یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۴
رایزن فرهنگی یا سفیر ترجمه‌ی عاشقانه‌های کلاسیک/ سوغاتی‌ برای کودکان و نوجوانان ایرانی

دوم بهمن‌ماه بود که زنده‌یاد محسن سلیمانی در نقطه‌ای دیگر از دنیا درگذشت. او آثار کودک و نوجوان درخور توجهی را ترجمه کرده است که در این مطلب تلاش می‌کنیم به چندی از آن‌ها رجوع کنیم تا مروری دوباره باشد بر یادگاری‌های این مترجم از سراسر دنیا برای هم‌وطنانش؛ شاید هم بشود گفت سوغاتی‌های جهانی او برای کودکان و نوجوانان ایرانی.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ دنیا کتابی است پرماجرا و بسیار طولانی. تعداد صفحات آن را هنوز کسی نتوانسته است تخمین بزند؛ اما به نظر می‌رسد هر کدام از ما انسان‌ها دست‌کم یک صفحه‌ای را در اختیار داریم تا بتوانیم یادگاری‌هایی از خود در آن بر جای بگذاریم. یادگاری‌هایی که آدمی بر صفحات کتاب دنیا بر جای می‌گذارد چیست؟ چه چیزهایی می‌توانند نام ما را به نیکوترین شکل به سایر آدم‌ها معرفی کنند؟ با توجه به اهمیت و ارزشمندی سنین کودکی و نوجوانی که دو دوره‌ی مجزا ولی کاملا مرتبط به همدیگر هستند و به راستی که پایه و اساس تمام عمر انسان به شمار می‌آیند، به نظر می‌رسد اگر کاری و فعالیتی در حوزه این دو گروه و برهه‌ی رشد انسانی انجام شود، جزو یادگاری‌های نیک به حساب بیاید. زنده‌یاد محسن سلیمانی چنین یادگاری‌هایی داشت و انگار خوب هم می‌دانست که وجود چنین فعالیت‌هایی چقدر لازم است؛ به‌ویژه برای رشد ذهن و فکر کودکان و نوجوانان ایرانی. چه چیز؟ دانستنِ دانستنی‌هایی که به طور ملموس پیش رویمان نیستند و آشنا شدن با مسائل و افرادی که به احتمال خیلی زیاد هیچ‌وقت نتوانیم با آن‌ها صحبت کنیم یا کمی از آن چالش‌ها را مزه کنیم. زنده‌یاد سلیمانی از این‌ها برای کودکان و نوجوانان ایرانی گفته است. این نویسنده و مترجمِ کاربلد کشور که رایزن فرهنگی ایران در صربستان و چندین کشور از نقاط مختلف جهان هم بود، صبح روز دوم بهمن سال 1396 در بلگراد درگذشت. او جهانی زیست و آثار جهانی را نیز به دست کودکان و نوجوانان ایرانی رساند و در نقطه‌ای دیگر از جهان غیر از کشورش نیز کتاب دنیا را بست و رفت.
زنده‌نام محسن سلیمانی آثار کودک و نوجوان درخور توجهی را ترجمه کرده است که در این مطلب تلاش می‌کنیم به چندی از آن‌ها رجوع کنیم تا مروری دوباره باشد بر یادگاری‌های او از سراسر دنیا برای هم‌وطنانش؛ شاید هم بشود گفت سوغاتی‌های جهانی او برای کودکان و نوجوانان ایرانی.

 
«بابا لنگ‌دراز»
چه خاطره‌هایی با این داستان و فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که بر اساس آن ساخته شده است دارید؟ احتمالا کمتر کسی را بتوانیم بیابیم که در جهان کتاب‌ها قدم بزند و دست‌کم نامی از این داستان نشنیده باشد. این اثر را «جین وبستر» نوشته است که نخستین‌بار در سال 1912 منتشر شد. در سالی که برام استوکر، نویسنده سبک وحشت و خالق «دراکولا» درگذشت، نویسنده دیگری توانست با قلمی کاملا متفاوت از او در ژانر داستانی، معروف‌ترین اثر خود را خلق و منتشر کند. چه تطابق‌های زمانی دیگری نیز در عالم نویسندگی و نویسندگان وجود دارد که ما از آن‌ها بی‌خبریم.
«بابا لنگ‌دراز» چه قصه‌ای دارد؟ جودی ابوت، دختری هجده‌ساله است که در یتیم‌خانه زندگی می‌کند. روزی به جودی خبر می‌دهند که میلیونری اسرارآمیز پذیرفته است تا مخارج تحصیل او را بپردازد و یکی از بزرگ‌ترین رویاهایش را به واقعیت تبدیل کند. جودی احساس می‌کند برای اولین‌بار در عمرش، کسی را دارد که می‌تواند او را خانواده خود بداند؛ ولی قرار نیست همه‌چیز به میل جودی پیش برود؛ زیرا مرد ثروتمند قصد دارد ناشناخته باقی بماند و از جودی خواسته است که تنها درباره پیشرفتش در تحصیل برای او نامه بنویسد. چه خواسته عجیب‌وغریبی.
محسن سلیمانی با قلم و ترجمه خود این داستان کلاسیک را از سال 1912 بیرون آورد و به دست نوجوانان دیروز و امروز ایرانی رساند. نوجوانانی که می‌توانند به نشر افق سری بزنند و این کتاب را که در فهرست «عاشقانه‌های کلاسیک» قرار داد انتخاب کنند و بخوانند و ببینند این مترجم چرا خواسته است مخاطبان ایرانی با قلم جین وبستر آمریکایی و دنیای جودی ابوت آشنا شوند.
 

«سرود کریسمس»
کمی به عقب برویم؛ بیشتر و بیشتر تا مثلا به سال 1843 برسیم. آمریکا را هم پشت سر گذاشته‌ایم و همراه با زنده‌یاد محسن سلیمانی به انگلیس آمده‌ایم. به همان مکان و زمانی که چارلز دیکنز «سرود کریسمس» را منتشر کرد. در شب کریسمس، اسکروج با چهره‌ای اخمو و عبوس در خانه خود می‌ماند. او فقط می‌خواهد کسی کاری به کارش نداشته باشد تا این که به گفته خودش، «فریب کریسمس» بگذرد و تمام شود؛ اما چهار روح -شریک تجاری سابقش، روح کریسمس گذشته، کریسمس کنونی و کریسمس آینده- به سراغ اسکروج می‌آیند و اشتباهاتش را به او نشان می‌دهند. زمانی که خورشیدِ روز کریسمس طلوع می‌کند، اسکروج دیگر آن آدم سابق نیست. چه شد که دیگر آن آدم سابق نشد؟ کار دیکنز همین است که این فراز و نشیب‌ها و دلایل آن‌ها را به مخاطبان نشان دهد و زنده‌یاد محسن سلیمانی نیز در راستای ترجمه آثار کلاسیک دنیا برای ایرانی‌ها، همراه با این نویسنده ما را به دنیای علت‌ها و معلول‌ها می‌برد؛ دنیایی که هر کاری بهایی دارد و نمی‌توان از گذشته به سادگی گذشت و حال را نادیده گرفت و اهمیتی به آینده نداد. کتاب «سرود کریسمس»، اثری جاودان است که به موضوعاتی چون صمیمیت، مهربانی و فروتنی می‌پردازد؛ اما علاوه‌بر این‌ها و در لایه‌های زیرین خود، همانند دیگر آثار چارلز دیکنز نقدهای گزنده‌ای از جامعه به جامعه می‌زند.
 
 

«کلبه‌ی عمو تام»
می‌خواهید دوباره به آمریکا برگردیم؟ برخلاف دنیای بیرونِ از کتاب‌ها که همه‌چیز به طرز شگفت‌انگیزی هزینه دارند و گران و گران‌تر هم می‌شوند، سفر از آمریکا به انگلیس و برگشت به آمریکا یا هر جای دیگر از کره زمین در عالم داستان‌ها هیچ خرجی ندارد؛ دست‌کم در این گزارش که مجانیِ مجانی است. فقط چند دقیقه‌ای از زمان‌تان را خرج می‌کنید. همین!
«کلبه‌ی عمو تام» کتابی است با موضوع ضدبرده‌داری نوشته هریت بیچر استو که نویسنده‌ای آمریکایی است. کتاب 9 سال بعد از انتشار «سرود کریسمس» منتشر شد که مانند قلم دیکنز، تأثیرگذار هم بود. این اثر تأثیر زیادی بر جنگ داخلی آمریکا، موضوع آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار و برده‌داری در آمریکا گذاشت. می‌بینید؟ یک داستان چه قدرتی دارد. شاید زنده‌یاد محسن سلیمانی هم با توجه به همین قدرت تصمیم گرفت این اثر را نیز در کنار آثار کلاسیک دنیا ترجمه کند و در دسترس خوانندگان ایرانی قرار دهد.
این کتاب آنقدر پرفروش شد که نظرات مختلفی را به خود جلب کرد. دیری نگذشت که در آمریکا، خانم استو از یک سو به شخصیتی بسیار محبوب و از سوی دیگر به چهره‌ای بسیار منفور مبدل شد. حتی در همان جریان جنگ داخلی آمریکا، آبراهام لینکلن، رئیس جمهور وقت آمریکا در ملاقاتی به این نویسنده گفت: «پس شما همان خانم کوچکی هستید که باعث جنگی بزرگ (جنگ داخلی آمریکا) شد». به دلیل اینکه این جنگ داخلی 9 سال بعد از انتشار کتاب آغاز شد، عده‌ای انتشار این رمان را جنجالی‌ترین حادثه در تاریخ رمان‌نویسی می‌دانند. نظر شما چیست؟ آیا یک رمان می‌تواند جنگی برای رسیدن به حقوق انسانی راه بیندازد؟ اصلا «کلبه‌ی عمو تام» چه ماجرایی داشت که این‌قدر مهم شد؟ این اثر هم در فهرست ادبیات کلاسیک نشر افق است. بخوانید و خوب هم بخوانید؛ زیرا این کتاب، یکی از مهم‌ترین یادگاری‌هایی است که زنده‌یاد سلیمانی برای ما به جای گذاشته است.
 
 
«بینوایان»
سفرمان را همراه با مرحوم محسن سلیمانی ادامه می‌دهیم و در ایستگاه پایانی این گزارش به فرانسه می‌رسیم؛ جایی که ویکتور هوگو، نویسنده نام‌آشنا و مشهور فرانسوی در آن می‌‌زیست و قلمش را آمیخته به تخیل و دغدغه‌هایش بر صفحه کاغذ می‌آورد؛ هم کاغذی معمولی و هم کاغذی از کتاب دنیا. 10 سال گذشته است از زمانی که هریت بیچر استو با کتاب «کلبه عمو تام» دنیای آمریکایی برده‌داری را بهم ریخت. 10 سالی که بر سیاه‌پوستان آمریکایی سخت گذشت و تازه سختی‌های جدید هم در راه بود؛ زیرا یک‌سالی بود که جنگ داخلی آمریکا شروع شده بود. در همان حوالیِ زمان و در نقطه‌ای دیگر از زمین، در سرِ ویکتور هوگو تلاطم‌هایی شروع شده بود که نمی‌خواست سرکوب شود. او دست به قلم شد و «بینوایان» را نوشت و منتشر کرد.
این کتاب جاودان با معرفی یکی از مشهورترین شخصیت‌ها در ادبیات -مردی خوش‌قلب به نام ژان والژان که به اتهام دزدیدن تکه‌ای نان به زندان می‌افتد- در زمره برترین رمان‌های تمام اعصار قرار می‌گیرد. ویکتور هوگو در این اثر شایسته خود، مخاطبان را به اعماق جهان زیرین شهر پاریس می‌برد، آن‌ها را در نبردی میان خیر و شر غوطه‌ور می‌کند و با رئالیسمی نفس‌گیر، زندگی در خلال خیزش سال 1832 میلادی را به تصویر می‌کشد. این رمان، داستانی بسیار ارزشمند است که ظرافت‌های زندگی و تجربه انسانی را به شکلی منحصربه‌فرد روایت می‌کند.
«بینوایان» نیز بیانگر قلم حرفه‌ای و دغدغه‌های انسانی نویسنده‌ای است که نمی‌خواهد به راحتی از کنار زشتی‌های دنیا بگذرد؛ مانند جین وبستر و روایت دختری در یتیم‌خانه، چارلز دیکنز و تلاطم روحی اسکروج و هریت بیچر استو و برده‌های سیاه‌پوست.
 
 
در آخر...
زنده‌یاد محسن سلیمانی این آثار کلاسیک را انتخاب و ترجمه کرد. آیا صرفا بر اساس کلاسیک بودن‌شان ترجمه شد؟ احتمالا با خواندن این آثار می‌توانیم بفهمیم که چرا مرحوم سلیمانی دوست داشت این کتاب‌ها خوانده شوند. البته این نکته را هم ذکر کنیم که این آثار در نشر افق به صورت متن خلاصه‌شده منتشر شده‌اند؛ اما از کیفیت قلم نویسندگانش و ترجمه مترجمش چیزی کم نمی‌کند. نوجوانان علاقه‌مند به ادبیات کلاسیک دنیا و حتی آن‌هایی که علاقه‌ای هم ندارند و خواندن این همه کتاب حجیم را بیهوده می‌دانند، اگر به سراغ این کتاب‌ها بروند نه تنها زمان‌شان را از دست نمی‌دهند، بلکه وقتی هم به دست می‌آورند؛ 323 سال جلوتر می‌روند، به اندازه عمر و تجربه زیسته‌ی چهار نویسنده و یک مترجم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها