بررسی تاثیر فعالیت فروشگاه کتاب آنلاین بر چرخه نشر/9
وقتی یک صفحه اینستاگرام به کتابفروشی آنلاین تبدیل میشود!
مدیر فروشگاه نشر چشمه کوروش با تاکید بر اینکه کتابفروشهای حقیقی هم میتوانند به همه مناطق ایران کتاب پست کنند، توجیه فعالیت کتابفروشیهای مجازی برای دسترسپذیر شدن کتاب در مناطقی را که کتابفروشی وجود ندارد، بیدلیل دانست.
محمدرضا گنجی، مدیر فروشگاه نشر چشمه کوروش با اشاره به تبلیغ افست کتابی از این نشر در بنر تبلیغاتی یکی از فروشگاههای مجازی کتاب، از نبود توجه قانونی لازم در این حوزه انتقاد کرد.
چشمه صاحب فروشگاههای زنجیرهای در تهران و برخی شهرهای دیگر است. به نظر شما فعالیت کتابفروشیهای مجازی در ایران به شکلی است که نیاز مردم در نقاط دور از مرکز را رفع کند یا ابعاد منفی این فعالیت که میتواند به چرخه نشر آسیب بزند، بیشتر است؟
تا جایی که من با آن سروکار دارم و میبینم، تعداد فروشگاههای مجازی کتاب بسیار زیاد شدهاست و حتی افرادی که در اینستاگرام صفخهای دارند، شخصی کار میکنند و آرامآرام به فروشگاه تبدیل میشوند. بخش عمده این افراد، کتابهای افست میفروشند؛ کتابهایی که ۵۰ درصد تخفیف خورده است. یکی از اصلیترین مشکلاتی که در کتابفروشی با آن درگیر هستیم، همین مساله است. یکی از فروشگاههایی که صددرصد کتابهایش را آثاری تشکیل میدهد که از روی دست ناشرهای دیگر کپی شدهاست، در نزدیکی کتابفروشی ما فعالیت میکند. حتی کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» نوشته رولف دوبلی با ترجمه عادل فردوسیپور را که نشر چشمه منتشر کردهاست، با تغییرات کمی، چاپ کردند و میفروشند. متاسفانه اینها ناشرانی هستند که مجوز دارند و به شکل قانونی کار میکنند.
یکی از اصلیترین مشکلات این است که باید در فروشگاه به مشتریمان ثابت کنیم که آن کتابهای تخفیفدار، سالم نیستند و با روند نادرستی چاپ شدهاند. اما با توجه به اینکه قیمت کتاب به شدت بالا رفتهاست، مشتری میگوید که فقط میخواهد کتاب بخواند! و چرا به جای ۵۰ هزار تومان باید ۱۰۰ هزار تومان پرداخت کند؟
برای جزیره ابوموسی کتاب فرستادم
به نظر من لزوما دغدغه فرهنگی پشت فروش اینترنتی کتاب نیست. فروشگاه اینترنتی، بخش عمدهای از هزینههایی را که کتابفروشی میپردازد، ندارند؛ هزینه اجاره، شارژ، بیمه، پرسنل و تورمی که کتابفروشیها هر روز درگیر آن هستند، در فعالیت مجازی اتفاق مطرح نیست. فکر نمیکنم افراد براساس این که تعدادی از شهرها و استانها کتابفروشی ندارند، اقدام به راهاندازی کتابفروشی آنلاین کنند. کما اینکه خیلی از کتابفروشیها ارسال به سراسر کشور هم داشتند و دارند. از دورهای که همهگیری کرونا موجب محدودیت رفت و آمدها شد، تقریبا همه کتابفروشیها ارسال به سراسر کشور را انجام میدهند؛ از جمله خود ما. چرا خود کتابفروشیها این ارسال را انجام ندهند؟
حتی برای جزیره ابوموسی کتاب فرستادم. وقتی که آدرس را روی جعبه پست مینوشتم حس خوبی داشتم که موفق شدم تا کجا ارتباط برقرار کنم. مخصوصا در دورههای تخفیف وزارت فرهنگ و ارشاد، به عنوان کتابفروشی تبلیغ میکنیم، درحالی که ثبت کدملی و ثبت تکتک کتابها انرژی مضاعفی میگیرد، همچنین آنها را بستهبندی میکنیم و به آدرسها میفرستیم. فروشگاهی که مجازی است، کارش فقط بستهبندی و ارسال است، اما ارسال بسته برای کتابفروشی فیزیکی به انرژی بیشتری احتیاج دارد.
هنوز کتابفروشیها دوام میآورند
به نظر شما چرا روند آسیبزای فروش کتاب در فضای مجازی ادامه دارد و هنوز جلوی جنبههای منفی آن گرفته نشدهاست؟
اینطور که به نظر میرسد که متولی مشخصی برای این کار وجود ندارد. همچنین ارادهای مبتی بر اینکه جلوی قانونگریزی گرفته شود، چه در فضای مجازی و چه خارج از آن، وجود ندارد. این سبک از فروش در سایت یا اینستاگرام به کتابفروشیها ضربه میزند و به نوعی حذف کردن کتابفروشی و شرکت پخش است. زیرا خبردارم چند پخشی بزرگ ایران اقدام به خردهفروشی و تکفروشی کردند، سایت زدند یا صفحه اینستاگرام باز کردند. بدتر این است که با نام دیگری جز نام پخش کار میکنند. سه پخش بزرگ را میشناسم که با نام متفاوت کتاب میفروشند.
روش کار در چرخه نشر اینطور است: حدود ۵۵ درصد از قیمت پشت جلد کتاب برای ناشر است، حدود ۵ تا ۱۵ درصد برای شرکت پخش و باقی برای کتابفروشیها است. این چیزی است که مردم نمیدانند و ناشر میتواند کتاب را با ۲۰ تا ۳۰ درصد تخفیف بفروشد. مردم میگویند چطور ناشر با تخفیف ۲۰ درصد میفروشند و در این شرایط چرا از کتابفروشی با قیمت پشت جلد کتاب را تهیه کنم؟! ناشر نمیداند سودی را میگیرد که در حالت عادی هم میگرفت، فقط با این کار کتابفروشیها را دور میزند. این روزها با اینکه اقداماتی از این دست بسیار زیاد شدهاست،
در این شرایط، هنوز کتابفروشیها دوام میآورند؛ اما یکی از نگرانیهای کتابفروشان این است که باتوجه به سبقت گرفتن ناشران با یکدیگر در دور زدن کتابفروشیها، وضعیت کتابفروشیها در ۵ تا ۱۰ سال آینده به چه صورت میشود؟
این روند باعث بدبینی مخاطب به ناشری که درست کار میکند هم میشود؟
در اینجا دو نکته جدا مطرح است؛ یک گروه کتاب را افست میزند و گروه دوم ناشران بزرگی هستند که با ۲۵ تا ۳۰ درصد تخفیف دائم، کتاب میفروشند. برخی از ناشرها کتاب را چاپ میکنند و به مدت یک هفته با تخفیف در سایت خود عرضه میکنند و بعد از آن است که کتاب را میان کتابفروشیها پخش میکنند. این اخلاقی نیست. با اینکه کتاب اصلی از ناشر اصلی تهیه شدهاست، اما شرکت پخش و کتابفروشی حذف شدهاند. به همین دلیل به کتابفروشیها خیلی سخت میگذرد.
افست کتاب را در بنر اصلی میگذارند
به واژه «اخلاقی» اشاره کردید. ما در کشورمان قوانینی برای حمایت از حقوق مولف و جلوگیری از سوءاستفاده از ترجمه داریم. آیا این قوانین نمیتوانند بازدارندگی لازم را دربرابر بیاخلاقیها داشتهباشند؟
در ایران قانون کپیرایت نداریم و فکر نمیکنم ارادهای جدی مبنی بر جلوگیری از این اقدامات وجود داشتهباشد. افراد باید در کار نشر باشند تا بتوانند تفاوت کتاب ناشر اصلی و کپیبرداری شده را متوجه شوند. تفاوت در کاغذ، چاپ و صحافی است. حتی گاهی کتاب افست را با همان جلد منتشر میکنند! هر ناشر که آثارش کپیبرداری میشود، دوست دارد که مانع این فعالیت شود، اما قدرتی ندارد. من در صفحه اصلی یک فروشگاه مجازی، بنر سایت فروش اینترنتی، نسخه افست شده کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» را دیدم! کار به جایی رسیدهاست که افست کتاب را در بنر اصلی میگذارند و کاری نمیتوان کرد. حتی اگر بیش از دو قانون داشتهباشیم شرایط به صورتی است که نمیتواند جلوی این اقدامات را گرفت.
کتابفروشی سود ندارد
رجوع به فروشگاههای مجازی کتاب در برخی از کشورهای توسعه یافته بعد از همهگیری کووید19 زیاد شد. به همین دلیل بعد از کنترل همهگیری اقداماتی انجام شد تا بتوانند کتابفروشیهای فیزیکی را حفظ کند. به نظر شما در ایران برای حفظ کتابفروشیهای فیزیکی چه اقداماتی از طرف کدام نهادها باید انجام شود؟
در واقع باید قانون اجراشود؛ زیرا هر فرد هر لحظه میتواند سایت راهاندازی کند یا برای فروش کتاب صفحه اینستاگرام باز کند و تنها هزینه او، هزینه اینترنت خواهد بود. صاحب یک کتابفروشی مجازی اگر خوب کار کند، سود میکند و اگر خوب کار نکند، کارش ادامه نخواهدداشت. این بستگی به اقداماتی دارد که فرد انجام میدهد، درحالی که هیچکس نیست که مانع او شود یا از او بپرسیده با چه سازوکاری فعالیت میکند. اگر فرد زرنگ باشد، میتواند از سایتهایی که برای ناشران کار میکنند، کتاب را با تخفیف بگیرد و با قیمت پشت جلد یا تخفیف کمی بفروشد؛ زیرا باز هم سود میکند.
میانگین سود کتابفروشان 26 تا 28 درصد از قیمت پشت جلد است و با این درصد سود، باید تمام هزینههای کتابفروشی پرداخت شود. بیمه هزینه بالایی دارد، و رقم آن در سال همهگیری حتی ثابت نماند و افزایش پیدا کرد. خلاف نظر اکثر افراد، کار فرهنگی مالیات دارد. در شرایطی که در همهگیری کتابفروشیها تعطیل یا ماهها نیمهباز بودند. اما مجبور شدند بیمه پرداخت کنند. ممکن است افرادی اینگونه فکر کنند که چرا نباید همه این مسائل را دور بزنند و در فضای مجازی کار کنند.
کتابفروشی سود ندارد، اما اگر بنگاه اقتصادی، مانند کتابفروشی بتواند نقدینگی ایجاد کند و هزینهها را پرداخت کند، دوام میآورد بخش اعظم فروش برخی از کتابفروشیها کتاب نیست. اگر قرار باشد که بخش اعظم فروش کالای دیگری باشد، شرایط تغییر میکند. تا جایی که میبینیم برخی کتابفروشیها حتی ظرف یکبار مصرف هم با تِم تولد میفروشند. وقتی اجارهها و هزینهها بالا است مجبورند که این کارها را انجام بدهند.
نظر شما