بدون نور، فیزیک، نابیناست و بدون فیزیک، آدمی نمیتواند مظاهر متجلی آفرینش را کشف کند. کتاب «دانش نور، شکوفندگی ذرات حیات»، نوشته پیام طیبیزاده با موضوع درهمتنیدگی کوانتومی و برهمکنش نور و ماده به تشریح این ماده حیاتبخش پرداخته است.
کتاب «دانش نور، شکوفندگی ذرات حیات» نوشته پیام طیبیزاده با موضوع درهمتنیدگی کوانتومی و برهمکنش نور و ماده (کرومودینامیک کوانتومی) از سوی انتشارات شاملو راهی بازار نشر شده است. گفتنی است، کیارا مارلتو (استاد فیزیک نظری دانشگاه هیماجی، ژاپن) نگارش مقدمه این اثر ار بر عهده داشته است
پیام طیبیزاده، پژوهشگر و دانشآموخته دکتری ذرات بنیادی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا درباره کتاب «دانش نور، شکوفندگی ذرات حیات» با اشاره به مقدمه اثرش گفت: با توجه به روابط الکترومغناطیسی کلاسیک و کوانتومی، سیر حیات هر ذره از پایینترین مرتبه تا اوج آن در اتحاد با واقعیتی موجگون است که اتحاد بین موج – ذره را به تصویر میکشاند. نحوه انتقال چنین سیری در نیروی ذاتی است که بهصورت موج به موج عرضه میشود. قوانین الکترومغناطیسی به ما یادآور میشود که از یک موج صدها موج عرضه میشود و نقوش امواج -که به شکل فرد و زوج متجلی هستند- در حقیقت در کشش جذبه حیاتی یک موج است. در نتیجه، حیات جز یگانگی در قالب موجی و ذرهای نیست؛ بنابراین همه پدیدهها دربردارنده دیگر اجزا بوده و این یکپارچگی در حقیقت نظم را نشان میدهد.
وی افزود: با چنین مقدمهای الزاماً باید نتیجه بگیریم که اجزای میکروسکوپی این جهان در اعتدال الکترومغناطیسی پایههای اصلی حیات را بهصورت نور تشکیل داده و نقوش رنگها و ترکیبات عناصر را پدید آوردهاند. در حقیقت دوران نور به شکل یک موج الکتریکی نمود پیدا کرده است؛ بنابراین مراتب موج – ذره با نیروهای کیهانی در هم آمیخته و طرح و مدلسازی ضوابط فیزیکی از یک واحد حقیقی و جامع پدید میآید.
موجودیت ذره مهمتر از وکنشهای ظاهری آن
این پژوهشگر گفت: کتاب «دانش نور، شکوفندگیِ ذرات حیات» را با محوریت به رشتهی تحریر در آوردهام که اصولاً برای شناخت واقعیت هر ذره در هستی باید به جای پرداختن به سطوح و واکنشهای ظاهری آن، موجودیت ذره را دقیقاً، در همه ابعاد مورد توجه قرار داد. موضوع امواج و ارتعاشات کوانتومی در سالهای اخیر برای فیزیکدانان آشناترین پدیده به حساب میآیند. به عبارت دیگر، هر ذره بدون ارتعاش تعریف نششده است. طبیعت امواج و ذرات درهم تنیده است و اتحاد یگانه آنها چیزی نیست جز حیات. در حقیقت مواد عرضهی ثقیلی از حالت لطیفی به نام نور است. مطابق با قوانین فیزیک کوانتومی، عموماً هر ذره و موج به عنوان واحدی اجتماعی با نیازها و وابستگی تعریف میشود؛ که در حال انجام سیر تکاملی و مسیر حیاتی است.
طیبیزاده گفت: با توجه به این مطالب هر ذره از جمله نور، به صورت درونی و بیرونی تحت اثر میدانهای الکترودینامیکی کوانتومی است که با کل هستی در ارتباط است. اهمیت نورشناسی در علم فیزیک نیز اینجا مشخص میشود که حیات در واقع بر هم میدانهای کوانتومی الکتریکی و مغناطیسی است و زمانی که این میدانها بر هم قائم میشوند، نور به عنوان یکی از مظاهر طیف وسیع الکترومغناطیسی عرضه میشود و به مجرد این مقیاس است که شناخت کامل همه پدیدهها در زوایای مخفی علم فیزیک و متافیزیک متکی به نورشناسی هندسی و موجی است که نهایتاً منجر به کشف نامحدود علم و آثار آن میشود.
به گفته وی، کتاب دانش نور، مدل جدیدی برای ساختار ذرات بنیادی را توضیح میدهد. از میان کاربردهای این مدل میتوانیم از شکلگیری اتم هیدرژن و اتمهای سنگینتر را نام ببریم. بر این اساس این روش را برای وحدت میدانها، از جمله میدان گرانشی، پیشنهاد میکنیم. مدلی که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است، مدلی دینامیکی از ساختار درونی ذرات بنیادی ارائه میدهد و با محاسبه ثابتهای فیزیکی حوزه ذرات بنیادی، مدل حاضر را از الکترون و پروتون به شکلگیری، و نیز تابش اتم هیدروژن بسط دادهایم.
طیبیزاده در تشریح بیشتر مدل خود گفت: علاوه بر این، با تحلیل ریاضی، روشی برای حرکت موج ذرات نسبیتی پیشنهاد داده و انقباض طول و اتساع زمان را بدون در نظر گرفتن اصول نسبیت، استنتاج کردهام و در نتیجه نشان دادهام که چگونه یک مدل ذرات بنیادی، میتواند منجر به اصول موضوعه نسبیت، مثل جرم، طول و زمان شود. این مسأله از نظر ریاضی فیزیکی نشان داده شده است که توزیع انرژی پروتون در فضا تعیین میکند که چه مقدار انرژی باید توسط الکترون ذخیره شود. به عبارت دیگر، الکترون میدان الکتریکی پروتون را جذب میکند تا توزیع انرژی اتم هیدروژن را تعیین کند. بخشی با انرژی کل کوچکتر به بخشی با انرژی کل بیشتر جذب میشود و این مسأله را «اصل تسلیم» مینامیم.
نور؛ نتیجه اتصال دو میدان مثبت و منفی
وی افزود: نهایتاً الکترون همان مقدار انرژیای را که مجاز است، نهادینه میکند. نتیجه اتصال این دو میدان مثبت و منفی، نور است. به عبارت دیگر، زمانی که میدان الکتریکی بر میدان مغناطیسی پیشی میگیرد، آنچه حاصل میشود، نور است. نیروی جاذبه بین الکترون و پروتون منجر به وحدت آنها میشود و این یعنی شکوفندگی حیاتی اتم هیدروژن. به عبارت دیگر، حقیقتِ جاذبه چیزی جز نور نیست. برای توضیح این مرتبه از نور چنین توضیح دادهام که در واقع گرانش چیزی جز جاذبه میان نور به دام افتاده اتمها، یعنی تابش به اشتراک گذاشته شده بین الکترونها و پروتونها نیست. ماده و انرژی در امواج حامل و نقاط و سطوح قابل احساس، نسبت كمی از ساختار عظيم خلقت و نمودارهای آن است.
نظر شما