نخستین پرسشی که درباره هر پدیده یا مفهومی میتوان و هم باید مطرح کرد، پرسش از ماهیت آن است. تا چیستی چیزی معلوم نشود، نمیتوان هیچ سخن معتبر و متقنی دربارهی آن ابراز داشت. درباره «تاریخ» به عنوان یک مفهوم نیز باید این پرسش را مطرح کرد و برای آن پاسخی فراهم آورد.
واژه تاریخ در دو معنای متفاوت استفاده میشود: «چیزی که اتفاق میافتد» و «تصویری که از آن میسازیم». تاریخ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعهای از رویدادها یا موقعیتهای عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابل تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین میباشد. تاریخ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و بازفهم آن رویدادها و بالاخره تاثیر آنها بر شیوههای برخورد ما با رویدادها و موقعیتهای کنونی.
مساله اصلی این پژوهش بررسی چگونگی تکوین و شکلگیری تاریخنگاری مدرن در آذربایجان است. این پژوهش از یک طرف پیوند قدرت و دانش را در تاریخنگاری مدرن در آذربایجان مورد کاوش قرار میدهد و بدون آنکه وارد بحثهای میشل فوکو شود، گوشه نظری به نقطه نظرات وی دارد، از طرف دیگر سعی دارد با تحلیل پیامدهای زبانی موجود در این متون و بررسی کارکردهای گفتمانی و اجتماعی آن به فهم روشنتر از واقعیات بازنمایی شده در تاریخنگاری آذربایجان هم در دوره شوروی هم در دوره بعد از استقلال دست یابد. بدینترتیب پژوهش حاضر به جوابگویی به پرسشهای زیر معطوف شده است:
الف) چه عوامل و مولفههایی در تکوین تاریخنگاری رسمی دورهی شوروی موثر بوده است؟
ب) جهتگیری گفتمانی حاکم بر تاریخنگاری رسمی در دورهی شوروی و پساشوروی چیست؟
ج) روایت تاریخنگاری رسمی در خصوص مسایل و حوادث تاریخی آذربایجان از جمله قومزدایی، شکلگیری دولت، پذیرش اسلام، اشغال دوبارهی آذربایجان توسط بلشویکها، تحولات آذربایجان در دورهی شوروی و مسالهی قرهباغ چیست؟
د) آیا استقلال گسستی را در تاریخنگاری آذربایجان چه از حیث روششناسی و چه از حیث محتوا و گفتمانی پدید آورده است یا نه؟
این پژوهش دارای دو مدعای اساسی است. اول اینکه، تاریخنگاری دوره بعد از استقلال جمهوری آذربایجان هم از نقطهنظر روششناسی و هم از نقطهنظر محتوایی ادامهی تاریخنگاری دوره شوروی است. اگرچه تاریخنگاری دوره شوروی برگرفته از تاریخنگاری مارکسیستی قلمداد میشد که بر مبنای آموزه مادهگرایی تاریخی شکل گرفته است، ولی مداقه در تاریخنگاری این دوره نشان میدهد که تاریخنگاری این دوره بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان تنها بر مبنای مادهگرایی تاریخی به تبیین آن پرداخت.
دوم اینکه، تاریخنگاری آذربایجان تاریخنگاری سیاسی و ایدئولوژیک است و دولت نقش فعالی در شکلگیری آن دارد. محصول این دستگاه ایدئولوژیک «آموزهی تاریخ رسمی» است.
نویسنده در پایان مقدمه کتاب تاکید میکند، هر جا از آذربایجان سخن میرود، مقصود و منظور جمهوری کنونی آذربایجان است و به هیچ وجه اراضی جنوب رود ارس را شامل نمیشود. لذا، در متن کتاب به جای «جمهوری آذربایجان» از «آذربایجان» استفاده شده است. همچنین در استفاده از اصطلاحات و شناسهها نیز دقت لازم را به خرج داده است تا از افتادن در دامهای «سیاسی» بپرهیزد.
کتاب «شکلگیری تاریخنگاری مدرن در جمهوری آذربایجان» نوشته جلیل یعقوبزاده فرد در 291 صفحه، شمارگان 400 نسخه و قیمت 90 هزار تومان از سوی انتشارات قالانپورد منتشر شد.
نظر شما