حجتالاسلام محمدحسین سرانجام در یادداشتی به مناسبت میلاد پیامبر نوشت: «ای پیامبر خدا؛ تو آمدی تا غل و زنجیرها از دست و پای خسته و مجروح ما باز کنی و دوباره ایستادن را به یادمان آوردی.»
ای پیامبر خدا؛
تو آمدی تا غل و زنجیرها از دست و پای خسته و مجروح ما باز کنی و دوباره ایستادن را به یادمان آوردی. تو گفتی خداوند انسان را برای پرواز، برای رسیدن به قرب خود آفریده است، نباید در زمین ماندگار شد. تو بودی که نشان دادی از زمین خسته راهی به آسمان هست. که گفتی خداوند هنوز از انسان دست نشُسته است. تو بودی که با رنج و استقامت خود خوب بودن را به یادمان آوردی، این راه را گشودی و ما را امت خود خواندی تا مسیر حق را بجوییم و بپیماییم. و تو به ما آموختی که جانمان را بهایی است بسیار والاتر از آن چه که خورشید بر آن تابیده. تو بودی که سلام و صلح و را برای ما به ارمغان آوردی و سایه رحمت الاهی را بر سر جهانیان گستراندی.
تو وارثِ آدم و نوح، تو یادآورِ داوود و سلیمان، ادامه دهنده راه موسی و عیسی و سلالة ابراهیم و اسماعیل ای. در پناه نام تو است که عرب و عجم، فارس و کرد و بلوچ، ایرانی و غیرایرانی، به هر زبان که سخن بگوییم در کنار هم، زیست میکنیم. آنگاه که یاد تو در میان باشد و نام تو بر زبان بیاید، هر تفاوتی رخت بر میبندد و هیچ اختلافی باقی نمیماند. تو به ما آموختی رسیدن به قرب الهی را بهایی است و آن گام نهادن بر خویشتن است، و خود تا بالاترین درجهای که هیچ موجودی را توانایی تصور آن نبود پرکشیدی، تا ملاء اعلی، تا قال قوسین أو ادنی. و مارا فراخواندی که این راه گشوده است، برای آنکه از مُلک و مَلَک بالاتر رفت و به مَلِک مقتدر نزدیک شد. تو آمدی تا در زمین وجود ما نهال سعادت و رستگاری بنشانی و یادگاران خود را در میان ما به ودیعه نهادی تا از آن مراقبت کنند. تو رشته پیوند زمین و آسمان بود و هستی.
به ما گفتی در این راه باید صدق و درستی توشه خود کنیم، برادرانمان را چو جان خویشتن دوست بداریم و برای همه، حتی آنان که در کیش و آیین با ما همراه نیستند، خیرخواهی کنیم. تو از ما خواستی بتها را بشکنیم، مرزها را برداریم، کاخها را ویران سازیم و زمین را برای رسیدن به آخرت آباد کنیم. و برادری و برابری را شرط استقامت در این راه قرار دادی.»
نظر شما