جلوه حماسه حسینی در ادبیات فارسی/ شماره سه؛ شعر تقدیمی محمدمهدی عبدالهی به حضرت مسلم:
از گندم ری کوفهای دیگر کشیدند
محمدمهدی عبدالهی، شاعر و پژوهشگر شعر آیینی در نخستین روز محرم که به نام مسلم بن عقیل، یار وفادار سالار شهیدان نامگذاری شده شعری را برای عرض ارادت به این شهید سروده و در اختیار ایبنا قرار داده است.
جام شقاوت را پياپى سركشيدند
در ذهن خود تصوير چندين سركشيدند
در پاى مسلم، بىوفايى را نوشتند
زنجير غربت را در اين دفتر كشيدند
حرمت ندارد هيچ مهمانى در اين شهر
از گندم رى، كوفهاى ديگر كشيدند
دلشورهها دارم مجال صحبتى نيست
چشم مرا مثل شب محشر كشيدند
دست مرا در آن شب تاريک بستند
نقشه براى دست آبآور كشيدند
يک شعبه از تيرى سه سر را سمت آن مشک
يک شعبه بر ناى على اصغر كشيدند
آن شعبه آخر تو را از پاى انداخت
در موج خون، قلب تو را مضطر كشيدند
عرش خدا را بر زمين مصلوب كردند
بر نيزهها تا مُصحفى پرپر كشيدند
حتى تصور كردنش آسان نباشد
از دست ثارالله، انگشتر كشيدند
در این مصیبتنامه خواندم ظهر غربت
برکودکان تشنهلب خنجر کشیدند
توفان گرفت اما تبار شبپرستان
نقشه براى زينب و معجر كشيدند
بگذار روضه بعد از اين سربسته باشد
سرو رشيد خيمه را بىسر كشيدند
نظر شما