گفتگوی ایبنا با نویسنده کتاب «جان من است او»:
انقلاب اسلامی به مدل تربیتی مادران در دوران دفاع مقدس نیاز دارد
نویسنده کتاب «جان من است او» با بیان اینکه انقلاب اسلامی به نوع تربیت مادران در دوران دفاع مقدس نیاز دارد، گفت: در کنار نقشهایی که زنان داشتند، اعتقادات و الگوهای دینی آنها بسیار مهم است که اکثرا حضرت زینب(س) را الگوی خود قرار میدادند و غیر از این انتظار دیگری هم نمیرود، چون این همه صبوری و شگفتی که در دوران دفاع مقدس خلق کردند، قطعا زایده همین آبشخور و تفکر است.
جدیدترین کتاب تألیفی شما، اثری با عنوان «جان من است او» است، لطفا درباره ویژگیهای آن توضیح دهید.
این کتاب، روایت کبری حافظی از روزهای زندگی با شهید نور خدا موسوی است. در این کتاب به فراخور مطلب اشارهای به زندگی شهید نور خدا و نحوه شهادت ایشان شده و در ژانر خاطره و در بیش از 300 صفحه نگاشته شده است. کار نگارش کتاب را در زمانی که سید نور خدا در قید حیات بودند، شروع کردیم و با توجه به اینکه بخشی از کتاب مربوط به خاطرات خانم حافظی است، مصاحبههایی که مربوط به ایشان بود، توسط همسر بنده انجام شد. بعد از شهادت سیدنور خدا، کتاب را کامل کردیم و در پی شهادت جانباز دفاع از امنیت، سید نورخدا موسویمفرد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شفاهی، شهادت ایشان را به مردم لرستان و خانواده این شهید عزیز تبریک و تسلیت گفتند که در متن کتاب آمده است.
چه شد به فکر نوشتن کتاب «جان من است او» افتادید؟ اتفاق خاصی شما را در این مسیر قرار داد؟
شهید نور خدا موسوی چون در حالت کما بودند، مسئولان هرکدام معمولا به عیادت ایشان میآمدند و خانه سید نورخدا 10 سال میعادگاه عاشقان راه عشق و شهادت بود که ارادت خاصی به ایشان داشتند. همسر ایشان هم فعال خبری و فرهنگی هستند و خبرگزاریها هم اخبار ایشان را منتشر میکردند و من هم نسبت به این موضوع حساس شدم و تصمیم گرفتیم درمورد این شهید بنویسم.
چرا عنوان کتاب را «جان من است او» انتخاب کردید؟
«جان من است او»، بخشی از شعر مولوی است که بر اساس زندگی شهید و فراز و فرودهایی که دارد انتخاب شده است. وقتی برای مصاحبه نزد همسر شهید رفتم، احساس کردم با یک همسر شهید قرار است مصاحبه کنم و یک زندگی عادی با همه فراز و فرودهایی که در یک زندگی ممکن است رخ دهد را به مخاطبم ارائه کنم، ولی وقتی وارد زندگی خانم حافظی شدم، دیدم این خاطرات فراتر از یک زندگی معمولی هستند، آنها یک زندگی عاطفی داشتند که به هم دلبستگی عمیق داشتند و هرچه بیشتر پیش میرفتم، بیشتر به عمق این عشق پی میبردم که بالاخره «به جان من است او» رسیدم و عنوانی گویاتر از این نتوانستم برای کتاب انتخاب کنم.
گاهی ممکن است در مسیر تدوین کتاب تابوهایی وجود داشته باشد که امکان آن در نشر کتاب نباشد. نظرتان در این باره چیست و اساسا خودتان هم دچار خودسانسوری شدید؟
در نگارش این اثر، موضوعی نبود که نیاز به سانسور داشته باشد. خانم حافظی شخصیت محافظهکار دارند. در بحثهای کارشناسی، ممکن بود جابجایی تاریخی پیش بیاید، اما در بحث تدوین کتاب، کمترین سانسور را داشتیم، یکسری ملاحظات سیاسی معمولا وجود دارد، اما آنچه که درمورد زندگی آنها باشد که نگفتنش بهتر از گفتنش باشد، وجود نداشت.
بخشی از کتاب، مربوط به خاطرات خانم حافظی و اتفاقاتی است که ایشان همراه همسرشان رقم زدند، چه ویژگی در زندگی ایشان وجود داشت که قابلیت پرداخت در یک کتاب را میداد؟
سید نورخدا موسوی مردانه در برابر دشمنان دین ایستاد و فداکاری کرد، این دلاورمرد لرستانی دوشادوش دیگر رشیدمردان این سرزمین برای مقابله با گروه ملعون ریگی حضور داشت که پس از دلاوریهای بسیار از ناحیه سر مجروح شد؛ اولین نفری که در این عملیات خبر شهادتش اعلام شده بود سید نورخدا بود که بعداً متوجه شدند نبضش هنوز کار میکند و پس از طی کردن یک مسیر 85 کیلومتری جاده خاکی با ماشین حمل سربازان، آقاسید را به بیمارستان انتقال داده بودند که بنا بر تعریف دوستان سید، برای باز کردن مسیر داخل شهر و در خیابانها دوستان وی تیر هوایی شلیک میکردند تا مردم راه را باز کنند و از داخل خیابانها کنار بروند. در این عملیات، سید نورخدا موسوی به درجه رفیع جانبازی نائل شد و در بخشی از این کتاب به 11 سال پرستاری کبری حافظی، همسر سید نور خدا پرداخته شده و فضای فرهنگی، تربیتی و اعتقادی که خانم حافظی در آن رشد کرده و پایداری ایشان به ارزشهای نظام در خاطرات ایشان بروز و ظهور دارد.
مطالعه این کتاب را برای نسل جوان کشور به ویژه دختران چقدر ضروری میدانید و مهمترین پیام کتاب برای این نسلها چه میتواند باشد؟
این کتاب برای همه خانوادههای ایرانی از جمله بانوان و افرادی که میخواهند ازدواج کنند و اطلاعی از سختیهای زندگی و مشکلات آن ندارند و ممکن است با کوچکترین مشکلی زندگی را ترک کنند، بهترین گزینه است و حتی برای کسانی که این زمینه را دارند و ممکن است صبوری کنند، مطالعه این کتاب مفید است، زیرا زندگی خانم حافظی با سید نور خدا یک نمونه بسیار خوب است که در آن همه ارزشهایی که امروزه برای ما کمرنگ شده و جای خود را به رسانههای غربی داده، مورد توجه قرار گرفته و شخصیت سید نور خدا، خانواده ایشان و نوع تربیتشان به نظر من بهترین الگوست و آشنایی با این سبک زندگی میتواند به نسل جوان کمک کند که زندگی ماندگارتر و بهتری را داشته باشند.
فکر میکنید در این سالها چه ظرفیتهایی درباره نقش زنان در دفاع مقدس مورد غفلت قرار گرفته است؟
ما در همه زمینهها نقش زنان را کمرنگ میبیینم، حتی در خانوادهداری چه برسد به دفاع مقدس، بماند که دفاع مقدس یک شرایط ویژه است و یک مسئولیت اجتماعی برای افراد ایجاد میکند؛ یعنی فردی که در دوران دفاع مقدس زندگی کرده چه بخواهد و چه نخواهد، یکی از اعضای خانوادهاش قطعا در جبهه رزمنده بوده و احتمالا مجروح یا شهید شده و بالاخره آثار جنگ تا سفره مردم هم نمود پیدا میکند. حتی تا سالها بعد از جنگ آثار خوب و بد آن در ذهنها میماند. آثار گذشت، ایثار، فداکاری و عدم احتکارها در دوران دفاع مقدس را الان احساس میکنیم که در آن زمان با اینکه جنگ بوده، اما خانوادهها مشکل اقتصادی نداشتند. درواقع مردم همه دست به دست هم دادند و خواستند که این اتفاق بیافتد، ولی الان اینگونه نیست.
نقش بانوان نیز در آن دوران بیبدیل بوده و باید بیشتر به این موضوع دقت کنیم. نقش تربیتی آنها که چگونه فرزندانشان را به جبهه میفرستادند در حالیکه میدانستند احتمال اینکه شهید یا جانباز شوند، زیاد است. انقلاب اسلامی به این نوع تربیت نیرو نیاز دارد که البته سالهای اخیر به آن میپردازند، اما یک به صد است و باید بیشتر به این موضوع پرداخته شود. در کنار نقشهایی که زنان داشتند، اعتقادات و الگوهای دینی آنها بسیار مهم است که اکثرا حضرت زینب را الگوی خود قرار میدادند و غیر از این انتظار دیگری هم نمیرود، چون این همه صبوری و شگفتی که در دوران دفاع مقدس خلق کردند، قطعا زایده همین آبشخور و تفکر است.
اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
اثر جدیدی با موضوع خاطرات مریم کشکولی، همسر شهید عزتالله موسوی است که قرار است از سوی انتشارات مرزو بوم منتشر شود.
نظر شما