پیش به سوی شهر مندلی
در کتاب «عملیات محرم» (علیرضا لطفالله زادگان، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) درباره چگونگی شروع این عملیات میخوانیم «طبق طرح مانور این عملیات مقرر شد نیروهای خودی پس از تصرف اهداف تعیینشده و با اصلاح خطوط دفاعی عملیات مسلم بن عقیل (ع) در آخرین تپههای دامنه ارتفاعات گیسکه و کهنهریگ در نخلستانهای اطراف شهر مندلی پدافند کنند. در ساعتهای اولیه عملیات، همه اهداف پیشبینیشده به جز قسمتهای پایین ارتفاعات 200 به تصرف نیروهای خودی درآمد. همزمان با پیشروی نیروهای اصلی عملکنند، سه گروه چریکی نیز به جاده شمالی منتهی به شهر مندلی اعزام شدند که دو گروه از آنان با بخشی از نیروهای عراقی در این منطقه درگیر شده، ضمن وارد آوردن خساراتی از جمله انهدام چند دستگاه تانک و نفربر و به هلاکت رساندن و مجروح کردن بالغ بر 500 تن از آنان، 18 نفر را نیز به اسارت گرفتند.»
دسته سوم از نیروهای چریکی ما نیز، با بهرهگیری از تسلطی که بر جاده منتهی به مندلی داشتیم، وارد این شهر شدند و بعد از درگیری پیروزمندانه با دشمن و وارد کردن ضربات سخت و خسارات جدی به آنان و پخش اعلامیه، طبق نقشه قبلی از آنجا بیرون زدند و به دستههای بیرون شهر پیوستند. نیروهای ما در این عملیات حداقل 14 فرمانده بعثی را که دو نفر از آنان فرمانده گردان بودند هلاک کردند و به دشمن تلفاتی چندصدنفری وارد آوردند.
البته ما در این علمیات به موفقیت صد در صد نرسیدیم و همه اهدافی را که تعیین کرده بودیم محقق نکردیم. به روایت همان کتاب «عملیات محرم» اجرای نقشه ما در یکی از محورها با مشکل مواجه شد؛ «باوجود موفقیتهای بهدستآمده در این عملیات، نیروهای عراقی به دلیل تأمیننشدن محور چپ عملیات (محدوده عملیات تیپ 21 امام رضا و قسمتهای پایین ارتفاعات 200) موفق به رخنه در قسمتی از ارتفاعات 200 شدند و از ساعت ده و نیم صبح، بار دیگر تنگه میانتنگه و قسمتهایی از ارتفاعات گیسکه را تصرف کردند. به همین دلیل نیروهای خودی ناگزیر در چند نقطه به مواضع قبلی خود بازگشتند.» طبق سند شماره 32182 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، واحد اطلاعات عملیات تیپ امام رضا (ع) همان زمان در بررسی دلایل این ناکامی، چند دلیل را فهرست کرد که در میانشان ضعف ما در کار شناسایی منطقه، وجود چند میدان مین و شمار زیاد نیروهای عقیه و احتیاط دشمن، و نیز ناهماهنگی میان آتش توپخانههای ما و نیروهای عملکننده مهمترین دلایل بودند.
روایت ما و آنها از نتیجه عملیات
بعثیها مدعی بودند که ما را در این عملیات ناکام گذاشتهاند و ما هنگام عقبنشینی تلفات سنگینی دادهایم. میگفتند حداقل 2 هزار و 600 نفر از ایرانیها را کشتهایم و تعداد زیادی هم مجروح و اسیر به آنان تحمیل کردهایم. حتی ستاد فرماندهی نیروهای مسلح عراق در اطلاعیهای، ضمن تکرار لفاظیهای همیشگی رژیم بعث، اعدادی را جعل و به عنوان تلفات نیروهای ایرانی در این عملیات اعلام کرد.
اما قرارگاه نجف در اطلاعیهای، این عملیات را پیروزی مهمی برشمرد و آن را گامی در مسیر احقاق حقوق ما تعبیر کرد. «رهروان خط خمینی، حماسهای دیگر آفریدند و در جهت تکمیل طرح عملیات مسلم بن عقیل (ع) با رمز یا زینالعابدین (ع) با یک یورش، به پاکسازی ارتفاعات و محورهای اطراف شهر مندلی پرداختند و با نابودسازی بیش از 70 درصد از ادوات دشمن و به هلاکت رسانیدن چند تن از فرماندهان مزدور عراقی از جمله فرمانده گردان مالک، بار دیگر قدرت اسلام را نشان دادند.»
«آنها به کفار بعثی و رژیم صهیونیستی حاکم بر ملت عراق فهماندند که ما برای گرفتن حقوق حقه خود هر اقدامی را در هر زمان که مقتضی بدانیم انجام خواهیم داد. رزمآوران کفرستیز اسلام متشکل از دلاوران ارتش جمهوری اسلامی و جان بر کفان بسیج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در این عملیات هماهنگ – ضمن وارد شدن یک گروه از رزمندگان اسلام به داخل شهر مندلی – ضربات سنگینی را بر پیکر پوسیده و روبه طوال دشمن وارد آوردند و در مواضع جدید راهبردی قابل پدافند مستقر شدند.»
عملیات زینالعابدین در دنیای کتابها
جعفر شیرعلینیا در کتاب «دایرهالمعارف مصور جنگ ایران و عراق» (نشر سایان) روایتی متفاوت با آنچه در کتاب «عملیات محرم» وجود دارد از عملیات زینالعابدین (ع) ارائه میکند. هادی بهروز در کتاب «تنها در قلاجه» (نشر زرینه) که خاطراتی از سرتیپ کریم عبادت است به ماجرای درگیری در شهر مندلی میپردازد و محمود جوانبخت در «نبرد درالوک» (انتشارات سوره مهر) و محمد خسروی راد در «حکایت سالهای بارانی» (نشر مهر سینا) نیز از این عملیات میگویند. فقط ناگفته نماند که کتاب «نبرد درالوک» بازخوانی خاطرات سردار جعفر جهروتیزاده، و «حکایت سالهای بارانی» مروری بر خاطرات رزمنده پیشکسوت، مهدی مرندی است.
نظر شما