خبرنگاران ایبنا طی مدت برگزاری نمایشگاه کتاب قریب به 1000 خبر تهیه کردند و در حوزه فرهنگ مقاومت نیز حدود 100 مطلب مختلف شامل خبر، گزارش، مصاحبه و یادداشت منتشر شد. در این دوره از نمایشگاه، خبرنگاران حوزه فرهنگ مقاومت خبرگزاری تخصصی کتاب در نشستهای مختلفی در حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی شرکت کردند و فرصت گفتوگو با چهرههای مختلف این حوزه را داشتند که در این گزارش گزیدهای از نظرات 20 فرد صاحبنظر و شناخته شده را میخوانید.
لزوم روشنگری درباره جنگ به زبانهای مختلف
مرتضی قاضی، مدیرگروه مطالعات فرهنگی اجتماعی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس یکی از مأموریتهای این مرکز را ترجمه کتابهای جنگ تحمیلی به زبانهای دیگر عنوان کرد و گفت: در قالب این آثار میخواهیم به دنیا بگوییم که ماجرای جنگ ایران و عراق چه بوده و برای مخاطبی که فرق ایران و عراق را نمیداند و درمورد اینکه چرا این دو کشور با هم جنگیدند، اطلاعی ندارد، روشنگری کنیم. (لینک)
نهضت 100 برابری شدن آثار دفاع مقدس یک بحث کیفی است
نصرت الله احمد زاده از فعالان حوزه دفاع مقدس در نشستی با موضوع «بررسی و تبیین نهضت تولید صد برابری آثار دفاع مقدس» گفت: صد برابری شدن تولید آثار مرتبط با دفاع مقدس را به کیفیت نسبت میدهم، آنچه در کتاب با عنوان افزایش 100 برابری معنی پیدا میکند از منظر مخاطب است. عدد صد برابری اهمیت این کار را نشان میدهد. فعالیت فرهنگی برای این برپا میشود که به کیفیت برسیم... نگاه رهبر در این زمینه را «پدرانه» میدانم... درحال حاضر 1000 کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس داریم که نمیتوان تعداد آن را به 100 هزار نسخه رساند! (لینک)
درهای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بسته نیست!
سردار علیمحمد نایینی، ريیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس گفت: باید نقد کتابها در حوزه دفاع مقدس را جدی بگیریم. همچنین رونمایی کتاب همراه با حرفهای کارشناسانه را دنبال کنیم. ضمن اینکه ارتباط ناشران و نویسندگان با مراکز اسنادی باید جدی گرفته شود. درهای مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس به روی علاقهمندان به تحقیق در این حوزه کاملا باز است. (لینک)
شکستهای جنگ را بدون ترس بگوییم؛ پیروزیها بی غرور...
گلعلی بابایی، نویسنده پیشکسوت حوزه دفاع مقدس با بیان اینکه براساس جهاد تبیین تاکیدی وجود دارد مبنی بر اینکه کارهایمان را ثبت کنیم و باید بی کم و کاست درباره جنگ بگوییم و ادامه داد: باید از بیان شکستهایمان نترسیم و از پیروزیها – در دوران دفاع مقدس- نیز مغرورانه حرف نزنیم. جنگ ما یک جنگ نامتقارن بود که در یک طرف ارتش مسلحی بود و در طرف دیگر تحریم کامل بودیم... ممکن است در جنگ عملیات کربلای 4 و والفجر مقدماتی و... رخ داده باشد و در جایی پیروزیهایی رقم خورده است. (لینک)
باید برای جشنوارههای این حوزه استراتژی داشت
فرزانه قلعه قوند، جانشین انتشارات پیام آزادگان در نشستی با عنوان «بایستهها و آسیبهای جوایز ادبی» گفت: دغدغهام بعد از سالها که در حوزه جشنوارههای ادبی حوزه دفاع مقدس کار میکنم این است که برای این حوزه استراتژی و راهبرد داشته باشیم. ما درگیر رشد کمی جشنوارههای ادبی هستیم اما این جشنوارهها در ماهیت تفاوت چندانی با هم ندارند. به عنوان مثال همان اتفاقی که در جشنواره دفاع مقدس میافتد در جشنواره شهید سلیمانی هم میافتد. جشنوارههای ادبی حوزه دفاع مقدس نوآوری ندارند. برنامهریزی برای اجرای این رویدادها داریم اما برنامه ریزی استراتژیک نداریم. شاید به فرصتها و تهدیدها توجه میشود اما به نقاط قوت و ضعف این حوزه توجه نمیشود. (لینک)
جای خالی بخش خصوصی و جامعه مدنی در اعطای جوایز
علی شجاعی صائین در نشست در «بایستهها و آسیبهای جوایز ادبی» درباره روند برگزاری جشنوارههای ادبی و اعطای جوایز گفت: جشنوارههای فعلی همه از سوی نهادهای نظامی و حاکمیتی برگزار میشود. نفس برگزاری جشنوارهها به نهادهای نظامی گره خورده است. به عبارتی تولد جوایز در بستر نادرستی اتفاق افتاده است. نگاهم به جشنوارهها این است که نشانه زنده بودن جامعه فرهنگی هستند. اگر بخش خصوصی و مردمی را در این رویدادها مشارکت بدهیم آن وقت جشنواره در فضا و بستر متفاوتی شکل خواهد گرفت. باید جشنواره از بطن جامعه فرهنگی رخ میداد و شکل میگرفت و اگر اینگونه بود الان جشنوارهها مسیر دیگری را طی کرده بودند... حتی وزارت ارشاد هم وارد کار جشنوارههای حوزه دفاع مقدس نشده است شاید در مقاطعی حمایت مالی کرده باشد. درحالی که وزارت ارشاد جایزه کتاب سال را برگزار میکند. (لینک)
الان تولید آثار متعدد درباره سردار سلیمانی ضرر ندارد
مسعود ملکی، کارشناس حوزه فرهنگ و ادبیات که در خصوص یک مجموعه 30 جلدی مردم نگاری درباره تشییع سردار سلیمانی کار کرده است در نشستی با موضوع «مردم و روایت تشییع سردار سلیمانی» گفت: کمیت بالا در تولید آثار درباره سردار سلیمانی ضرر ندارد و در مقطع کنونی خوب است و برای سند و روایت مناسب هستند. اگر نگاه اسنادی داشته باشیم خوب است البته اگر از نگاه بازار نگاه کنیم – این تعدد آثار- افت است. بسته به موضع است که کمیتی بخواهیم کار کنیم یا کیفیتی. (لینک)
بین نویسندگان درباره قاسم سلیمانی شبکهسازی شود
سعید زاهدی دیگر کارشناس حوزه ادبیات پایداری هم در نشست مذکور درباره اهمیت شبکه سازی بین نویسندگانی که درباره سردار سلیمانی کار تالیفی تولید کردند صحبت کرد و ادامه داد: خوب است این مجموعه کتاب تاریخ شفاهی نمایه شود و برای محققان مورد استفاده قرار گیرد. اگر با 500 جلد کتاب بتوانیم شبکهای از نویسندگان ایجاد کنیم آن وقت حتی اگر 2 هزار کتاب هم تولید شود ارزشمند است. (لینک)
بعضی کارها سند هستند اما قوی خیر!
مرتضی سرهنگی، نویسنده پیشکسوت دوران دفاع مقدس درباره تعدد آثار حوزه دفاع مقدس که بعضا توسط نویسندگان غیر حرفهای هم نوشته میشوند گفت: شاید سادگی و البته نه سطحی بودن بعضی از این کتابها خودش یک سند –معتبر- درباره جنگ باشد. این کتابها را یک دیپلمات، مورخ یا کارشناس به رشته تحریر درنیاورده است بلکه همان مردم عادی که در جنگ بودند این کتابها را نوشتهاند. این افراد هر آنچه را که دیدهاند به زبان مکتوب درآوردهاند. بعضی از این کتابها طبیعی است که کارهای قویای نباشد هرچند شاید در دهه 60 این چنین کارهایی هم قوی محسوب میشد، اما در دوران کنونی با توجه به رشدی که ادبیات جنگ سپری کرده است چنین آثاری خود به خود پایین و عقب میمانند. (لینک)
سوژههای جنگ خاصیت انسانی دارد
مسعود امیرخانی در مراسم رونمایی از ترجمه کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» گفت: ادبیات جنگ، ادبیات بدون مرز است. سوژههایی که در جنگ به وجود میآید خاصیت انسانی دارد و به راحتی می تواند به زبانهای مختلف ترجمه شود. (لینک)
حق مخاطبان است درباره گذشته بدانند
صادق وفایی، خبرنگار حوزه فرهنگ در نشست نقد و بررسی کتاب «کوهستان آتش» گفت: حق مخاطبان است که درباره اتفاقات گذشته بدانند. در این کتاب دعوای بین شهید همت و اکبر گنجی را ملاحظه میکنیم. سختیهای جنگ را احساس میکنیم. زجرهایی که همت کشید را متوجه میشویم. کتاب کم و کاستیهای آن زمان را به خوبی بیان میکند. ما در این کتاب میبینیم که شهید همت در بعضی مواقع جوش میآورد و حرفهای تندی میزند. (لینک)
در معرفی دشمنمان در جنگ خوب عمل نکردیم
احمد شاکری عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مولف کتاب «دشمنشناسی در ادبیات دفاع مقدس» گفت: دشمنشناسی در ادبیات به ویژه ادبیات دفاع مقدس و ادبیات جنگ از جایگاه ویژهای برخوردار است چون ادبیات دفاع مقدس از جنگ روایت میکند و جنگ 2 رکن دارد: جبهه خودی و جبهه دشمن. جنگ تقابل بین دو نیرو است و این تقابل و شناخت جنگ و شناخت آدمهای جنگ منوط به شناخت طرفین است. مشکلی که از دیرباز در ادبیات دفاع مقدس و ادبیات جنگ داشتیم، این است که نگاه ما به جنگ و ادبیات جنگ از منظر نگاه خودی بوده است. ما در معرفی دشمنی که در طول دفاع مقدس با او جنگیدیم موفق عمل نکردیم بلکه دشمن در ادبیات ما مفقود بوده است. (لینک)
معرفی و تبلیغات کتابهایمان جالب نیست
جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نویسنده کتابهایی همچون «آشنایی با انقلاب اسلامی ایران» که معتقد است اگر کتاب نیاز فکری مردم را ارضا کند، مورد استقبال هم قرار میگیرد، گفت: حقیقتا ما در معرفی و تبلیغ کتاب یک مقدار ضعیف هستیم. سرمایهگذاری برای تبلیغ کتاب به اندازهای که لازم است انجام نمیشود. نکته دوم اینکه کتابهایی که عمیقا متناسب با نیاز جامعه باشند هم کمتر چاپ میشود. در حوزه دفاع مقدس شاهد هستیم بسیاری از نویسندگان بیشتر متناسب با سلیقه خودشان کتابی را مینویسند. لزوما این سلیقه میتواند متناسب با نیاز جامعه نباشد... هرچقدر نویسندگان در کتابشان از اسناد استفاده کنند کتابها دارای اعتبار بیشتری خواهند شد. من هم در کتابهای خودم سعی کردم از اسناد زیادی استفاده کنم برای همین کتابهایم از فروش خوبی برخوردار است. (لینک)
نویسندگان مرز بین خیال و واقعیت را گم نکنند!
هما مهرآبادی، مدیر تولید کتاب در انتشارات 27 بعثت ویکی از نویسندگان کتابهای «گلی زیر آوار» و «در یاد تو خواهم ماند»، گفت: یک واقعیت این است که در تولید آثار مربوط به شهدا و آثار مذهبی در گذشته مخاطبشناسی نمیکردیم. اما تاکید میکنم این وضعیت برای گذشته بود اما در حوزه کاری خودم به این موضوع واقف هستم که مخاطب شناسی صورت میگیرد... همین بی توجهی باعث شده بود که برخی بگویند صفحهآرایی و جلد کتابها مورد توجه قرار نمیگیرد و حداقل آثار به گونهای تولید میشوند که برای مخاطب خاکستری جذاب نیستند. در واقع کارها برای کسانی که علاقه چندانی به مطالعه ادبیات مقاومت و پایداری ندارند جذابیتی ندارد... اگر نویسندگان مرز باریک بین تصوریگری و خیالپردزای را پیدا کنند استفاده از زبان روان و قصه گونه با تولید آثار مستند هیچ منافاتی ندارد. برخی نویسندگان وقتی از ماجرای جنگ، عملیات و زندگی یک شهید میخواهد تصویر بدهند دچار خیالپردزای و طرح خیالاتشان میشوند. در این حالت آنها وارد قصهگویی میشوند. اما مستند بودن آثار خیلی مهم است و مرز مذکور بسیار باریک است. (لینک)
ارتقای کمی و کیفی ادبیات دفاع مقدس
جواد کاموربخشایش، نویسنده کتاب «تلخی رهایی» گفت: به نظر من ادبیات دفاع مقدس به مرحله ارتقای سطح کیفی و کمی رسیده است اما بیمی که در این زمینه وجود دارد تحریف این روایتها است. ما به عنوان نویسنده باید در جهت مستندنگاری روایتها تلاش کنیم. چراکه میتواند پایهای برای نوشتن رمان و یا ساخت اثر نمایشی باشد. بنابراین نوشتن اینگونه کتابها مستلزم توانایی در پژوهش و مستندنگاری است. (لینک)
بعدها تاریخ تطبیقی حقایق را روشن میکند
امیر سرتیپ مسعود بختیاری از فرماندهان پیشکسوت ارتش با اشاره به اینکه در ادبیات دفاع مقدس یک آسیب مربوط به روایت های سوگیرانه و دو قطبی شده است گفت: صداقت تاریخ در گذر زمان مشخص میشود، بعد از اینکه یک دوره تاریخ به اتمام میرسد و دست اندرکاران فعالیتشان تمام میشود کارشناسان حوزه تاریخ با بررسی تطبیقی میتوانند مشخص کنند که حقایق ماجرا چه بوده است... با بررسیهای تطبیقی حقایق روشن میشود. تا وقتی بازیگران حادثه هستند، روایتها با دیدگاههای فردگرایانه گفته میشود، این خصوصیت تاریخ است. (لینک)
صدام از جنگ افروزی پشیمان شد
امیر مروت آزادبخت از فرماندهان پیشکسوت دوران دفاع مقدس به ویژه در مناطق غربی کشور و نویسنده کتاب «جامعه شناسی جنگ» گفت: جنگ جدال بین دو دولت است با کمک نیروهای مسلح تا یک دولت بتواند بر دولت دیگری غلبه کند. صدام حسین دنبال تسلط بود و فکر میکرد نیروهای مسلحش برتری دارند. در واقع همین گونه هم بود. در ابتدای انقلاب حدود 12 هزار نفر از پرسنل ارتش اخراج شدند. تعدادی اعدام، بازنشسته یا به خارج از کشور مهاجرت کردند. دوره خدمت سربازی هم به یک سال کاهش پیدا کرد و حدود 200 هزار نفر از ظرفیت ارتش کاسته شد. کار به جایی رسید که حتی کادر ارتش هم نگهبانی پادگانها را میداد. در چنین شرایطی درگیری خوزستان شروع شد؛ اما ارتش با همان استخوانبندی که داشت، آمادگی پیدا کرد با 50 گردان ناآرامیهای منطقه را بخواباند... صدام از همان روز اول از شروع جنگ پشیمان شد. (لینک)
جایگاه مناسب خاطرهنگاری دفاع مقدس
حمید حسام از نویسندگان شناخته شده در حوزه دفاع مقدس و نویسنده کتاب «آب هرگز نمی میرد» با اشاره به اینکه در حوزه خاطره نگاری پیشرفت صورت گرفته گفت: اینکه در خاطرهنگاری پیشرفت چشمگیری صورت گرفته است به این جهت است که جنس خاطره، جنسی است که محصول دفاع مقدس با این مختصات است وگرنه قبل از انقلاب هم حتی در قالب یادداشتهای روزانه و سفرنامهنویسی ویژه رجال سیاسی بوده، اما با این مختصات بهنظر میرسد یک رنگ و لعاب خاص دفاع مقدسی با تعریف خودش پیدا کرده و از این جهت نسبت به بقیه گونهها اقبال هم نویسندهها و هم مخاطبان به این قالب بیشتر از بقیه گونههاست. (لینک)
لزوم مخاطب شناسی کودک و تولید آثار مناسب
سید علی کاشفی خوانساری درخصوص نحوه سخن گفتن –از سردار سلیمانی- برای کودکان در نشستی با این موضوع با اشاره به اینکه مسائل سیاسی، خبری، جایگاه شغلی و ... هیچکدام دلیلی برای صحبت با کودکان نیست و با طرح چند پرسش همچون برای مخاطب کودک و نوجوان چه جنبههای برتری میتوان یافت که مورد نظر آنها باشد؟ چگونه سخن بگوییم؟ تاکید این موضوع پرداخت که مهمترین ممیزی که مشخص میکند، مخاطب است و گفت: امروزه دیگر نگاه جامعهنگر پذیرفته نیست؛ مخاطبها یکدست نیستند. ممکن است مخاطبی در خانوادهای بزرگ شده باشد که از شهادت حاج قاسم سلیمانی ناراحت شدند؛ چنین شخصیتی کاملاً با حاج قاسم سلیمانی آشناست؛ از طرفی با کودکی مواجه هستیم که خانواده آن هیچ واکنشی با این حادثه نشان نداده است؛ با این دو دست مخاطب، نمیتوان با یک ادبیات صحبت کرد. (لینک)
دغدغه مستند نگاران؛ برخی مسئولان راحت طلبند!
سجاد محقق خبرنگار و نویسنده حوزه جنگ با بیان اینکه سال گذشته دوسفر به سوریه داشتم گفت: در مورد مستندنگاری از موضوعات جنگی همیشه یکی از مسایل بحثهای نظامی و امنیتی است؛ اما برخی برای اینکه راحت باشند، مسایل غیرمحرمانه را هم محرمانه جلوه میدهند. خبرنگار در خوشبینانهترین حالت در مناطق نظامی شهروند درجه 3 است و نباید انتظار برخوردی خوشبینانه داشته باشد. او همیشه به عنوان موجودی سرکش و دردسرساز شناخته میشود... ثبت در لحظه مهم است و در گذر زمان مسئولیت میآورد. (لینک)
پیشنهاد ساخت یک فیلم دفاع مقدسی از زبان سخنگوی دولت
گفتنی است در نمایشگاه مذکور مقامات دولتی مختلفی هم حضور پیدا کردند و آثار حوزه فرهنگ مقاومت برایشان جالب توجه بود. علی بهادری جهرمی، سخنگو و رئیس شورای اطلاعرسانی دولت یکی از آن چهرهها بود که در اظهار نظری درباره کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» گفت: کتابهای بسیار خوبی از ناشران مختلف در نمایشگاه کتاب مشاهده کردم و فکر میکنم کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» قابلیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را دارد. درست است که خواندن کتاب اثر گذار است اما تاثیری که فیلم در ذهن مخاطب میگذارد بیشتر است. (لینک)
نظر شما