هادی خورشاهیان با بیان اینکه شعر دفاع مقدس و داستان کودک و نوجوان، ژانر مهمی هستند، تأکید کرد: اما در کار تاریخ شفاهی، مهمترین ژانر، ژانر دفاع مقدس است، یعنی اینقدر که ما در حوزه دفاع مقدس تاریخ شفاهی داریم، در حوزه انقلاب اسلامی و هیچ حوزه دیگری نداریم.
هادی خورشاهیان از شاعران و نویسندگانی است که در حوزه کودک و نوجوان و بزرگسالان فعالیت دارد. از او 100 عنوان کتاب منتشر شده است. خورشاهیان از سال 1382 به عنوان مسئول واحد نظارت بر ضوابط چاپ و نشر کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به فعالیت است. در چند همایش و کنگره نیز بهعنوان داور حضور داشته است. کتابهای او برنده جوایز متعددی همچون مسابقه قلم، جشنواره شعر رضوی، بهترین کتاب سال دفاعمقدس، اثر برتر اولین کنگره شعر زنان عاشورایی، برگزیده سومین جایزه ادبی یوسف، رتبه برتر شعر ایثار و شهادت، برگزیده سومین دوره جشنواره شعر فجر و سیزدهمین دوره جشنواره قلم زرین شدهاند. «من فقط دو نفر را کشتهام»، «لبه آب»، «برهنه در برهوت»، «دختری که نبود»، «فرشتهای در تانک»، «دو تفنگدار ناشی»، «سرهنگ زندان یحیی» و «کشوری که شکل چکمه است» عناوین برخی آثار اوست.
در ادامه، گفتوگو با «هادی خورشاهیان» را میخوانیم.
وضعیت کتابهای دفاع مقدس را بهعنوان یکی از منابع مهم شناخت مخاطبان نسل جدید انقلاب از جنگ تحمیلی چگونه ارزیابی میکنید؟
باید برای برنامهریزی جهت ترویج کتابخوانی تمرکز بیشتری داشته باشیم. کتاب خواندن امری همیشگی است. مردم همواره در طول سال کتاب میخوانند. کتابهای دانشگاهی، مدارس، آموزشی و کتابهای مورد علاقه خود را میخوانند، بهنظر من همه اینها ارزشمند است، بالاخره منبع مطالعاتی هستند و خیلی هم مفید است. اما هدف از برنامهریزی هفته کتاب این است که در این هفته رسانهها و نهادهای مختلف اقدامات مؤثری برای ترویج فرهنگ کتابخوانی انجام دهند که از جمله آنها میتوان به رونمایی و معرفی آثار برتر اشاره کرد. مثلا در حوزه دفاع مقدس، سیاُم آبان مراسم رونمایی از کتاب دفاع مقدس در قالب جایزه ادبی یوسف برگزار میشود که من هم دبیر علمی آن بودم و در مراسم رونمایی هم حضور خواهم داشت. این درواقع یکی از مراسمی است که به کتاب ربط دارد و موضوع دفاع مقدس هم بخشی از کتاب خواندن است. مثلاً شعر دفاع مقدس یا داستان کودک و نوجوان را اگر در نظر بگیرید، ژانر مهمی هستند، اما در کار تاریخ شفاهی میشود گفت که مهمترین ژانر، ژانر دفاع مقدس است. یعنی اینقدر که ما در حوزه دفاع مقدس تاریخ شفاهی داریم در حوزه انقلاب اسلامی و هیچ حوزه دیگری نداریم.
آنچه در این هفته باید صورت بگیرد این است که ارگانهایی که به دفاع مقدس ربط دارند، ارگانهای نظامی، فرهنگی و ادبی باید همپای بقیه ارگانها که در حوزه کتاب فعالیت میکنند در زمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی تمرکز داشته باشند و کتابهای خوب را به مخاطبان معرفی کنند.
امروزه در زمینه تولید و انتشار آثار دفاع مقدس بزرگترین ضرورت را در چه حوزهای میدانید، خاطره یا رمان؟
درست است که ما در نهادها و نشرهای مختلف روی خاطرات شفاهی رزمندگان، ایثارگران و شهدا کار میکنیم و کتابهای زیادی در این حوزه منتشر و دیده شده، اما آن ژانری که عمومیت دارد، ادبیات است به این مفهوم که کتاب خاطرات را حتی ما که در این حوزه فعالیت میکنیم کمتر میخوانیم. به ضرورت داوری یا تحقیق گاهی مورد مطالعه قرار میدهیم. مثلاً اگر بخواهیم در مورد شهید مهدی باکری کتابی بنویسیم، خاطراتی که درمورد ایشان نوشته شده را مطالعه میکنیم. بنابراین موضوعات این حوزه خیلی گسترده نیست؛ یعنی مخاطب محدودی دارد؛ حتی از نظر سنی، مثلا نوجوانان تا بزرگسالان ممکن است تاریخ شفاهی را بخوانند، ولی در حوزه ادبیات، حتی زمانی که فرزندمان خواندن و نوشتن بلد نیست، برایش کتاب شعر دفاع مقدس را میخوانیم. به نظر من ژانر غالب که مخاطب بیشتر و عمومیتر از نظر تحصیلی، سنی و تخصصی دارد و تعدادشان هم بیشتر است، ژانر ادبیات است.
من با توجه به اینکه مسئولیت اعطای مجوز و کتابهای کودک و نوجوان را برعهده دارم، مشاهده میکنم که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، هم شعر و هم داستان، اینگونه نیست که کاری سفارشی انجام شود، بلکه خود افراد علاقهمند هستند که در این حوزه ادبیات خلق کنند. به همین دلیل من فکر میکنم ادبیات، ژانر غالب است و بیشتر کتابها در حوزه ادبیات است. اما گاهی مواقع ما یک رمان میخوانیم که مثلاً در مورد یک ایثارگر یا شهیدی نوشته شده و ممکن است مخاطب احساس کند که شاید همچین واقعهای نبوده یا غلو شده، در اینجا کتابهای تاریخ شفاهی خیلی کمک میکند و وقتی فرد خاطرات شهید یا رزمنده را میخواند متوجه میشود که این رمان حتی درمورد ایشان کم گفته بوده و واقعیت خیلی فراتر از اینها بوده و درواقع اصل خاطره خیلی عمیقتر و تأثیرگذارتر است. زیرا نویسنده وقتی رمان را نوشته در آنجا حضور نداشته و آن لحظات را حس نکرده، اما اسیری که خودش خاطراتش را گفته، خیلی تأثیرگذارتر است.
بسیاری از نشرهای کشور به سمت تولید آثار با موضوع شهدا رفتهاند، در این میان گاهی نگاه کمی به موضوعات باعث شده از کیفیت کار کاسته شود، نظرتان در این زمینه چیست؟
برای پاسخ به این سؤال یک مثال میزنم. مثلا در حوزه ورزش، بالغ بر میلیون نفر آدم داریم که در این کشور فوتبال بازی میکنند. از بین همه اینها چند نفر به تیم ملی دعوت میشوند و از بین این چند نفر، یک نفر علی دایی و آقای گل جهان میشود. قرار نیست همه افراد در هر سطحی که فوتبال بازی میکنند درجه یک باشند، زیرا این ظرفیت درجه یک بودن در همه افراد وجود ندارد. در مورد انتشار آثار هم همین گونه است. مثلا هزار کتاب دفاع مقدس امسال چاپ شده در بین اینها ۲۰ تا کتاب خوب بوده در حوزههای دیگر نیز همینگونه است به عنوان مثال بیست هزار کتاب شعر در سال ۹۹ چاپ شده و از بین اینها ۵۰ تا ۱۰۰ عنوان قابل خواندن بوده است. در ادبیات دفاع مقدس در مقایسه با دیگر حوزههای مکتوب، ژانرها از انتظام بیشتری برخوردار بوده و دلیتر نوشته شده است.
همانطور که همه یازده نفر بازیکنان فوتبال در بازی تلاش میکنند، در نهایت یک نفر موفق میشود، گل بزند، از بین چندین نویسنده هم یک نفر اثر خوب تولید میکند و این به این معنی نیست که بقیه کارشان خوب نبوده، بقیه هم دویدهاند و هدفشان این بوده که تیم برنده شود، حال نتوانستند پاس گل بدهند یا گل بزنند به هر حال تلاش خودشان را کردهاند. به نظرم اگر از این زاویه نگاه کنیم ناراحت نمیشویم، اگر چند کتاب ضعیف هم تولید شود.
با توجه به اینکه شما مسئولیت اعطای مجوز به کتاب کودکان و جوانان را دارید، بهترین روش روایت دفاع مقدس برای کودکان و نوجوانان را چه روشی میدانید؟
بهعنوان فردی که تاکنون کتابهای گوناگون در ژانرهای مختلف نوشتهام و دوستان بسیاری آثاری را خلق کردهاند و من داوری کردهام. در سازمان ادبیات تاریخ شفاهی دفاع مقدس و مراکز مختلف کارشناس بودهام. کتابهای قبل و بعد از چاپ را خواندهام. معتقدم کودکان در سطوح مختلف به یک شکل فکر نمیکنند و از نظر سطح فرهنگی و اجتماعی متفاوت هستند. مثل افرادی که در شمال تهران زندگی میکنند و مدرسه و محیطشان با بچههایی که در جنوب تهران زندگی میکنند، متفاوت است و اگر این موضوع را گستردهتر کنیم میتوانیم به تفاوت زندگی افرادی که در شهرهای کوچک و بزرگ زندگی میکنند، اشاره کنیم. به همین دلیل نمیشود نسخه واحد برای همه کودکان نوشت و بگوییم که اگر ژانر تخیلی بنویسیم، همه کودکان دوست دارند. ممکن است برخی به ژانر رئال بیشتر علاقه داشته باشند یا برخی دوست داشته باشند، قهرمان داستان آدمها باشند، اما کودکانی دیگر اینگونه میپسندد که قهرمان داستان مثلا یک پوتین یا یک گل سرخ باشد. بنابراین نباید اصرار داشته باشیم که نوع مخصوصی از ادبیات را برای نویسندگان تجویز کنیم و باید در این زمینه دست نویسندگان دفاع مقدس باز گذاشته شود.
نظر شما