طاهره ایبد گفت: یکی از ویژگیهای مهم ادبیات طنز، خواندن انتقادی است. خواندن انتقادی موجب تقویت نگاه انتقادی خواننده به مسائل اجتماعی و محیط اطرافش میشود.
ایبد در ابتدا گلایه از مسئولان فرهنگی گلایه کرد و گفت: «متاسفانه هنوز جایگاه کودک و کتاب و ادبیات کودک برای برخی مدیران فرهنگی مشخص نشده؛ در حالی که مسرای اهل قلم کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب، محل برگزاری نشستهای تخصصی است، چرا باید مکان اجرای موسیقی و بازی و نمایش، آن هم با بلندگوهای بسیار قوی در کنار این سرا باشد؛ به گونه ای که ما حتی صدای خودمان را هم نمیشنویم.
پس از آن ایبد درباره طنز و چیستی طنز گفت: طنز بهکارگیری مجموعه عناصری است که نویسنده آنها را به کار میگیرد تا مسائلهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... را با چاشنی خنده به نقد بکشد. شرط اول و مهم یک اثر طنز، خنداندن مخاطب است؛ اما طنز در لایهی زیرین خواننده را به تامل وا میدارد، به او تلنگر می زند. هر اثری که مخاطب را بخنداند، طنز نیست، میتواند فکاهه باشد یا هزل یا هجو. بسیاری از برنامهها و سریالها و شوهای تلویزیونی و حتی برخی از کتابها که به نام طنز تولید میشوند، در بهترین شکل، فکاهه اند که مخاطب را میخندانند؛ اما چیزی که بیشتر شاهدش هستیم؛ هزل و هجو و تمسخر است. در واقع میخواهند به هر قیمتی مخاطب بخندد. این هر قیمتی، تاثیر منفی بر مخاطب دارد. که متاسفانه مخاطب کمی هم ندارند. این شیوهی فراگیر هزل و هجو، سطح درک و دریافت مخاطب را پایین میکشد؛ در حالی که ادبیات و طنز نقش مهمی در بالا بردن سطح ذوق و سلیقهی خواننده دارن و نگاه او را به مسائل عمیقتر میکند.
این نویسنده در پاسخ به شگردهای آفرینش طنز برای کودک و نوجوان گفت: در خلق ادبیات طنز شگردهای مختلفی به کار گرفته میشود که به چند مورد از آنها اشاره میکنم: "بزرگنمایی" و در مقابل آن "کوچکنمایی" اتفاقها و شخصیتها از مواردی است که واقعیت یا ماجرا و شخصیت در داستان را به گونهای متفاوت تصویر میشود، این تفاوت نظر مخاطب را جلب میکند. "ناسازگاری" عنصر دیگر ایجاد طنز است؛ این که نویسنده با یک موضوع، یک عادت، یک باور فرهنگی که کاملا برای جامعه عادی شده و مردم با آن سازگار شدهاند، به گونهای برخورد میکند و آن را روایت میکند که خواننده ضمن خندیدن، متوجه میشود ایرادهای موجود در این امر عادی وجود داشته، نشده. در واقع خواننده سوژه و مسئله را از چیزی غیر منتظره درک میکند. "کج فهمی"، عنصر دیگری است که میتواند موقعیت طنز ایجاد کند؛ این که کسی حرف دیگری را جور دیگری برداشت میکند و میفهمد، میتواند خندهآور و تامل برانگیز باشد. "واژهسازی" و بازیهای کلامی و نوآوری در واژه و زبان هم از شگردهای دیگری است که در ادبیات طنز کودک و نوجوان نقش و کاربرد پر رنگی دارند.
ایبد درباره ویژگیها و کارکرد ادبیات طنز کودک و نوجوان گفت: بچهها وقتی دور هم جمع میشوند، دوست دارند شوخی کنند و بخندند؛ در مرتبه اول داستان طنز این امکان را برای بچهها فراهم میکند و باعث خنداندن آنها میشود و در آنها شور و نشاط و شگفتی ایجاد میکند. کارکرد دیگر طنز، زبانآموزی به مخاطب و توانمند کردن او در ساخت واژه و به کارگیری خلاقانهی زبان است. ویژگی مهم دیگر اینکه ادبیات طنز، خواندن انتقادی است و موجب تقویت نگاه انتقادی خواننده به مسائل اجتماعی و محیط اطرافش میشود. این خواندن انتقادی به تفکر انتقادی و تفکر منطقی منجر میشود. هیث مکنزی، نویسند و تصویرگر استرالیایی درباره طنز می گوید:" کودک با خواندن طنز میتواند بخندد و یاد بگیرد، بی اینکه حتی متوجه بشود چیزی یاد گرفته، قبل از اینکه دیر بشود." جملهی قبل از اینکه دیر بشود" او بسیار قابل تامل است.
عبدالهیان در ادامه این نشست درباره تفاوت و چیستی طنز گفت: طنز یکی از مقولههایی است که به شدت احساسات مخاطب را مخصوصا کودکان و نوجوانان را برمیانگیزد. بعضیها بر این عقیده هستند که کودکان و نوجوانان شایستگی درک طنز را ندارند؛ اما به خوبی میتوانند درک بالایی داشته باشند و مسائل را از هم دیگر تفکیک کنند و حتی گاهی بیشتر از بزرگسالان به بعضی از موضوعات فکر و تامل میکنند و گاهی میتوان مسائل اجتماعی و سیاسی و ... را به گونهای نوشت که برای بچهها قابل درک باشد و حتی بتوانند از آن مسائل لذت نیز ببرند.
این نویسنده در ادامه درباره مزایای کار با کودکان افرود: حسن دیگر کار با کودکان و نوجوانان این است که کودکان و نوجوانان را میتوان بارها بارها با یک موضوع تکراری خنداند؛ اما بزرگسالان از تکرار یک موضوع خسته و دلزده میشوند بچهها معمولا از کتابهای جدی کلافه میشوند و ایت جور کتابها را نمیخوانند و باید برای کودکان و نوجوانان با زبان طنز نوشت به همین دلیل است که نویسنده ایرانی کارش به شدت سخت شده است و باید بیشتر و بیشتر تلاش کند و سعی کند مسائل و مشکلات بزرگسالان را با زبان طنز برای کودکان بیان کند تا با همین شیوه میتوان حتی جامعه کتابنخوان ایران را کتابخوان کرد.
عبدالهیان در ادامه افزود: کسی که میخواهد در زمینه طنز بنویسد باید هوشیاری کامل داشته باشد و سعی کند درست بنویسد؛ اما معمولا این جمله را شنیدهاید که با هم بخندیم نه اینکه به هم بخندیم و اولین چیزی که بعد از کتابهایی که درباره ابوعلیسینا، فردوسی و ... نوشتم این ذهنیت به وجود آمد که چرا به مفاخر ملی و اسطورههای کشورمان بخندیم چراکه اگر بخندیم دیگر ارزشی نمیماند که به آن افتخار کنیم؛ اما این گونه کتابها که در قالب طنز نوشته میشود میتواند مفاخر ملی و اسطورهها را به کودکان و نوجوانان بشناساند و به بچههایمان بفهمانیم که این شخصیتها دور از دسترس نیستند.
این نویسنده گفت: طنز ترجمه شده باعث میشود که حالوهوای جدیدی وارد فضای ذهنیمان میشود و باعث جسارت و شجاعت در نویسندههایمان میشود و همین باعث میشود که نویسندهها یاد بگیرند. همچنین طنز باعث بالا بردن هوش کودکان و نوجوانان میشود و کودکانی که کتابهای طنز میخوانند بچههایی هستند که از قدرت هوش بالایی برخوردار هستند چراکه طنز ذهن مخاطب را به چالش میکشد و باعث میشود که بچهها بیشتر فکر کنند.
نظر شما