محمود برآبادی به تازگی دست به بازنویسی «عجایبنامه» زده است؛ از این رو با او به گفتوگو نشستیم تا درباره این اثر ارزشمند صحبت کنیم.
کمی درباره «عجایبنامه» بگویید که حتی در بین خوانندگان کلاسیک هم آنچنان که باید شناخته نیست.
کتاب عجایبنامه یا عجایبالمخلوقات و غرائبالموجودات تالیف محمد بن محمود همدانی، نویسنده قرن ششم هجری است که در دروه سلجوقیان میزیست و کتاب را به ابوطالب طغرل بن ارسلان، آخرین شاه سلجوقی عراق، تقدیم کرده است. تاریخ تالف کتاب حدود سال 555 هجری است. سبک همدانی، روان و فهمیدنی است و گرچه گاه از واژههای سخت و دور از ذهن در نوشتار خود استفاده کرده، ساختار جملات و نحو کلام، ساده است. عجایبنامه دارای 10 رکن یا فصل است:
رکن یکم: در شرح افلاک و فرشتگان و ماه و خورشید.
رکن دوم: در عجایب آتش و رعد و برق و عجایب باد و ابر.
رکن سوم: در عجایب زمین و آب و کوهها و سنگها.
رکن چهارم: در عجایب اقالیم و بلاد و مسجدها و وادیها.
رکن پنجم: در عجایب درختان و نباتات.
رکن ششم: در عجایب صورتها، مقبرهها و گنجها.
رکن هفتم: درعجایب آدمی و ارواح و حواس پنجگانه.
رکن هشتم: در عجایب جن، غول و نسناس.
رکن نهم: در عجایب پرندگان و طیور.
رکن دهم: در عجایب حیوانات.
چرا از بین متون کهن، عجایبنامه را انتخاب کردید؟
وقتی برای بازنویسی عجایبنامه را انتخاب کردم، گفتند از کتابهای مشهورتر باشد؛ اما اصرار کردم که این کتاب باشد چون تا کنون بازنویسی نشده است. برخلاف آثار مشهور ادبیات کهن ما که بارها و در اشکال گوناگون بازنویسی و بازآفرینی شده، عجایبنامه تا کنون برای نوجوانان بازنویسی نشده، درحالی که به شناخت بیشتر آن کمک میکند. با این استدلال بازنویسی عجایبنامه پذیرفته شد. دلیل دوم این بود که کتاب پر از حکایتها و قصههای شگفتانگیز است، آنچنان که گاه خود نویسنده میگوید «اگر راست است و اگر دروغ، ما ایراد کردیم.» و تعجب خودش را از حکایتها بیان میکند. این حکایتهای شیرین و شگفتانگیز را هرکسی دوست دارد بخواند، حکایتهایی که برای نوجوانان امروز مفید و سودمند و قابل فهم است.
بخشهایی که درباره پرندگان و نباتات و... است، بسیار خیالانگیز است و درصورت بازنویسی میتواند کمک زیادی به پرورش قوه خیال نوجوانان کند و نویسندگان از آن برای نوشتن داستانهای فانتزی بهره ببرند.
با این نگاه انتخاب نکردم. هدفم این بود حکایتهایی را انتخاب کنم که قبلا بازنویسی نشده باشد و مشکلی از نظر ممیزی پیش نیاید و خیلی هم تغییر نکند. معتقدم در بازنویسی نباید آنچنان تغییری داد که چیزی از اثر باقی نماند. با این ملاکها به این 20 روایت رسیدم و اگر فرصت و تقاضایی بود از سمت ناشر کار را ادامه میدهم. کتاب 66 حکایت دارد و من تنها یکسوم را انتخاب کردم.
نویسندگان فانتزینویس ما به ظرفیت عجایبنامه توجه نمیکنند. قبول دارید؟
بله. فانتزی نوشتن مسئله مهمی است و اینکه فانتزی در نزد نویسندگان امروزی برگرفته از انیمیشنها و فیلمهایی است که در تلویزیون دیدهاند و مراجعه به کتابها و گنجینه کلاسیک کم بوده است؛ جز کتابهای مشهوری که فانتزی در آنها قوی هم نیست. یک علت دیگر این است که در قرنی ادبیات مدرن و داستاننویسی مدرن شروع شد که سایه رئالیست سفت و سخت بر ادبیات افتاده است. هرچیزی که از رئالیست فاصله بگیرد فکر میکنند اثری جدی نیست. این نکته هم مغفول نماند که زمانی دوباره به فانتزی برگشتیم و دوباره رویکردی به فانتزی پیدا کردیم که دنیای غرب به آن پرداخت و تکنولوژی و جادوی تصویر توانسته بود با پیشرفت جلوههای ویژه، صورخیال و اندیشههای ناب تخیلی را تبدیل به واقعیت بیرونی و قابل نمایش کند.
نثر عجایبنامه بر خلاف سایر آثار کلاسیک چندان دشوار نیست.
بله نثر و ساختار جملات ساده است. برخی واژهها نامفهومند؛ اما ساختار ساده و تحتتاثیر ادبیات قرن 5 و 6 است که هنوز ادبیات ما در نثر فارسی ساده بود؛ قبل از حمله مغول و رکود و اضمحلال ادبی که بعد از حمله مغول و تیمور رخ داد. ادبیات تاریخ بیهقی یا مرزباننامه و کاوسنامه و قابوسنامه به نسبت ادبیات بعد از هجوم مغول سادهتر است. هرچند که به دلیل فاصله هزار سالهای که با زمان نگارش کتاب داریم، ممکن است برخی واژهها قابل فهم نباشند و این طبیعی است؛ اما ساختار جمله ساده است. درحالی که بعدها نثر پیچیدهای رواج پیدا کرد و سعدی از آخرین نویسندگانیست که نثری روان داشتند.
نظر شما