رشته جامعهشناسی از بدو تولدش به مساله تولید و اشتغال بهطور خاص و صنعتی شدن بهطور عام پرداخته است. یکی از پرسشهای اصلی جامعهشناسان از همان ابتدا تا به امروز این بوده است که چرا برخی از جوامع صنعتی شدند و برخی دیگر نشدند؟ صنعتی شدن به تولید انبوه کالا و خدمات اشاره دارد. تعدادی از جامعهشناسان ازجمله «ماکس وبر» بهصورت تاریخی با بررسی جوامع مختلف تلاش داشتند به این پرسش پاسخ دهند.
این پرسش نیز برای تعدادی از جامعهشناسان ایرانی مطرح بوده است و مساله آنها این بوده است که چرا جامعه ایران صنعتی نشده است؟ اولین تلاشها برای صنعتی کردن ایران در دوره امیرکبیر شروع شد و تعدادی از صنایع در کشور راهاندازی شد، اما این موج از صنعتی شدن با شکست همراه شد. در ادامه نیز تلاشهای زیادی برای صنعتی کردن جامعه ایران و رونق تولید صورت گرفته است؛ اما علیرغم این تلاشها هنوز به دستاورد قابلتوجه نرسیدهایم بهگونهای که دغدغه اقتصاد، تولید و اشتغال همیشه یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری بوده است، این دغدغه آنقدر برای ایشان مهم بوده است که در طی سالهای گذشته با نامگذاری شعار سال حولوحوش اقتصاد و تولید به آن اشاره داشتهاند و شعار امسال را تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین نام نهادهاند.
جامعهشناسی میتواند با مطالعه تولید و فراهم کردن دانش برای آن به بخشی از دغدغههای رهبری که دغدغههای ملی است پاسخ دهد. این موضوع میتواند در سطوح مختلف انجام شود. برای مثال، چرا در یک صنعت شاهد رونق تولید هستیم و در برخی از صنایع دیگر خیر؟ چرا میزان صنعتی شدن در پهنه جغرافیایی کشور نامتوازن است و برای توسعه صنعتی مناطق محرومتر چه باید کرد؟ در سطح ملی چه عوامل یا موانعی مانع صنعتی شدن مؤثر ایران شده است.
یکی از موضوعات مورد توجه تولید در جامعهشناسی مناسبات کار بوده است، با ارائه چند مثال تاریخی تلاش میشود توضیح داده شود که چگونه مناسبات اجتماعی و مناسبات کار بر تولید تأثیر میگذارد. در عصر قاجار با جهانیشدن اقتصاد و تقسیمکار بینالمللی و بهتبع وابسته شدن اقتصاد ایران در فرآیند تولید داخلی خلل به وجود آمد و اثرات آن تا به امروز باقیمانده است. تحت تأثیر وابسته شدن اقتصادی ایران کالاهای غربی در غیاب نظام سیاستگذاری به داخل کشور سرریز شد و تولیدکنندگان تاریخی ضرر و زیان زیادی دیدند. آنان چندین بار به شاهان قاجار نامه نگاشتند که با وضع قوانین مناسب از تولید داخلی حمایت کنند، اما شاهان فاسد گوش شنوایی برای این موضوعات نداشتند. درنتیجه این فرآیند یعنی تقسیمکار بینالمللی، وابسته شدن اقتصاد ایران و عدم سیاستگذاری مناسب؛ تولید ایران ضربه شدیدی خورد. این یک مثال در سطح بینالمللی بود که در جامعهشناسی در پارادایم مکتب وابستگی بهخوبی به مطالعه آن پرداختهشده است.
مثال دیگر مناسبات اجتماعی در نظام ارباب رعیتی است. براساس این مناسبات و عواملی که زارع و مالک برای تولید فراهم میآورند بخش قابلتوجهی از ارزشافزوده کشاورزی به مالک ما رسید و زارع یا دهقان در این فرایند استثمار میشد، بهگونهای که مالک از دوسوم تا چهارپنجم محصول را برای خود برمیداشت و بهاندازه بخورونمیر برای زارع باقی میگذاشت.
این تحت تأثیر قواعد و مناسباتی بود که در نظام اربابرعیتی وجود داشت و نوع این قواعد از نوع تبعیض و ستم بود. اما پرسش این است که این مناسبات چگونه بر تولید تأثیر میگذاشت، باید گفت از طریق دو سازوکار: نخست اینکه انگیزه زارع برای کار در مزارع کشاورزی کاهش مییافت چراکه میدانست با تلاش بیشتر چیزی نصیب او نمیشود و دوم اینکه مالک ارزشافزودهی را که به یغما میبرد در بخش کشاورزی مجدد سرمایهگذاری نمیکرد بلکه یا با آن خوشگذرانی میکرد یا وارد بخشهای دیگر همچون ساختمان میکرد. این مناسبات و سازوکارها باعث شده بود تولید در نظام اربابرعیتی رونق نگیرد. در تاریخ اجتماعی- اقتصادی ایران از این مثالها فراوان هستند که نشان میدهد عوامل اجتماعی چگونه بر تولید تأثیرگذار بودهاند. یک مورد مهم دیگر آن فقدان امنیت برای سرمایهگذار بوده است که به فرار سرمایهها منجر شده است.
امروزه نیز مناسبات تولید و سایر عوامل بر تولید اثرگذار است. یکی از بحثهای جدیدی که در جامعهشناسی مطرحشده است اثر سرمایه اجتماعی (روابط و اعتماد اجتماعی) بر توسعه و تولید است. گفتهشده سرمایه اجتماعی بهمثابه یک تسهیلکننده عمل میکند میتواند در تولید سهم مؤثر و مثبت داشته باشد. با یک مثال ساده این موضوع شرح داده میشود. برای مثال اگر در یک اجتماع همچون اجتماعات روستایی که کانون تولیدات کشاورزی و دامی است سرمایه اجتماعی وجود داشته باشد ساکنان باهم دیگر کمک میکنند و ابزارآلات کشاورزی را به هم قرض میدهند که سهم مهمی در افزایش تولید دارد. یا همکاری روستایان در زمینه چرای دامهایشان باعث رونق در این بخش میشود.
در سایر بخشهای صنعتی و تولید نیز باید این مناسبات و عوامل کشف شود تا شناخت حاصل شود که رونق تولید و اشتغال تحت چه شرایطی امکانپذیر است. با فراهم شدن شناخت و تولیدِ دانش امکان تولیدِ پایدار و با کیفیت فراهم میشود. پس وظیفه جامعهشناسان است که با مطالعه این موضوعات و فراهم کردن دانش برای تولید و اشتغال، زمینه را برای تولید و اشتغال دانشبنیان فراهم کنند.»
نظر شما