درحالی که فروش کتابهای 50 درصدی در بساطها، نمایشگاههای خیابانی و غرفههای مترو یک معضل جدی در میان صنف نشر است، به تازگی برخی فروشگاههای زنجیرهای مشهور نسبت به اختصاص فضا و غرفههای مجزا برای فروش این کتابها اقدام کردهاند.
این کتابها که اغلب کتابسازی از نمونه کتابهای پرفروش ناشران هستند، با تبلیغات وسیع و گسترده در فضای مجازی، پیادهروها، شرکتهای تجاری و کارخانهها و حتی جلوی مدارس و مراکز آموزشی در معرض دید مردم قرار میگیرند.
ناشران کتابساز در برهههای زمانی مختلف تلاش میکنند، با اتخاذ رویکردهای متفاوت و مختلف، شیوههای عرضه خود را تغییر دهند و اکنون در یک استراتژی جدید، توانستهاند غرفه و قفسههایی مجزا در یکی از فروشگاههای زنجیرهای مشهور و معتبر برای خود دستوپا کنند.
اگرچه پیشتر کتابهای 50 درصدی محدود به بساطهای خیابانی و نمایشگاههای شهری بود اما حالا شاهد گسترش این آسیب به داخل فروشگاههای زنجیرهای هستیم؛ آسیبی جدی که میتواند بقای کتابفروشان را هدف قرار دهد.
مساله اصلی اینجا است که هیچ نظارتی برعرضه کتابها نیست و بیشتر این آثار کتابسازی هستند. مروری بر عناوین کتابهایی که بر بالای قفسهها با رنگ سبز و فونت درشت با عبارت (تخفیف 50 درصدی) مخاطب را به خرید ترغیب میکند، نشان میدهد که کتابها اغلب از جمله آثار پرمخاطب بازار نشر هستند که با همان عنوان اما اینبار با نامهای متفاوت ناشر و مترجم در قفسهها جا خوش کردهاند.
نیازی نیست که حتما کتابها را بردارید و تورق کنید. بخش عمده این آثار ترجمه شده و در موضوعات رمان، ادبیات، روانشناسی و تاریخ هستند، هر چند طرح روی جلدها گویای همه چیز است و موضوعات مختلف را در برمیگیرند؛ مثل راز، اثر مرکب، بیشعوری، ازدواج بدون شک، مردان مریخی و زنان ونوسی و... که مخاطبان خاص خود را در بازار دارند و با اینکه سالها از انتشار نسخه اولیه آنها میگذرد اما باز هم در فهرست کتابهای پرمخاطب هستند.
خانوادهها نیز که عموما به دلیل شرایط اقتصادی و بالا رفتت قیمت کتاب طی یکسال اخیر به دنبال تهیه کتاب ارزانقیمت یا کتاب با قیمت پایینتر هستند با مشاهده تابلوی نئونی تخفیف 50 درصدی از این پیشنهاد استقبال میکنند و به سراغ کتابها میروند و قفسههای کتابخوانی اگرچه نسبت به قفسه خوراکیهای رنگارنگ فروشگاه زنجیرهای کمرونقتر هستند اما مخاطبانی را نیز به سمت خود ميکشانند.
امروز کتابهای 50 درصدی و کتابسازی شده عموما جایی در کتابفروشیهای معتبر و حرفهای ندارند و محل عرضه آنها بیشتر در پیادهروی خیابان یا سایتها و شبکههای اجتماعی است. یک کتابفروش هیچگاه فروش کتاب با ترجمه خوب و دقیق یک ناشر حرفهای را فدای تخفیف و سود بیشتر کتابهای 50 درصدی نمیکند.
از سوی دیگر کتابهایی که بهصورت قانونی منتشر میشود معمولا ترجمه، تألیف، ویراستاری و طراحی جلد آنها بسیار متفاوت از آثار کتابسازی شده است. طرح جلدهای ضعیف، کیفیت چاپهای نامناسب و مترجمهای گمنام از جمله موضوعاتی هستند که اصالت کتاب را زیر سوال میبرند. مساله دیگر این است که شبهناشران معمولا قیمت پشت جلد کتاب را دوبرابر قیمت واقعی آن درج میکنند و تخفیف 50 درصدی برای آن در نظر ميگیرند، مسالهای که معمولا مخاطب از آن بیاطلاع است.
در این میان یکی از نکات مهم درباره اختصاص فضا به فروش کتابهای 50 درصدی در فروشگاههای زنجیرهای این است که با ورود شبهناشران یا همان ناشرنماها به فروشگاهها، به حضور آنها اعتبار و رسمیت داده میشود. آنها به پشتوانه این حضور و جذب مشتریان جدید فعالیتهای خود را در سایر مجموعهها و فروشگاهها توسعه میدهند و تمام این اتفاقها در حالی رخ میدهد که صنعت نشر کشور طی دو سال اخیر روزهای سختی را سپری میکند. با تمام اقداماتی که کارگروه صیانت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و پلیس امنیت تهران برای مقابله با این گروههای غیرفرهنگی انجام دادهاند، اما باز هم شاهد ادامه فعالیت شبهناشران هستیم؛ پرقدرت، بدون تعطیلی و با برنامهریزی دقیق برای آینده.
در عین حال این موضوع نشاندهنده سود کلان فروش آثار کتابسازی شده برای ناشران فعال! این حوزه است زیرا این گروههای نشر و پخش کتاب علاوه بر اینکه کتابها را با تخفیف 50 درصدی میفروشند، مبالغی را نیز برای اجاره غرفه به فروشگاهها باید بپردازند و به قولی؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
نظر شما