مسلم قاسمی، مترجم کتابهای کودک و نوجوان معتقد است که یک مترجم باید با کودک، دنیای کودکی، روانشناسی و فرهنگ کودک، بویژه کودک ایرانی آشنایی کافی داشته باشد و کودک را به دنیای ساده و پاک انسانی سوق دهند و از القا و تبلیغ یک جهانبینی صرفنظر کند؛ یعنی مترجم باید در کنار آگاهی از اصول ترجمه و کار مترجمی، نویسنده هم باشد.
کتاب «کرونا و رنگینکمان آرزوها!» داستانی واقعی با نکاتی فراوان برای رفتار صحیح در دوران کرونا است. انتشارات سفیر اردهال این کتاب رالف بوچکو را با ترجمه مسلم قاسمی عرضه کرده است؛ از این رو با قاسمی درباره این کتاب و اصول ترجمه صحبت کردیم که در ادامه میخوانید:
چه شد که کتاب «کرونا و رنگینکمان آرزوها!» را برای ترجمه انتخاب کردید؟
دوران آغازین یورش کرونا و سردرگمی دنیا و عجز آدمی در برابر این ویروس بسیار کوچک اما مرموز و جنجال خبری هر روزه در مورد مسبب و مقصر، همه انسانها را در شوک عظیم و مبهمی فرو برده بود؛ فقط محافظت کردن از خود، خانواده و جامعه از اشاعه این ویروس مهمترین و موثرترین روش بود؛ بنابراین من نیز به عنوان یک مربی، نویسنده و مترجم خود را در برابر این جریانات مسئول میدانستم و به دنبال کتابی بودم که بتواند آگاهیهای اولیه را با زبانی ساده و جذاب و مصور برای بچهها و خانوادههایشان مطرح کند. انتشارات کارلسن آلمان که در حوزه ادبیات و آموزش و پرورش کودک و نوجوان بسیار معروف است و من نیز تا به حال حدود 50 جلد از کتابهای آن را ترجمه کردهام، کتابی را که تحت نام (Ein Corona-Regenbogen für Anna und Moritz) در این زمان منتشر کرد؛ این کتاب توجهام را بسیار جلب کرد و بلافاصله آن را خریدم و با ناشر ایرانی صحبت کردم. نشر سفیر اردهال که قبلا نیز با این انتشارات در مورد مجوز چند کتاب همکاری داشت، بلافاصله رایت و مجوز انتشار این کتاب را از انتشارات کارلسن خرید و کتاب در مدت کوتاهی ترجمه و چاپ شد. گذشته از ویژگیهای داستانی و آموزشی، این کتاب مورد تایید و توصیه بنیاد کتاب آلمان هم قرار گرفته است.
آیا این سبک کتابها فقط بر کودکان و نوجوانان تاثیرگذار است یا میتواند برای بزرگسالان هم نتیجهبخش باشد؟
کتابهای داستانی و «مستند آموزشی»، درصد بالایی از کتابهای کودک و نوجوان آلمان را تشکیل میدهند، این نوع کتابها هنوز آنطور که باید در کشورمان جا نیفتاده است. کتاب مورد نظر نیز که از اینگونه آثار است، مسلما تاثیر بسیار زیاد و شگرفی در رفتار و کردار کودکان دارد؛ بویژه در کمپانیها و پخشهای بزرگ اروپایی! تجربه نشان داده است که اگر موضوعی اجتماعی و... را به زبان زیبا و جذاب کودکان منتشر کنیم، بیان آنها موثرتر از گفتوگو با مخاطب بزرگسال است؛ زیرا ما بهعنوان نویسنده و تهیهکننده این کتاب به نام کودک، برای او یک شخصیت حقوقی قائل شدهایم و این موضوع او را ملزم میکند که ضمن اجرای توصیههای آموزشی و تربیتی، والدین و دیگران را هم تشویق به رعایت آنها کند.
در سالهای قبل مجموعه کتابهایی تحت عنوان «آشنایی با مشاغل» و «آرزوهای سارا» به همین روش ترجمه کردم و از انتشارات «پنجرهای به روشنایی» در چندین نوبت و شمارگان بسیار بالا چاپ و منتشر شد.
معیار شما برای انتخاب کتاب برای ترجمه چیست و بهعنوان یک مترجم چه توصیهای به دیگر مترجمان دارید؟
یک مترجم باید چند خصوصیت داشته باشد: یک؛ با کودک، دنیای کودکی، روانشناسی و فرهنگ کودک، بویژه کودک ایرانی آشنایی لازم را داشته باشد. دو؛ نویسنده باشد، نه صرفا مترجم. سه؛ کتاب را برگزیند و با شناخت فرهنگی و تربیتی کودک ایرانی آن را تطبیق دهد. (مهم نیست که درباره چه موضوعی باشد، آموزشی، تربیتی، تکنولوژی آموزشی و...) مهم این است که چاپ آن اثر، ناقل و مروج فرهنگ ناهنجار بیگانه نشود. چهار؛ کودک را به دنیای ساده و پاک انسانی سوق دهند و از القا و تبلیغ یک جهانبینی صرفنظر و دوری گزیند و او را برای آیندهای سرشار از صفا و صمیمیت، تلاش و کوشش و غلبه بر بدیها آماده کند.
با این حال، روش انتخاب من در ترجمه یک کتاب برای کودک و نوجوان این است که به کتابخانه یا کتابفروشی بزرگ شهر فرانکفورت که مرکز بزرگ نمایشگاه بینالمللی کتاب است، میروم؛ نگاهی به کتابهای جدید که در قفسه مجزایی دکور شدهاند و دیگر کتابهایی که در قفسههای متعدد با موضوعات مختلف چیده شدهاند، میاندازم و موضوعهای آموزشی، تربیتی و مواردی را که دوستان ناشر مد نظر داشتهاند، جدا کرده و به محل مطالعه میروم و برای مدتی کتابها را از نظر موضوع، تصویر، قطع و چاپ بررسی کرده و تقریبا 10 کتاب را انتخاب میکنم؛ در نهایت آنها را مرور کرده و دو - سه کتاب را برای ترجمه و صحبت با دوستان جهت چاپ انتخاب میکنم.
خصوصیات یک ترجمه خوب چیست؟
به نظرم یک ترجمه خوب باید ساده و روان باشد؛ با فرهنگ زیستی کودک ایرانی سنخیت داشته و دارای مفاهیم و ارزشهای نو و هدفمند باشد. از طرفی تصاویر آثار نیز از نظر هنری و فرهنگی باید برای کودک جذاب بوده و موضوع و محتوای اثر را متبلور کند.
مصائب ترجمه کتاب کودک چیست؟
خودتان میفرمایید مصائب! یکی از مصائب ترجمه کتاب کودک، سایت ترجمه گوگل است که همه را مترجم کرده و هر کسی به خودش این اجازه را میدهد که دست به ترجمه کتاب بزند و متاسفانه تعداد زیاد کتابهای بیکیفیت ترجمه شده (از نظر کمیت و کیفیت) ضربهای کاری به این هنر، حرفه و خاصه ذائقه کودک، زده است. حال این بیماری مسری به کتابهای بزرگسال هم سرایت کرده و این کار را در ظاهر، سهل، آسان و سریعالوصول کرده است؛ از طرفی ناظر کیفی و معیار مشخصی هم ظاهرا وجود ندارد.
به خاطر آماده بودن کتاب از نظر تصویرسازی، قطع و سایر موارد، نیازی به هزینه مضاعف نیست و قانونی هم برای حق گرفتن مجوز «رایت» در ایران وجود ندارد؛ به همین دلیل اینها باعث رغبت بیشتر به چاپ این نوع کتابها شده است.
به نظر میرسد ترجمه کتاب کودک و نوجوان مخصوصا کتابهای تصویری، کار مشکلی است و حساسیت و دقت بالایی میطلبد، به عقیده شما باید از چه جنبههایی به ترجمه کتاب بویژه کتابهای تصویری دقت کرد؟
در اوضاع آشفته کتاب و کتابخوانی، نشر و پخش، معضلات چاپ، گرانی کاغذ و همه عوامل دخیل در نشر، به دنبال کیفیت کاغذ، جذابیتهای نو در تصویرسازی، کاربردهای تکنولوژیکی، کمک آموزشی و مواردی از این دست، کاری بس مشکل و زیانبار است. در حال حاضر برای حدود 50 عنوان کتاب قرارداد بستهام و با وجود صفحهبندی و تصویرسازی در حد ماکت، این کتابها سالهاست در انتشاراتیهای مختلف خاک میخورند و گویا دوستان در انتظار معجزهای برای کمک به این صنعت از طرف وزارت ارشاد یا دیگر نهادهای فرهنگی هستند!
واقعا اگر نویسندهای فقط از راه نوشتن ارتزاق میکند و برای قلمش اعتباری قائل است، باید برای ادامه زندگی، فکری دیگر بکند. برای ترجمه کتابهای کودک نیز به علت نقاشیهای رنگی و کیفیت جلد و صفحهبندی مناسب نقاشیها، ناشر به علت هزینه بالای کتاب تمایلی به چاپ ندارد؛ در این بین حقوق نویسنده و مترجم اولین قربانی کتاب خواهد بود؛ بنابراین برخی ناشران به دنبال کتابهای سریالی فانتزی یا رمانهای دنبالهدار سیاه و سفید با برگهای کاهی هستند، تا کتابهای مصور و رنگی باکیفیت؛ البته ناشرانی هم این هزینهها را برای کتابی باکیفیت تحمل میکنند؛ اما قیمت آن کتاب برای خریدار بسیار گران تمام خواهد شد.
نظر شما