شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۰
سطحی‌نگری باعث دور شدن شعر فاطمی از اصالت و رسالت شده است/ ضرورت تلفیق محبت و معرفت در اشعار فاطمی

رضا اسماعیلی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبیات آیینی و دفاع مقدس گفت: سطحی‌نگری باعث دور شدن شعر فاطمی از اصالت و رسالت خود که ظلم‌ستیزی، بیدار‌گری و انسان‌سازی است می‌شود و شعر را تبدیل به کالایی فانتزی و مجلسی می‌کند که فقط به درد گرم کردن مجلس می‌خورد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فرارسیدن ایام سوگواری بانوی دو عالم فاطمه زهرا (س)، پاره تن نبی مکرم اسلام و افتخار بانوان مسلمان بهانه‌ای شد تا دقایقی در گفت‌وگو با رضا اسماعیلی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبیات آیینی و دفاع مقدس کشورمان به بیان چیستی و چگونگی شعر فاطمی معاصر بپردازیم.

علاقه خاص پیامبر اسلام (ص) به حضرت فاطمه (س) تا چه اندازه در ادبیات فارسی و آثاری که در این حوزه منتشر می‌شود، نمایان است؟
از رسول اکرم (ص) احادیث بسیاری به یادگار مانده است که درونمایه و مضمون اصلی آنها تکریم و تعظیم شخصیت معنوی حضرت زهراست. این احادیث نشان‌ دهنده علاقه ویژه پیامبر به آن بانوی بزرگوار – نه تنها به عنوان دختر – بلکه به عنوان بانوی برگزیده خداست.
بازخوانی بعضی از این احادیث در این ایام خالی از لطف نیست:
«… ان فاطمه بضعه منی و هی نور عینی وثمره فؤادی …»؛ فاطمه پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.(الامالی، شیخ صدوق، ص 486 .)
«ان الله لیغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها»؛  بی شک خداوند با خشم فاطمه به خشم می‌آید و با خشنودی او خشنود می‌شود. ( الامالی، شیخ مفید، ص 94 .)
«هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش است.» (همان، ج 27، ص 116.)
«…ای علی! آنچه را فاطمه بدان امر می‌کند، انجام ده؛ زیرا من چیزهایی را به او امر کرده‌ام که جبرئیل علیه السلام به آنها امر کرده است.» (بحارالانوار، ج 22، ص 484.)
«من نام دخترم را فاطمه گذاشتم؛ زیرا خدای – عزوجل – فاطمه و هرکس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.» (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 46.)
«… فاطمه اعز البریه علی؛ فاطمه عزیزترین مردم در نزد من است.»
(الامالی، شیخ مفید، ص 259.)
از آغاز شکل‌گیری شعر پارسی تا‌کنون، شاعران مسلمان سعی کرده‌اند با الهام از آیات و روایات قرآنی، سیمای درخشان حضرت زهرا را در آیینه شعر به تماشا بگذارند. شعر معروف علامه اقبال لاهوری نمونه‌ای از این شعرهاست که به بازخوانی ابیاتی از آن می‌‌پردازیم:

مریم از یک نسبت عیسی عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز

نور چشم رحمة للعالمین
آن امام اولین و آخرین

آنکه جان در پیکر گیتی دمید
روزگار تازه آیین آفرید

بانوی آن تاجدار هل اتی
مرتضی مشکل گشا شیر خدا

پادشاه و کلبه یی ایوان او
یک حسام و یک زره سامان او

مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق

آن یکی شمع شبستان حرم
حافظ جمعیت خیر الامم

تا نشیند آتش پیکار و کین
پشت پا زد بر سر تاج و نگین

و آن دگر مولای ابرار جهان
قوت بازوی احرار جهان

در نوای زندگی سوز از حسین
اهل حق، حُریت آموز از حسین

سیرت فرزندها از امهات
جوهر صدق و صفا از امهات

مزرع تسلیم را حاصل بتول
مادران را اسوه ی کامل بتول...

اشاره شاعران ایرانی به مقام و جایگاه فاطمه زهرا(س) بیشتر در قالب تلمیح بوده یا توصیفات شخصی؟
شاعرانی که از دانش و بینش دینی برخوردار بوده‌اند، به‌ویژه آنان که با تاریخ و فرهنگ اسلامی آشنایی داشته‌اند، از همه قابلیت‌ها و امکانات زبانی و آرایه‌های لفظی و معنوی برای به تصویر کشیدن سیمای معنوی حضرت زهرا (س) بهره برده‌اند که این استفاده گاهی به صورت تلمیح و زمانی در قالب کشف و شهودهای عرفانی و مضمون‌یابی‌های شخصی بوده است.
این حقیقتی غیر قابل انکار است که ما در معرفی بزرگان دین به عنوان اسوه و الگو، در موارد بسیاری ناکام بوده و به بیراهه رفته‌ایم. اعتراف تلخی است، ولی باید شجاعت این اعتراف را داشته باشیم که با کمال فروتنی بگوییم ما نتوانسته‌ایم این انسان‌های کامل را آن‌‌گونه که شایسته و بایسته است به نسل امروز معرفی کنیم. ما خاندان رسالت (علیهم السلام) را به نسل هوشمند و کمال جوی امروز با صفات و تعابیری که با روح فرهنگ شیعی در تضاد و تقابل است، بد معرفی کرده‌ایم و چه ظلمی بزرگ‌تر از این؟ بزرگی گفته است اگر می‌خواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید، بد از آن دفاع کنید! و این بلایی است که ما -خواسته یا ناخواسته- بر سر مفاخر اسلام آورده‌ایم. یعنی با خروج از دایره اعتدال و در پیش گرفتن راه افراط و تفریط، گاهی از بزرگان دین اسطوره ساخته و آنان را تا آسمان ربوبیت و الوهیت بالا برده‌ایم، و گاهی در قالب زبان حال گویی این انسان‌های کامل را چنان بر زمین زده‌ایم که به موجوداتی مظلوم و قابل ترحم تبدیل شده‌اند. گاهی این ذوات مقدس را با صفات و تعابیری چون مظلوم، بیمار و ستم‌کش به عنوان انسان‌هایی منفعل، مُضطر، تارک دنیا، غیراجتماعی و پرخاشجو معرفی کرده‌ایم و گاهی آنان را با صفات و تعابیری همچون شاه و پادشاه و ارباب مورد ستایش قرار داده‌ایم که هیچ کدام از این دو شیوه مورد تایید اسلام و قابل انطباق با آموزه‌های اصیل دینی نیست.
در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) نیز این افراط و تفریط به گونه‌های دیگری تکرار شده است. برای اثبات این ادعا کافی است فقط تعدادی از شعرهایی را که در ایام ولادت و شهادت حضرت کوثر در هیئات مذهبی و حسینیه‌ها به عنوان مولودیه و مرثیه خوانده می‌شود، بشنوید. آن وقت است که به عمق این فاجعه پی می‌برید. البته از حق نباید گذشت که در کنار خیل مولودیه‌ها و مرثیه‌های سست و ضعیف، شاعران دین آگاه و روشن اندیشی نیز داریم که در بیان فضایل این بانوی بزرگوار سنگ تمام گذاشته و اشعاری بسیار ارجمند و فاخر سروده‌اند که قابل تقدیر و ستایش است. متاسفانه این شاعران معدودند و میدان بیش‌تر در دست خیل شاعرانی است که کلیدواژه اکثر شعرها و نوحه‌های آنها «فدک»، «دیوار و در»، «آتش»، «سیلی»، «بیت الاحزان» و «قبر پنهان» حضرت زهراست، نه «قدر» و منزلت قرآنی و انسانی‌اش. البته پرداختن هنرمندانه، متعادل و معقول به این ابعاد از زندگی حضرت زهرا(س) نیز در جای خود لازم است. به عنوان نمونه اگر شاعر در غزلی یک یا نهایتا دو بیت را به این موضوعات اختصاص دهد، بلا اشکال است، ولی وقتی تمام فکر و ذکر شاعر از آغاز تا پایان غزل برگ و بار دادن و بزرگ نمایی موضوع فدک و دیوار و در می‌شود، به طوری که ردیف غزلش را نیز واژگانی چون «بیت الاحزان»، «فدک» و «دیوار و در» قرار می‌دهد، این امر نشانه سطحی‌نگری و فقر اندیشه است. سطحی‌نگری باعث دور شدن شعر فاطمی از اصالت و رسالت خود که ظلم‌ستیزی، بیدار‌گری و انسان‌سازی است می‌شود و شعر را تبدیل به کالایی فانتزی و مجلسی می‌کند که فقط به درد گرم کردن مجلس می‌خورد.

چه عواملی باعث توجه ویژه به چنین اشعاری می‌شود؟
بد معرفی کردن حضرت زهرا (س) به خاطر توقف در منزل محبت و راه نبردن به ملکوت معرفت و به تعبیر ساده‌تر عدم شناخت کامل زندگی و فضایل ایشان است. تلفیق و ترکیب محبت و معرفت است که باعث تبعیت و پیروی عملی می‌شود. چنان که مقام معظم رهبری می‌فرماید: «باید هر حرف و کلمه و هر اشاره‌ای در زندگی این بزرگوار برای ما یک سرمشق باشد. به محبت دورادور و احساس محبت اکتفا نکنیم؛ این احساس را در زندگی پیاده نماییم. اگر محبت نباشد، این رابطه عملی به وجود نمی‌آید. در سایه آن محبت می‌شود این پیوند و پیوستگی عملی را به وجود آورد. اما بدون این پیوستگی و پیوند عملی، اصل آن محبت زیر سؤال خواهد رفت».
متاسفانه در شعر فاطمی، نگاه تک بعدی و جزیره‌ای منجر به ارائه تصویری غیرواقعی و مسخ شده از حضرت زهرا (س) شده است. برای ارائه تصویری تمام رخ و کامل از کوثر کثیر قرآن ضروری است زندگی آن حضرت را با مراجعه به منابع مستند و موثق شیعی همچون قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات، خطبه‌ها و کتاب‌های مرجع مورد مطالعه قرار دهیم و از استناد صرف به گفته‌ها و شنیده‌ها بپرهیزیم.

شعرهای فاطمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تا چه اندازه در تغییر دیدگاه نسبت به زنان تاثیرگذار بوده است؟
عصر انقلاب اسلامی را باید عصر بلوغ دینی شاعران آیینی نامید، عصری که شاعران اصیل آیینی بیش از گذشته به سمت توحید چرخیدند و بنیان شعر خود را بر ستون‌های عبودیت و یکتاپرستی نهادند، عصری که شاعران با فاصله گرفتن از قرائت ماتمی و مرثیه‌‌ای و رو آوردن به قرائت حماسی و معرفتی، جانی تازه در کالبد شعر آیینی دمیدند. به گونه‌ای که شعر دینی توانست شانه به شانه شعر معاصر قد بکشد و به حیات ادبی خود ادامه بدهد، عصری که یکی از دغدغه‌های ارجمند شاعران اصیل آیینی، صیانت از سلامت مضمونی و اعتقادی شعرهایی است که به خاندان رسالت تقدیم می‌کنند. دغدغه مقدسی که شاعران را از مشاطه‌گری سخن و صورتگری دینی به سمت سیرت‌نگاری اسلامی و رسالت مداری انسانی سوق می‌دهد. عصر درخشانی که شاعران مسلمان درد دین را با درک دینی در‌آمیختند و به خلق و آفرینش آثاری ارجمند و موضع‌مند پرداختند، اشعاری به دور از خرافه و گزافه، کژتابی‌های مضمونی و اعتقادی و هم تراز اسلام ناب محمدی.
اتفاق خجسته دیگر عصر انقلاب اسلامی، ظهور پدیده خوداصلاح گری و تجلی تقوای ادبی در نسل شاعران آیینی بود. به این معنا که شاعران با شناخت کاملی که از اسلام ناب محمدی در مکتب بزرگانی همچون حضرت امام (ره)، آیت‌الله طالقانی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی و دکتر شریعتی پیدا کرده بودند، همچون مصلحان بزرگ و با سعه صدری قابل ستایش، با نگاه توحیدی و انقلابی به اصلاح، ویرایش و پیرایش مضمونی شعرهای آیینی خویش نشستند و با خط زدن باورهای غلط، جان و جهان شعرشان را از گزاره‌های خرافی و غیرتوحیدی پاک کردند.
در مورد نقش زنان در شعر انقلاب نیز شاهد این بازتعریف بودیم. این تغییر دیدگاه زنان در دهه اول انقلاب به‌ویژه در دوران دفاع مقدس، تغییری مثبت، سازنده و رو به جلو بود، ولی متاسفانه در سال های اخیر شعر دینی و آیینی ما دچار استحاله مضمون و کژتابی‌های اعتقادی شده که این امر بسیار آسیب‌زاست.  برای برون رفت از این بحران، پیران و پیشکسوتان دین‌آگاه و روشن‌اندیش باید چاره‌ای بیندیشند.

در مورد شخصیت علمی و ادبی حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نکاتی را بیان کنید. خطبه‌های حضرت بیانگر نگاه ادبی ویژه ایشان است. چقدر به این موضوع پرداخته شده است؟
امام موسی صدر، مرجع دینی و سیاسی شیعیان لبنان، در بخشی از مقدمه‌ای که بر کتاب «فاطمة الزهرا و‌تر فی غمد» تالیف سلیمان کتانی نوشته است، در بیان مقام علمی حضرت زهرا(س) چنین می‌گوید: «فاطمه‌ (س‌) به‌ دانش‌ و علوم‌ فراوانـی‌ که‌ در خانۀ وحـی از هر سو او را فراگرفته‌ بود بسنده‌ نکرد، و هرگز به نوری که خورشیدهای علم و معرفت پیرامون او فراهم آورده بودند، اکتفا نکرد، زیرا فاطمه‌ (س)‌ می‌خواست‌ در راه‌ کسب‌ دانش‌ تلاش‌ کند، و در راه کسب این شرافت‌ از هیچ‌ کوششی‌ کوتاهی‌ نورزد. از همین ‌رو، می‌بینیم‌ او در دیدارهایش‌ با رسول‌خدا (ص)‌ و علی‌(ع) - باب‌ مدینة‌العلم - می‌کوشد تا علوم‌ و معارف‌ را به‌ هر وسیله‌ و از طرق‌ گوناگون‌ در کمند خود درآورَد... یکی‌ از زیبا‌ترین راه‌ها آن‌ بود که‌ حَسَنین‌ را از دوران‌ کودکی‌ همواره‌ به‌ محضر رسول ‌خدا می‌فرستاد و پس‌ از بازگشت‌ آن دو از آنچه‌ در محضر رسول‌خدا (ص)‌ رخ‌ داده‌ بود -از جمله سؤ‌ال‌ و جواب‌ها‌ و یا وحی- ‌ پرسش‌ می‌کرد. بدین‌ طریق‌ برای‌ رشد و اعتلای‌ مستمر معرفت‌ و دانش‌ خود می‌کوشید. ضمناً‌ فرزندانش‌ را برای‌ فراگیری‌ کامل‌ معارف‌ و علوم‌ تا جایی‌ که‌ بتوانند مطلبی‌ را که‌ می‌شنوند نقل‌ کنند، تربیت‌ و تشویق‌ می‌کرد. این‌ تلاش‌ پیوسته‌ در راه‌ کسب‌ معرفت‌ و دانش‌اندوزی بود که علی ‌رغم اوقات بسیاری که‌ فاطمه (‌س)‌ برای‌ ادای‌ وظایف‌ خانه‌ و ایفای مسئولیت‌های‌ مادری‌ و همسری‌اش‌ در خانه‌ می‌گذراند، او را در شمار راویان‌ بزرگ‌ حدیث‌ و حاملان‌ سنت‌ مطهر رسول‌ الله‌ (ص) جای‌ داد. نزد فرزندان‌ فاطمه‌ - یعنی‌ ائمه معصوم -‌ کتابی‌ عظیم‌ بود که‌ آن‌ را «مصحف‌ فاطمه‌» نام‌ نهاده‌اند و آنان‌ با کمال‌ سربلندی‌ از این‌ کتاب، بسیار حدیث‌ نقل‌ کرده‌اند.»
از دیگر نکات قابل تامل در زندگی حضرت زهرا (س)، تعلق خاطر آن حضرت به شعر و ادبیات بود. از ایشان اشعاری در قالب «لالایی» به جا مانده که حاوی نکات تربیتی قابل تاملی است. این اشعار نشان دهنده توجه آن حضرت به اصول تربیتی و دغدغه‌مندی در تربیت جسمی و روحی کودکان است. بازی‌های حضرت زهرا با کودکان سرشار از نکات ظریف آموزشی و تربیتی است که واکاوی آنها می‌تواند برای بانوان جامعه ما درس‌آموز و راهگشا باشد.
همچنین بررسی مدل تربیتی فاطمی با واکاوی لالایی‌های آن حضرت، می‌تواند روزنه و چشم‌انداز جدیدی را به روی نظام تربیتی ما بگشاید. بهره‌گیری از هنر تاثیرگذار شعر برای تربیت کودک از دیگر مولفه‌های شخصیتی آن بانوی بزرگوار است. حضرت فاطمه نگاره‌های اخلاقی و تربیتی را در قالب اشعاری زیبا و تاثیر‌گذار بر جان فرزندان خویش نقش می‌زد و از همان زمان کودکی جان و جهان آنها را با حکمت و معرفت همنشین می‌‌ساخت. از این بانوی نمونه ابیات چندی با مضمون تربیتی و آموزشی به یادگار مانده است. حضرت این مادرانه‌ها (لالایی‌ها) را برای امام حسن(ع) گفته است که می‌توان به نوعی آنها را مرامنامه تربیت اسلامی دانست:
«اشبه اباک یا حسن»
حسن جان! مانند پدرت علی باش
«واخلع عن الحق الرسن»
و ریسمان را از گردن حق بردار.
«و اعبد الها ذا المنن»
خدای احسان کننده را پرستش کن
«و لا توال ذالاحن»
 و با افراد دشمن و کینه توز، دشمنی مکن!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها