پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۷
بانوان شاعر برای حضرت مادر (س) عشق سرودند

دومین محفل از سلسله محافل هفدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر در حالی چهارشنبه (21 دی‌ماه) با حضور بانوان شاعر و به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه (س) در سرای کتاب برگزار شد که شاعران ساعاتی را در کنار هم شعر خواندند و دیداری تازه کردند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ شب شده بود که به سرای کتاب رسیدم. برنامه ساعت 18 برگزار می‌شد و مهمانان هم آمده بودند؛ اما هنوز آغازی در کار نبود. یکی‌یکی چهره بانوان شاعری را که بر صندلی‌های خود نشسته بودند از نگاهم گذراندم. یکی روسری سرخ بر سر داشت و دیگری شادتر از آن به رنگ زرد خردلی. یکی چادر را روی سرش مرتب می‌کرد و دیگری شال مشکی‌اش را بر مانتویش. یکی کتابی همراهش داشت که می‌گفت فرزند نوجوانش آن را می‌خواند و دیگری از تنوع سلیقه این‌روزهای نوجوانان سخن به میان آورد. همان‌طور که دوربین‌ها درحال تنظیم و به دنبال بهترین زاویه برای نشان دادن چهره بانوان شاعر بودند، دوربین درونی چشم‌های من نیز می‌گشت و می‌دید، می‌دید و فکر می‌کرد. این‌جا بانوانی نشسته‌اند که به نظر می‌رسد هم همسر هستند و هم مادر، هم درس خوانده‌اند و هم امید و آرزو و رویاهایشان را در شعرهایشان ریخته‌اند و صفحات کتاب‌ها را به نام خود با کلمات خود صحافی کرده‌اند. لبخندی درونی داشتم؛ اما باز هم فکر می‌کردم حتما در این مکان، جای خیلی از بانوان شاعر خالی است؛ بانوانی از طیف‌های دیگر سلیقه و سبک شعری که امیدوارم به زودی همه‌شان دور هم جمع شوند و برای ادبیات ایران شعر بسرایند و عشق و زیبایی و امید تزریق کنند.

اعلام کردند لیلا کردبچه، شاعر کشور به عنوان مجری بر صندلی اجرا بنشیند و مراسم را شروع کند. حدود 40 دقیقه‌ای از ساعت شروع گذشته بود. او شالش را مرتب کرد و پشت میکروفن رفت و رسما، دومین محفل از سلسله محافل هفدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر را آغاز کرد.
شاعرها آمدند و بر صندلی اصلی نشستند و شعر خواندند. عالیه محرابی این‌چنین با غزل خود، آغازگر شعرهایی بود که در این برنامه به گوش حضار رسید:
آغاز شد ایمانِ تو در سوره اول
ای کوثر جاری‌شده از آیه سوم
شرح تو الم نشرح قرآن کریم است
تفسیر تو در ام ابیها به تجسم

نغمه مستشار نظامی از بانوان فعال حوزه شعر، دومین شاعری بود که بخش‌هایی از دو ترکیب‌بند را با لحن و صدایی که بر ذهن مخاطب بنشیند، خواند:
مادر شدی تا نام مادر جان بگیرد
در چشم‌های عاشقش باران بگیرد
مادر شدی تا در پناه نام پاکت
بی‌حرمتی بر نام زن پایان بگیرد

عاطفه جوشقانیان، سومین شاعر این محفل بود که غزلی خواند:
آری منم! الهه زیبایی جهان
محو من‌اند روی زمین اهل آسمان
آرام مثل چادر مادر سرِ نماز
محکم شبیه لحن پدر لحظه اذان

راضیه جبه‌داری نیز بر صندلی شعرخوانی نشست و غزلی دیگر برای مهمانان خواند:
باید کسی باشد که دنیا پا بگیرد
تا مادر هستی شدن معنا بگیرد
اصلا زنی در عرش اعلی بوده جز او
جز او که باید دست حوا را بگیرد؟

شاعر بعدی این محفل شعرخوانی، رباب کلامی بود که دوبیتی عاشقانه‌ای قرائت کرد:
میان باغچه دیگران جوانه نزن
خطا نمی‌رود آهم، به هر نشانه نزن
فقط برای خودم باش، دل گرو بگذار
قرار بر سر عمر من است، چانه مزن

شعرخوانی‌ها ادامه داشت و یکی‌یکی شاعران دیگر نیز رو به سوی دوربین‌ها شعر خواندند؛ دوربین‌هایی که سخت و زمخت بودند و صرفا تصاویر این بانوان و صدایشان را به دیگران منتقل می‌کردند؛ اما به نظر می‌رسد قادر نبودند که زیبایی و عشق درون این اشعار را همان‌طور که به طور مستقیم بر گوش حضار می‌نشست از عدسی‌ها رد کنند و به دیگران برسانند.

فریبا یوسفی، شاعر بعدی این‌طور در این محفل، شعر خود را آغاز کرد:
نگاهی کرد ناگه چلچراغ عشق شد روشن
قدم برداشت حوا، موج زد گندم، برآمد زن
طنین عشق چونان موج دامن‌گیر هستی شد
منیژه سرنوشتش را از آن پیوست با بیژن

نفیسه‌سادات موسوی نیز عاشقانه‌ای زمستانی تقدیم نگاه‌های بینندگان و شنوندگان کرد:
آمد دوباره فصل قرارومدارها
فصل بهم رسیدن چشم‌انتظارها
آکنده از عطر وصل هوای محله را
بی‌اعتنا به پچ‌پچ گوشه‌کنارها

شاعر بعدی که غزلی خواند، افسانه غیاثوند بود:
در دامنی از شعر فرو گیر سرم را
باشد که علاجی برسد چشم تَرم را
باشد که کمی شعر بیاید و بشورد
در دامن تو این منِ شوریده‌ترم را

و در نهایت به دو شعرخوانی پایانی رسیدیم که فاطمه نانی‌زاد و لیلا کردبچه، هر یک به ترتیب چهارپاره‌ای و شعر سپیدی خواندند:
چادرش عطر یاسمن دارد
دختری که بهار آورده
سر از هر شاخه‌ای شکوفه عشق می‌نشاند
انار آورده

و شعر سپید مادرانه لیلا کردبچه در جایگاه شاعر و مجری چنین بود:
او یک جیرجیرکِ تنهاست
که از سیاهی انبوه باغچه ترسیده‌ست
و می‌داند این همه تاریکی آغاز یک شب طولانی‌ست
می‌شد، بچه‌هایش بی‌خواب باشند و برایشان لالایی بخواند
یا قصه ببافد از دروغ و راست، اما او یک جیرجیرکِ تنهاست
 
دومین محفل شعرخوانی بانوان با تقدیم اشعار به حضرت فاطمه (س) و همه مادران به اتمام رسید. در این مراسم از لحظات میانی به بعد، علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران نیز حضور داشت و شنوای شعرخوانی شاعران بود. پس از پایان رسمی نشست، دوربین‌ها دوباره به کار برگشتند و این‌بار یک خبرنگار نیز در کنار پایه‌های آن‌ها قرار می‌گرفت و با اشاره و تأکید فیلمبردار از بانوان شاعر سوالی می‌پرسید و مصاحبه‌ای می‌کرد. من هم قدمی برداشتم و نگاهی انداختم. دوست داشتم فقط یک نکته را بدانم و به همین دلیل به سوی نفیسه‌سادات موسوی رفتم و همان‌طور که به روسری زرد خردلی‌اش نگاه کردم، لبخندی زدم و پرسیدم حضور بانوان شاعر در جشنواره شعر فجر چه امسال و چه سال‌های قبل را چطور می‌بیند؟
او در این‌باره گفت: «خودم چندمین‌بار است که دعوت شده‌ام و قبل آن هم پیگیر جلسات بانوان جشنواره بودم. اتفاقی که نظر من را جلب کرده، این است که انگار اعتمادبه‌نفسی به شعر خانم‌ها تزریق شده است که به راحتی فارغ از چارچوب‌های از پیش تعیین‌شده عاشقانه می‌خوانند؛ مثلا اکنون ایام ولادت حضرت فاطمه است، از ایشان هم می‌خوانیم؛ اما قلم ما در جاهای دیگر هم چرخیده. این اعتمادبه‌نفس و این بروز و حضور را خیلی مبارک می‌دانم و خوش‌حالم که امسال جزو این محفل بودم.».

فاطمه نانی‌زاد نیز چند لحظه بعد مقابل ضبط‌صوت من در پاسخ به این سوال گفت: «کلا شعر بانوان بعد از انقلاب به رشد و بالندگی‌ای رسید که این موارد در یکی دو دهه اخیر بیشتر به چشم می‌آید. خود بانوان به این نتیجه رسیدند که از این توانمندی‌شان بیش از پیش استفاده کنند و فقط در آن نقش‌هایی که دارند حل نشوند. مثلا خیلی از بانوان بودند که بعد از ازدواج در نقش همسری و مادری حل می‌شدند و شعر را کنار می‌گذاشتند. این خودباوری در آن‌ها ایجاد شد که می‌توانند نقش‌های خود را به نحو احسن داشته باشند و در کنارش همان شاعر توانمند و پرتوان باشند و در عرصه‌های ادبی حضور پیدا کنند. دور از انصاف است که بگوییم متولیان ادبیات کشور در این مسئله نقش مؤثر نداشتند؛ باتوجه به اینکه زمینه‌ها و بسترهای مناسبی مانند جشنواره‌ها و همایش‌ها فراهم کردند تا بانوان در زمینه ادبی رشد داشته باشند. کارگاه‌های مختلف، محافل شعری ویژه بانوان و اردوهای شعری برگزار شد و این‌ها کمک کردند خانم‌ها آن خودباوری را در خود پیدا کنند و به این نتیجه برسند که می‌توانند شاعری توانمند باشند؛ حتی پیش‌تر از آقایان نه صرفا در کنار آن‌ها. این اتفاق خجسته افتاده است و امروز می‌بینیم در همه گونه‌های شعری از عاشقانه و اجتماعی گرفته تا ارزشی و آیینی و دفاع مقدس خانم‌ها صاحب سبک، قلم و کرسی هستند و این قطعا از برکات انقلاب اسلامی است.».

پس از پایان این گفت‌وگوها، دومین محفل شعر بانوان برای من به پایان رسید و در حالی سرای کتاب را ترک کردم که هنوز بخشی از شعرهای شنیده‌شده در این برنامه، در سرم بودند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها