روزه، عبادت دیرینى است که پیدایش آن را مىتوان با حضور آدم (ع) در زمین و پس از خروج وى از بهشت، دانست. روایتها و احادیث مختلف به قدمت روزه و چگونگی آن در میان ملتهای مختلف پرداخته است.
میتوان تاریخ روزه را از زمان آدم ابوالبشر معرفی کرد. اگرچه در چگونگی و نحوه وجوب روزه اختلافاتی وجود داشته ولی اصل این عبادت بزرگ از همان ابتدا تا کنون، ثابت بوده است. روزه، عبادت دیرینى است که پیدایش آن را مىتوان با حضور آدم (ع) در زمین و پس از خروج وى از بهشت، دانست. روایتها و احادیث مختلف به قدمت روزه و چگونگی آن در میان ملتهای مختلف پرداخته است.
مفسر معروف، علامه طبرسى مىنویسد: «روزه در میان انبیاء و امت آنان، از زمان آدم تا کنون مورد توجه بوده است. امیرالمومنین(ع) مىفرماید: روزه، عبادت قدیمى است که خداوند هیچ امتى را از آن معاف نکرده است. در آیات قرآن نیز میخوانیم: اى کسانى که ایمان آوردهاید! روزه بر شما واجب شد همان گونه که بر پیشینیان مقرر شده بود.»
امام باقر(ع) در این باره فرمود: «همواره در ماه رمضان، روزه واجب بود و این وجوب فقط براى انبیاء مقرر و براى امت آنان در غیر رمضان، روزه واجب بوده، ولى امت محمد (ص) مورد لطف ویژه خدا واقع گشته از این حیث در ردیف انبیا قرار گرفتند.»
مردى از ابن عباس، از مفسرین برجسته قرآن از چگونگى روزه انسانهاى برگزیده تاریخ، سوال کرد. ابن عباس در پاسخ گفت: «پیامبر اکرم (ص) فرمود: برترین روزه، روزه داشتن برادرم داود پیامبر است، که در طول سال همیشه یک روز را روزه مىداشت و یک روز را افطار مىکرد. سلیمان نیز در هر ماه، سه روز اول ماه و سه روز وسط و سه روز آخر آن را روزه دار بود، عیسى، همواره روزه دار بود و مریم نیز همیشه دو روز را روزه و دو روز را افطار مىکرد.»
پیامبر اسلام (ص ) نیز در هر ماه اول، وسط و آخر آن را روزه مىگرفت و مىفرمود: این همیشه روزهدارى است.
حضرت مریم وقتى که عیسى را به دنیا آورد، به او گفتند: اى مریم! مادرت که آدم درستى بود، چطور شد که بدون شوهر، فرزند آوردى؟ مریم به فرزند خود اشاره کرد و گفت: تو بر پاکدامنى من گواه بده. عیسى(ع) به امر خدا به زبان آمد و از پاکدامنى مادرش خبر داد. وقتى که به مریم گفتند چرا خودت حرف نمىزنى و از بچه استمداد مىکنى، پاسخ داد: من نذر کردم که روزهدار باشم و با هیچ کس صحبت نکنم و باید در امساک و سکوت حکیمانه باشم. این سخن نشان مىدهد که در زمان حضرت مریم امساک از سخن نیز مرسوم بوده است.
موسى کلیمالله در مناجات خود راز برترى امت محمد(ص) بر سایر امتها را جویا شد. ندا رسید که امت محمد(ص) به خاطر ده خصلت، از جمله روزهدارى در ماه مبارک رمضان، بر امتهاى دیگر برترى دارند. موسی همچنین پرسید: آیا کسى را همانند من گرامى داشتهاى؟ ندا رسید: من بندگانى در آخر زمان دوران خاتمیت دارم که آنان را از طریق ماه رمضان گرامى داشتم.
به طور کلی در تمام اوقات در میان هر طائفه و هر ملت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه، روزه معمول بوده است. قوم یهود غالباً در موقعى که فرصت یافته میخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه گرفتند، تا گناهان خود را اعتراف کرده، به واسطه روزه و توبه، رضاى خداوند را به دست آورند. با بررسیهای بیشتر میتوان نتیجه گرفت روزه در امتهاى گذشته نیز وجود داشت اما در غیر ماه رمضان، و تنها انبیاء در ماه رمضان روزه مىگرفتند.
در آیه شریفه: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»؛اى افرادى که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید؛ اشاره به این دارد که امتهاى گذشته داراى آئین و دین بودهاند. البته نه همه آنها، و قرآن کریم معین نکرده که این امتها کدام هستند، اما امتهاى نامبرده اهل ملت و دین بودهاند که روزه داشتهاند، و از تورات و انجیل موجود در دست یهود و نصارا هیچ دلیلى که دلالت کند بر وجوب روزه بر این دو ملت دیده نمىشود، تنها در این دو کتاب فرازهایى است که روزه را مدح میکند، و آن را عظیم مىشمارد. اما خود یهود و نصارا را مىبینیم که تا عصر حاضر در سال چند روز به اشکالى مختلف روزه مىگیرند، یا از خوردن گوشت و یا از شیر و یا از مطلق خوردن و نوشیدن خوددارى مىکنند.
همچنین در غیر قرآن مسئله روزه از اقوام بى دین نیز نقل شده است، همچنان که از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان قدیم و حتى وثنىهاى هندى تا به امروز نقل شده است که هر یک براى خود روزهاى داشته و دارند، بلکه مىتوان گفت عبادت و وسیله تقرب بودن روزه از امورى است که فطرت آدمى به آن حکم مىکند.
واجب شدن روزه در اسلام
در سال دوم هجرت واجب شدن روزه به مسلمانان ابلاغ شد. گرچه مسلمانان مى دانستند که روزه، مورد توجه رسول خداست ؛ زیرا آن حضرت در برخى اوقات روزه مىگرفت.
مرحوم طبرسى در تفسیر مجمع البیان مىنویسد: «در اسلام، در سال دوم هجرت واجب شد و داراى شرایطی بود که بعدا از سوى پروردگار متعال مورد تخفیف قرار گرفته و از مدار وجوب خارج شد.»
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه 189 سوره بقره مى نویسد: «در آغاز، روزه براى پیران و کسانى که طاقت روزه دارى را ندارند مقرر بوده است که بعدا نسخ گردید.»
در کتاب تفسیر الصافى ذیل آیه فمن کان منکم مریضا آمده است که: «در امم پیشین، بر خلاف امت اسلام روزه براى مسافران نیز مقرر بوده است.»
نظر شما