانی و ادبی بهره برده است؟ همچنین کمی درباره این اثر، فضاسازی و شخصیتپردازی آن بگویید.
رمان «شهر موسیقیدانهای سپید» مثل بیشتر آثار بختیار علی با تکنیک رئالیسم جادویی نوشته شده و درباره نسلکشی کُردهای عراق در دهه هشتاد میلادی توسط حزب بعث است. همچنین درباره فاشیسم در عراق به طور کلی و بهویژه خونریزیهایی که از دهه شصت میلادی شروع شد و تا پایان دوران بعث و به شکلی دیگر تا امروز ادامه دارد. رمان درباره زندگی سه موسیقیدان آواره است که در دل طبیعت و کوه مدام در حال سفر هستند و جا و مکان و موقعیت و ملیت خاصی برایشان مطرح نیست، تنها چیزی که در پی آن هستند خلق موسیقیهای زیبا و جاودانه است. رویای اینها رسیدن به جاودانگی از طریق هنر است. نویسنده در این اثر به مرگ و زندگی در میان جنگ و به حفظ زیبایی درون انسانها میپردازد. زبان اثر بسیار شاعرانه و تصویرگراست و از دیگر آثار این نویسنده شاعرانهتر و ابعاد تخیل در آن پردامنهتر است. بخشهایی از رمان توسط یکی از شخصیتهای اصلی رمان روایت میشود و بخشهای دیگر توسط علی شرفیار که نویسنده و یکی دیگر از شخصیتهای اصلی رمان است. رمان درباره هنر و ویژگیهای آن و رابطهاش با انسان از منظر فلسفی است.
بختیار علی در کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید»، داستان را با ساختاری غیرخطی روایت میکند. آیا مخاطب در این اثر نیز چون اغلب آثار بختیار علی با رئالیسم جادویی برای روایت داستان مواجه است؟
بله. این اثر هم یکی از مهمترین شاخصههایش رئالیسم جادویی است که فراتر از کارهای قبلی نویسنده به مقوله زبان، تخیل و اندیشه فلسفی پرداخته است.
از این کتاب به عنوان بزرگترین شاهکار تاریخ ادبیات کُرد نام برده شده است. آیا شما هم چنین عنوانی را برای این کتاب قائل هستید و چرا؟
بله. من هم موافقم زیرا این اثر هم شاهکار نویسنده است و هم شاهکار ادبیات کردی و منطقه؛ رمانی که در غرب بهویژه در آلمان که سرزمین فلسفه و ادبیات و هنر است بارها و بارها ستوده شده و آن را با بزرگترین رمانهای اروپایی مقایسه کردهاند و اشاره کردهاند که این اثر چیزهایی به ادبیات آلمانی و ادبیات دنیا اضافه کرده است. این شاهکار به شکل بسیار فوقالعادهای پرده از جنایتهای یکی از تاریکترین رژیمهای فاشیستی جهان برمیدارد که بعد از هیتلر خوفناکترین جنایتها را مرتکب شده است. در غرب رمانهای بسیاری درباره هولوکاست نوشته شده و تبدیل به فیلم و تئاتر شدهاند که همه ما آنها را میشناسیم و خواندهایم و ستایش کردهایم. شهر موسیقیدانهای سپید بخش مهمی از زیباییها و زشتیهای انسان شرقی را به جهانیان نشان میدهد.
انسانهایی که در میان جنگ، خشونت و ارعاب به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و میمیرند؛ اما بسیاری از آنها مدام در تلاشند تا انسانیت خود را از دست ندهند. فکر میکنم این اثر در ایران هم بین منتقدان و هم بین مخاطبان طرفداران بسیاری پیدا کند و بختیار علی با چهرهای جدید یک بار دیگر وارد کتابخانه ایران و دیالوگ ارتباط به علاقهمندان کلمه، هنر، ادبیات و فلسفه شود. این اثر به شکلی دیگر ارتباطی مستقیم با ایران دارد و هم به جنگ هشت ساله و حمله دولت عراق به ایران میپردازد و هم به جنایتهای بعث در آن سالها و از همه مهمتر جهان مشترک ایران با همسایهها از راه هنر و زیبایی و تاریخ فرهنگی که دارد. راهی که انسانها در هر حالت حتی در میان کشت و کشتار میتوانند به وسیله آن ارتباط انسانی خود را حفظ کنند و همدیگر را دوست داشته باشند، فراتر از زبان و ملیت و دین.
حق انتشار این اثر در ایران به شما و نشر ثالث سپرده شده است. ارتباط با نویسندهی اثر تا چه میزان بر کیفیت ترجمه و رسیدن به زبان درست در کار تاثیرگذار است؟ و آیا از این پس حق ترجمه و انتشار آثار بختیار علی در کشور با شما خواهد بود؟
بختیار علی سال ۲۰۰۴ این کتاب را فرستاد تا پیش از چاپ به زبان اصلی بخوانم. از کتاب خیلی خوشم آمد و تصمیم گرفتم قبل از چاپ به زبان اصلی به فارسی ترجمهاش کنم. ترجمه را پس از اتمام برای بختیار علی فرستادم چون او به زبان فارسی مسلط است و سالهاست به این زبان مطالعه میکند. از او خواهش کردم که حتا اگر شده یک سال هم طول بکشد آن را بخواند و با متن اصلی تطبیقش دهد و پیشنهاداتش را به من بگوید. کار خیلی بیش از آنکه انتظارش را داشتم طول کشید؛ اما نتیجهاش بسیار راضیکننده بود و طی آن فرایند چیزهای بسیاری یاد گرفتم. در دولت هفتم شرایط مجوز بسیار بد بود. نخستین ناشر کتاب حتا بعد از دو سال حاضر نبود آنرا به ارشاد بفرستد زیرا قبلا چند کتابم غیرقابل چاپ اعلام شده بود.
ناچار کتاب را به شخص و ناشر دیگری سپردم و اتفاقاتی افتاد که نمیخواهم اینجا به آنها بپردازم و بعد هم ناشر دیگر و … سرانجام کتاب به دست نشر ثالث رسید که بیش از یک دهه پیگیرانه تلاش کرد تا توانست مجوزش را بگیرد و آرزوی من و بختیار علی را برآورده کند. ترجمه چاپشده از سوی نشر ثالث ترجمه مورد تایید بختیار علی است و از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. اگر زبان فارسی اثر خوب و تاثیرگذار است نتیجه شناخت مترجم از جهان نویسنده و ارتباط نویسنده و مترجم در پروسه ترجمه و مسئولیت و تعهد ناشر به بهترین شکل ممکن است. بیگمان حق ترجمه آثار بختیار علی با من است و چنین تفاهمی بین ما برقرار است و همه آثارش را پیش از چاپ به زبان اصلی برای ترجمه به فارسی به من میسپارد، مگر در موارد استثنایی مثل کارهایی که پیش از این ترجمه شدهاند یا من قصد ترجمهشان را ندارم.
در حال حاضر کتابی در دست ترجمه یا آماده انتشار دارید؟
آخرین رمان بختیار علی به نام «تصاحب تاریکی» و همچنین رمان «ابرهای دانیال» و نمایشنامه «به دوزخ ای بیگناهان» از این نویسنده توسط نشر ثالث در دست چاپ است و ترجمه رمان «رویای مردان ایرانی» از ماردین ابراهیم، رمانی از هیوا قادر نویسنده کتاب «خانه گربهها» و گزیده اشعار شاعر بزرگ کُرد، رفیق صابر را به پایان رساندهام. همچنین ترجمه فارسی به کُردی مجموعه شعر تازهای از شمس لنگرودی به نام «رقص باگذرنامه جعلی» را دارم که این کتاب قبل از چاپ به فارسی در کردستان عراق به کُردی منتشر خواهد شد.
در دو دهه گذشته همچنان که آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان کُرد را قبل از چاپ به زبان کُردی، به فارسی ترجمه کردهام، برعکس آن هم بسیار اتفاق افتاده است و آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان ایرانی را قبل از چاپ به زبان اصلی به کُردی ترجمه و منتشر کردهام.
نظر شما