جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹
عدم منافات شاعری با مقولات حوزه علمیه / «علامه طباطبایی» در پی انتشار اشعارش نبود

خراسان‌رضوی- شاعر، پژوهشگر و شعرپژوه حوزوی گفت: شاعر بودن با هیچیک از مقولات مهمی که در حوزه‌های علمیه داریم هیچ منافاتی ندارد. اینکه در سال‌های اخیر مشاهده شده شعر تا حدودی از حوزه فاصله گرفته است، هم برای شعر و هم برای حوزه‌ها ضررهایی دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، علی مقدم متخلص به (عاصی خراسانی) شاعر، پژوهشگر و شعرپژوه حوزوی پنجشنبه شب همزمان با سالروز بزرگداشت علامه محمدحسین طباطبایی در دهمین نشست از سلسله جلسات‌های «گفتاورد» با عنوان شاعرانه‌های علامه «نگاهی به جلوه‌های ادبی و هنری علامه طباطبایی» که به همت قرارگاه مکتب توحید در موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام مشهد برگزار شد، افزود: بحث شعر و علامه طباطبایی یک بحث بسیار طولانی است؛ شعر تنها هنری است که در دوره‌های مختلف در حوزه‌های علمیه رواج داشته است و هیچ‌گاه علمای دینی به شعر، چهره عبوس نشان نداده‌اند. پیش آمده که گاهی علمای دینی با یک چهره خاص در شعر مخالفت نشان بدهند اما با اصل شعر خیر.

طی سال‌های اخیر صدها بیت در مورد خودکشی سروده شده است

وی افزود: برای مثال عده‌ای از علما با مولانا جلال‌الدین بلخی، به دلیل برخی پیش‌فرض‌ها مخالف بودند. یا عده‌ای با حافظ به دلیل تصاویر شعری‌اش مخالف بودند اما با نفس هنر شعر و ادبیات مشکلی نداشتند. اتفاقاً ما همواره فقها و علمای شاعر زیادی در دوره‌های مختلف داشته‌ایم. همیشه ارتباط شعر و حوزه علمیه یک ارتباط محکم و خوب بوده است، پس اینکه عده‌ای می‌گویند شعر از حوزه کاملاً جداست، از نظر تاریخ و منطق اصلاً قابل پذیرفتن نیست.

عاصی خراسانی خاطرنشان کرد: شاعر بودن با هیچیک از مقولات مهمی که در حوزه‌های علمیه داریم هیچ منافاتی ندارد. اینکه در سال‌های اخیر مشاهده شده شعر تا حدودی از حوزه فاصله گرفته است، هم برای شعر و هم برای حوزه‌ها ضررهایی دارد. آسیبی که به شعر می‌رسد این است که شعر خالی از محتوا می‌شود. امروزه محتواهایی وارد شعر شده است که اصلاً قابل دفاع نیست. برای مثال طی سال‌های اخیر صدها بیت در مورد خودکشی سروده شده است. یا ابیاتی تولید شده است که اعتیاد و خیانت را ترویج می‌دهد. متاسفانه ادبیات امروز ما پر شده است از چنین مضامینی.

ادبیات امروز دچار فقر امید است

این شعرپژوه حوزوی ادامه داد: تاثیر مستقیمی که جدایی شعر از حوزه بر ادبیات ما دارد این است که شاعر از مضامینی می‌نویسد که هیچ نسبتی با ارزش‌های دینی و اخلاقی ندارد. امروزه شعرهای فراوانی می‌بینم که کاملاً ضد معارف دینی است. فرض کنید سعدی در زمانه‌ای زندگی می‌کرد که جنگ و ویرانی و مشکلات اقتصادی زیادی وجود داشت. اما سعدی در همان شرایط از موضع حکمت، انسانیت و موضعی که انسان می‌تواند با پیروزی از این مشکلات بیرون بیاید شعر سرود. متاسفانه ادبیات امروز ما دچار فقر امید شده است. سیاه‌نمایی در شعر مدرن و پست مدرن ما بیانگر این است که دیگر در ادبیات ما توحید وجود ندارد. توحید گمشده شعر امروز است چرا که موحدین از شعر فاصله گرفته‌اند.

وی افزود: فرق علما و ادبا در این است که عالم باید فکر خوب تولید کند. اما ادیب با بیانش باید میل عمل به این فکر خوب را رواج دهد. حد واسط فکر و عمل، میل است. مردم بسیاری چیزها را می‌دانند اما به آن عمل نمی‌کنند چرا که میل به عمل توسط ادیب ما فعال نشده است. شعر بهترین ابزار برای تشدید میل به خوبی‌هاست. در کل کار هنر و ادبیات این است که میل به انجام افکار خوب را فعال کند.

شعر بهترین آیینه برای حالات شخصی عرفا

عاصی خراسانی بیان کرد: شعر با زندگی عرفا و حکماً از چند جهت آمیخته است. یک جهت اینکه ما از بسیاری از میراث عرفانی و حکمی بدون آشنایی با شعر نمی‌توانیم استفاده کنیم. برای مثال وقتی مثنوی معنوی را می‌خوانیم با دنیایی از مسائل عرفانی و حکمی مواجه می‌شویم.

وی ادامه داد: مثنوی معنوی سراسر توحید است. تا زمانی که حوزه برنامه‌ای برای ادبیات نداشته باشد، از این همه معارفی که در مثنوی معنوی و دیگر کتاب‌های ادبیات ما وجود دارد محروم می‌شود. جهت دیگر اینکه شعر بهترین آیینه برای حالات شخصی عرفا بوده است. برای مثال علامه طباطبایی با حافظ زندگی کرده است. نه اینکه فقط از سر تفنن شعر حافظ را بخواند بلکه با او زندگی کرده است.

این شاعر آیینی یادآور شد: علامه طباطبایی دو شخصیت را نسبت به دیگر عرفا و حکماً بیشتر قبول داشت. یکی از آن شخصیت‌ها ابوعلی سینا است و دیگری فیض کاشانی. در کل تعداد علما، فقها و حکمای شاعر، انسان را دچار تحیر می‌کند. به عنوان مثال شیخ بهایی، کسی که در نبوغ ادبی فوق‌العاده است و در بینش معنوی هم درخشان و فوق‌العاده. شیخ بهایی چه در غزلیاتش و چه در مثنویاتش به شدت متأثر از مولوی است. شیخ بهایی آن همه بینش معنوی را با ذوق ادبی‌اش ماندگار کرد.

عاصی خراسانی افزود: آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند: «از آرزوهای من این است که روزی چندصد طلبه نخبه را جمع‌آوری کنیم و روی آن‌ها کار کنیم و از میان چندصد طلبه نخبه بتوانیم یک مولوی دربیاوریم. یک مولوی که به‌سان خود مولانا جلال‌الدین بلخی بتواند چندین قرن بر ادبیات ما حاکم باشد.»

شعر علامه طباطبایی در محتوا عرفانی است

وی در خصوص شعر علامه طباطبایی نیز گفت: ما بسیاری شاعر داریم که عارف نبوده اما شعر و عرفان را خوب می‌شناخته و عرفانی سروده است. اما علامه طباطبایی خود یک عارف بود و شعر عرفانی می‌سرود. شعر علامه طباطبایی آیینه حالاتش بود. هر شعر ایشان ناظر بر یک اتفاق خاص بود. برای مثال در نجف دچار فشار مالی می‌شود و می‌رود نزد مرحوم قاضی و پس از این دیدار صحبت‌های مرحوم قاضی را شعر می‌کند. شعر علامه طباطبایی در محتوا عرفانی است و در فرم نزدیک به سبک عراقی است. این شاعر به یک زبان چند لایه در شعر رسیده است لذا شعرش مناسب حالات مختلف است.

این شاعر و و پژوهشگر خراسانی ادامه داد: در مورد شعر علامه طباطبایی دو بحث مطرح است؛ ابتدا ارتباط علامه با شعر شاعران خصوصاً شعر حافظ و میزان تأثیر پذیرفتن او از حافظ و سعدی و دیگری بررسی اشعار خود علامه طباطبایی. در بحث ارتباط علامه با شعر شاعران بهترین کاری که می‌توان کرد، رجوع به خاطرات خود علامه است. در زندگینامه مکتوب خود ایشان ذکر شده که گلستان و بوستان سعدی را خوانده‌اند و استادان ایشان شاعر بوده‌اند. علامه طباطبایی تسلط کامل بر اشعار حافظ داشت در صورتی که شعر حافظ چه از نظر جنبه‌های معنوی و معرفتی و چه از نظر جنبه‌های ادبی ظرایف بسیار زیاد و سختی دارد. تناسبات و ایهام‌ها در شعر حافظ در اوج است و تشریحش کار هر کسی نیست. اما شرح حافظ و غزلیاتش توسط علامه طباطبایی نشانگر تبحر فراوان ایشان در ادبیات است.

آیا علامه طباطبایی اشعارش را در آب ریخته است؟

وی یادآور شد: اشعار علامه طباطبایی از دو جهت محتوا و فرم بررسی می‌شود. شعر علامه طباطبایی به طوری است که به چند گونه معنا می‌شود. از آنجایی که شعر ایشان به سبک عراقی نزدیک است از نظر صنایع بسیار پر بار است. مثلاً صنعت ایهام و ابهام در اشعارش بسیار پر کاربرد است. موسیقی درونی در تعدادی از اشعار ایشان بسیار قوی است که این می‌تواند نشان دهنده تاثیر پذیری علامه از مولانا باشد. بسیاری از شاعران به قوت شعر این شاعر تاکید کرده‌اند.

عاصی خراسانی خاطرنشان کرد: با وجود همه این قوت شعری که در علامه طباطبایی دیده می‌شود، مجموع شعرهایی که از ایشان مانده است یک غزل ترکی ۱۵ بیتی، ۱۱ غزل فارسی که مجموعاً ۷۲ بیت است و قصیده‌ای ۲۲ بیتی، ۴ مورد مثنوی که مجموعاً ۷۰ بیت است. همچنین ترکیب بندی ۲۴ بیتی و یک قطعه ۴ بیتی، مخمسی ۱۸ بیتی، ۳ رباعی که مجموعاً ۶ بیت می‌شود. ۵ بیت هم متفرقات از او به جا مانده است. بیش از این‌ها شعری از علامه طباطبایی به جا نمانده است. چرا که او هرگز در پی انتشار اشعارش نبود و شعر فقط آیینه‌ای برای حالات روحی و عرفانی وی بود.

وی افزود: عده‌ای معتقدند علامه اشعارش را در آب ریخته و عده‌ای دیگر معتقدند اشعارش را در وادی السلام به خاک سپرده است.

به گزارش ایبنا سلسله جلسات گفتاورد به صورت موضوعی و مناسبتی در موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام مشهد، برگزار می‌شود. موضوعات و مباحث این سلسله جلسات تخصصی است و در هر جلسه کارشناس موضوع مورد نظر دعوت می‌شود. علی مقدم متخلص به (عاصی خراسانی) شاعر، پژوهشگر، شعر پژوه حوزوی و مدرس دروس حوزه علمیه متولد سال ۱۳۷۱ است. وی از سال ۱۳۹۶ شعر می‌سراید و برگزار کننده و گرداننده دوره‌های مختلف مثنوی خوانی، گلستان خوانی و شاخصه‌های شعر آیینی است. همچنین علی مقدم به همراه «مسعود یوسف‌پور»، دیگر شاعر خراسانی، از تاسیس کنندگان انجمن ادبی «مطلع» است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها