در مراسم آیین رونمایی از کتاب «آیا کارآفرینی مرده است؟» مطرح شد:
مجتبایی: کاربردیتر به بازرگانی نگاه کنیم/ حسینینیا: کارهای خرد را دست کم نگیریم
حسینی نیا گفت: ما باید روی شغلهای کوچک کار کنیم و اجازه بدهیم کارآفرینی مسیر طبیعی خودش را برود. نباید کارهای خرد را دست کم بگیریم و این را به عنوان یک رهیافت ملی در نظر بگیریم. امیدواریم خروجی این کتاب این باشد که مطالعهای را به همین سبک و سیاق در ایران داشته باشیم.
رحیمیان در ابتدای نشست بیان کرد: مقدمه هر حرکتی علم است. تا وقتی علم نباشد حرکتی دقیق شکل نمیگیرد. مقدمه هر پیشرفتی تولید علم و ادبیات است. در همه عرصهها و در رأس آن در تحولات فکری، سیاسی و اجتماعی ابتدا اندیشهورزان اندیشهورزی میکنند و جامعه به تبع آن به حرکت و پویایی واداشته میشود. خواه ناخواه زمینه حرکت فراهم میشود. عرصه اقتصاد نیز از این اصل کلی که یک سنت است مستثنا نیست.
وی ادامه داد: علیرغم اینکه در دنیا بحث کارآفرینی چندین دهه سابقه دارد، در ایران شاید حدود 2دهه است که این ادبیات وارد کشور شده است و کتابهای خوبی نیز چاپ شده است. عرصه کارآفرینی به عنوان یک پیشران عرصه مهمی است. لذا تولید ادبیات و علم نیز به همین میزان دارای اهمیت است.
رحیمیان با اشاره به اهمیت فعالیتهای دانشجویی بیان کرد: ما اعلام آمادگی میکنیم که پلی بین سازمانها و دانشجوها باشیم. ما باید از این پتانسیل 3.5 میلیون دانشجو بهرهگیری کنیم و با همافزایی گامی در جهت توسعه کارآفرینی برداریم و معضل بیکاری را حل نماییم. جهاد دانشگاهی خانه فرهیختگان است و امیدواریم این اولین گام آن باشد.
علیاکبرزاده دیگر سخنران این نشست بیان کرد: مجموعه سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی، اولین ناشر دانشگاهی بعد از انقلاب است ضمن اینکه از یک سری ابعاد و مختصات میشود گفت که این مجموعه، بزرگترین ناشر دانشگاهی کشور است. تا کنون بیش از 11 هزار عنوان منتشر شده است که حتی در ناشران قبل از انقلاب نیز این آمار وجود ندارد.
وی افزود: متوسط انتشار کتاب در 2 تا 3 سال اخیر نزدیک به 600 عنوان در سال بوده است. علاوه بر این چیزی که ما را متمایز میکند فعالیت گسترده ترویجی و فرهنگی در حوزه کتاب است. ما 5 طرح ملی را به همراه شعبمان در سراسر کشور اجرا میکنیم. کتاب سال دانشجویی که 29 دوره برگزار شده، پایاننامه سال دانشجویی که 20 دوره برگزار شده، 6 دوره پایاننامه سهدقیقهای و 2 دوره کتاب ملی 3دقیقهای و طرح ملی فصل سخن که مربوط به کتابهای علوم انسانی است و در 20 الی 25 استان کشور برگزار میشود.
علیاکبرزاده گفت: بخش بزرگی از کارهایی که ما منتشر کردهایم مرتبط با حوزه کارآفرینی است و میشود گفت جهاد دانشگاهی از اولین مجموعههایی است که در این حوزه فعالیت کرده است و این فعالیتها در مجموعههای مختلف جهاد در حوزه فرهنگی از جمله سازمان دانشجویان، مجموعه سازمان قرآنی و سازمان انتشارات و ... صورت گرفته است. همچنین رویدادهای استارتآپی که صورت میگیرد نیز با هدف نهایی ایجاد کسب و کار است که دانشجویان بتوانند مهارت آموزی کنند. امیدواریم این اثر در جهت تقویت کتابهای حوزه کارآفرینی کمک کند.
کار نشر کار سادهای نسیت
حسینینیا به عنوان یکی از مترجمان کتاب «آیا کارآفرینی مرده است؟» دیگر سخنران این نشست بود. وی بیان کرد: از همه کسانی که کمک کردند تا این کتاب آماده شود و در اختیار جامعه سیاستگذاران و دانشگاهی قرار بگیرد تشکر میکنم. این روزها کار نشر کار سادهای نیست. مسائل زیادی وجود دارد و با این حال جهاد دانشگاهی تلاشهای قابل ستایشی انجام داده است.
وی درباره نویسنده کتاب گفت: اسکات شین یکی از 5 نویسنده برتر دنیا در حوزه کارآفرینی است. کتاب دیگری نیز دارد با عنوان «تئوری عمومی کارآفرینی». اسکات شین حرفهای زیادی دارد و همینقدر که اسمش روی کتاب است باعث اعتبار کتاب میشود.
حسینینیا با اشاره به عنوان کتاب و اهمیت عنوانهای جذاب بیان کرد: یکی از اولین کارگاههایی که من در دانشگاه برگزار کردم مربوط به 12 سال پیش است که عنوانش «کارآفرینی خوشمزه» بود و همین عنوان بسیاری را به این کارگاه کشاند. از آنجایی که درباره کارآفرینی در حوزه غذا بود این عنوان را انتخاب کرده بودم.
وی بیان کرد: اسکات شین با این کتاب برای جامعه دانشگاهی رهیافت جدیدی ایجاد میکند. این کتاب درباره استارتآپهای آمریکا است و درسهای آموخته فراوان و نگاه خاصی به مسائل دارد و نوع نگاهش بسیار جالب است و پس از مطرح ساختن یک دستگاه معادله چند معادلهای و چندمجهولی، به هر سوال پاسخ میدهد. از این بعد، کتاب بسیار ارزشمندی است.
حسینینیا گفت: درسی که از این کتاب میگیریم، این است که ما باید روی شغلهای کوچک کار کنیم. خیلی از کارهایی که ما انجام میدهیم کمککننده هستند اما عامل نهایی نیستند. ما باید اجازه دهیم کارآفرینی مسیر طبیعی خودش را برود. باید بگذاریم جوانها خودشان راه را پیدا کنند. نباید کارهای خرد را دست کم بگیریم و این را به عنوان یک رهیافت ملی در نظر بگیریم. امیدواریم خروجی این کتاب این باشد که مطالعهای را به همین سبک و سیاق در ایران داشته باشیم.
بختیاری دیگر مترجم این کتاب، سخنران بعدی بود. وی بیان کرد: آمریکا بر خلاف جهان سوم، دغدغه فراوانی در حوزه کارآفرینی دارد و زمانی که بهرهوری کاهش پیدا میکند سیاستگذاران بسیار ناراحت میشوند و برای رفع مشکل تلاش میکنند. در سال 2015 دیو برتن چیزی را متوجه شد و آن هم این بود که روند کارآفرینی داشت در آمریکا تغییر میکرد. در بررسیهایی که انجام داد متوجه شد که کارآفرینی در حال زوال و مرگ است. اما آیا واقعا اینچنین بود؟ خیر.
وی افزود: روند کارآفرینی تغییر کرده بود و از کارفرمایی به سمت خوداشتغالی و میکروجابها رفته بود. آنطور که در آن تحقیقات مشاهده شد این بود که همه آنچه فکر میکردیم بر کارآفرینی تاثیرگذار است شاید تاثیرگذار نباشد. محققان بحث مالیات را مطرح میکنند. مشخص میشود مالیات تاثیری بر کارآفرینی ندارد و موضوع، مالیات بردرآمد است. این کتاب ساختار شکنی کرده و در 16 فصل مباحث جذابی را مطرح کرده و در آخر، اسکات شین میگوید: نگران نباشید، حال ما خوب است.
مجتبایی به عنوان یکی از پیشکسوتان و اساتید، دیگر سخنران این نشست بود. وی بیان کرد: جملهای در کتاب دیدم که بسیار زیبا بود. این جمله میگوید کمبود استعداد ماهر، موفق شدن کسب و کارهای کوچک را سختتر میکند.
وی اضافه کرد: از 4 میلیون بنگاهی که در کشور داریم، 92 درصدشان متوسط و کوچک هستند. این کتاب بر این گونه بنگاهها تمرکز ویژهای دارد؛ جامعهای که بیشترین نیاز را دارد.
مجتبایی گفت: در دورهای، یک تب و تابی اتفاق افتاد به نام NBA و DBA و افراد گمان کردند با گذراندن این دورهها میتوانند در بازرگانی موفق عمل کنند. متاسفانه کارآفرینی در ایران ضریب شکست بالایی دارد و برخی فکر میکنند صرفا این دورهها میتواند از آنها یک بازرگان بسازد. متاسفانه بازارشناسی اولیه، اصول و بازارداری را بلد نیستند. این گونه کتابها مهارتهایی را به افراد میدهد و خلاء را از این جهت پر میکند.
وی بیان کرد: در حال حاضر به بهترین اساتید دانشگاه اگر بگویید آیا خودتان بازاریابی کردهاید میگویند خیر. امثال اسکات شین مطالب کاربردی مینویسند. دیگر وقت تعریف فرضیهها نیست و باید کاربردیتر به بازرگانی نگاه کنیم. هیچ کس ترسیم واقعی از کارآفرینی ندارد. من برداشتم این است که دیدن جنبههای کاربردی، موضوع متفاوتی است. فکر میکنم ضعف در رفتار نتیجهگرا بودن، میتواند با این کتابها، بهبود پیدا کند.
نظر شما