جابر ابراهیم سلمان معتقد است، با جشنوارههای ادبی از جمله جشنواره بینالمللی شعر فجر میتوان ملتها را به سوی وحدت کلمه سوق داد و آنان را از هرگونه تفرقه و گسست بیزار و برکنار داشت.
درباره جریان شعر مقاومت و نقشی که جوایز و جشنوارههای ادبی از جمله جشنواره بینالمللی شعر فجر میتوانند در پیشرفت شعر مقاومت داشته باشند با جابر ابراهیم سلمان، شاعر و نویسنده سوری و عضو اتحادیه نویسندگان عرب به گفتوگو نشستیم.
وی درباره نقش شعر در پیوند میان ملتها بویژه ملتهای منطقه که ریشه فرهنگی مشترک دارند، گفت: پیش از هرچیز سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تبریک عرض میکنم و آرزومندم که جمهوری اسلامی ایران أعم از ملت و رهبران آن شاهد ادامه پیشرفت و شکوفایی باشند و پیروزیهای بیشتری را علیه جبهههای سرکشی و شرارت و دشمنی محقق سازند. شعر به نوعی یک موسیقی است و موسیقی احساسات و مشاعر ما را مخاطب قرار میدهد؛ پس ریتم شعر و نواختی که در گوشهای ما ایجاد میکند در واقع آن اندوه و اندیشناکی و دغدغهها و مسائل اجتماعی و انسانی را در درون آنها بر میانگیزاند؛ و آن اندوهها و نگرانیها و همه آن مسائل و چالشها نیز، میان ملتهای منطقه مشترکند و چه بسا بتوان گفت که تقریبا از حیث ریشهها و مدلولاتشان آرزوهای واحدی هم دارند.
وی افزود: به عنوان مثال، ظلم و غصب و نقض حقوق و به بردگی کشیدن ملتها و بهرهکشی و استثمار و غارت ثروتهایشان توسط دولتهای شرارت پیشه و استکبار جهانی همه و همه مسائلی است که ملتهای ما با آن مواجهند و در نتیجه میتوان گفت که شعر نقش مهمی در تقویت پیوندهای همکاری و همراهی میان این ملتها با یکدیگر داشته و میتواند به تعمیق روابط میان آنها کمک کند و همین مسأله به تنهایی میتواند باعث صیانت این ملتها شده و آنان را در مواجهه با خطرات چالشهایی که با آن روبهرو میشوند قویتر و قویتر سازد.
جابر ابراهیم سلمان درباره نقش جشنواره بینالمللی ادبی مانند جشنواره شعر فجر در نزدیکی میان پیوستگی شعرا و ادبای ملتهای منطقه گفت: جشنوارهها به مثابه منبری است برای اینکه اندیشههای أدبا و شعرای ملتهای منطقه را یکدست کرد و نظرات فرهنگیان و خادمان پهنه شعر و أدب را به همدیگر نزدیکتر ساخت و جشنواره بینالمللی شعر فجر هم أهمیت خویش را از تعدد و تنوع مشرب و گرایشات شرکتکنندگان به دست میآورد. با جشنوارههای ادبی از جمله جشنواره بین المللی شعر فجر میتوان ملتها را به سوی وحدت کلمه سوق داد و آنان را از هرگونه تفرقه و گسست بیزار و برکنار داشت.
این عضو شورای اتحادیه نویسندگان عرب در بخش دیگری از این گفتوگو درباره جریان شعر مقاومت در منطقه و نقش آن در بیدار نگه داشتن شور انقلابی مردم، اشاره کرد: از جمله دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران این بود که از همان زمانی که انقلاب به دست آیت الله خمینی کلید خورد، پرچم مقاومت، یعنی مقاومت در برابر استکبار جهانی را که نمود آن آمریکا (شیطان بزرگ) و رژیم صهیونیستی اسرائیل که وجودش تهدیدی برای ملت های منطقه است_ به دوش گرفت.
جابر ابراهیم سلمان اضافه کرد: آیت الله سید علی خامنهای هم این امر را ادامه داد و پرچم مقاومت را برافراشت و در تقویت راه مقاومت کوشید و با مساعی او مقاومت رشد کرد و بزرگ شد تا جایی که به نیروی تأثیرگذاری تبدیل شده که دشمنانش بسیار از آن حساب میبرند. و شکی نیست که جریان شعر مقاومت هم در واقع به تجلیگاه آمال و خواستههای ملت استکبار ستیز جهان تبدیل شده و این ملتها هرگز از هیچ تلاشی برای پیروزی بر دشمنان قسم خورده خویش فروگذاری نخواهند کرد. و به قطع و یقین این ملتها با اراده و عزمی راسخ و پافشاری بر مواضع خویش و نیز با میدان داری جریان مقاومت _که برای روزگار ما شهادت در راه پیروزی حق را نهادینه کردهاند_ بر کسانی که استکبار را شعار خویش ساختهاند پیروز و غالب خواهند شد و استکبار آن جماعت دیر یا زود گریبانگیر خودشان خواهد شد و عقوبتش را خواهند چشید.
این شاعر و روزنامهنگار در ادامه با اشاره به این نکته که مقاومت فلسطین خاری در چشم استکبار حهانی است، گفت: مقاومت فلسطین که همه وجدانهای بیدار را در هر جای عالم به فریاد فرا خوانده و میخواند. همین فلسطینی که رویای تولد فجری تازه را در سر میپروراند و همین قدسی که عروس شهرهاست و مهد عیسی مسیح بود و محل معراج حضرت محمد صلی الله علیه وآله و همان بقعه پاک و همتهای بلند و عزم راسخ مقاومت فرزندان آن دیار محل الهام شاعران است و از جمله همه اینها الهام بخش من بود در سرودن یکی از دیوانهایم با نام «صدی الجراح» یا پژواک زخم ها؛ دیوانی که همه آن را برای فلسطین و برای معراجگاه سید خلائق و خاتم مرسلین صلی الله علیه وآله نگاشتم.
جابر ابراهیم سلمان متولد سال ۱۹۵۷ میلادی در استان لاذقیه سوریه است. او در سال ۱۹۸۲ مدرک کارشناسی زبان و ادبیات عرب را از دانشگاه تشرین لاذقیه گرفت. او همچنین فارغ التحصیل کالج رسانه دمشق در رشته روزنامه نگاری به سال ۱۹۸۷ است. جابر ابراهیم سلمان به سال ۱۹۹۷ دکترای رسانه خود را از دانشگاه مسکو اخذ کرد. وی دوره خاص تبلیغات را در آکادمی علوم سیاسی فردریک أنجلز؛ آلمان به سال ۱۹۸۵ میلادی گذارند و به سال ۱۹۹۰ نیز دوره مدیریت و برنامه ریزی (رادیو و تلویزیون) را در مرکز آموزشهای صدا و سیمای دمشق طی کرد و به سال ۲۰۰۸ نیز دوره مدیریت بحران و مذاکرات [بین المللی] را گذراند.
تدریس زبان و ادبیات عرب در دبیرستانهای لاذقیه (از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۸۳ میلادی)، مربی دانشکده علوم سیاسی دمشق (بین سالهای ۱۹۹۸ الی ۲۰۰۴ میلادی) در رشتههای زبان و ادبیات عربی و روزنامه نگاری، عضویت در کمیسیونهای برنامه ریزی و تولید برنامههای فرهنگی و سیاسی هفتگی (از سال ۱۹۸۶ تا سال ۲۰۱۴ میلادی)، عضویت در هیئت استشاری مرکز مطالعات استراتژیک دمشق در سال ۲۰۰۶، سردبیر مجله الفکر السیاسی [اندیشه سیاسی] منتشره از سوی اتحادیه نویسندگان جهان عرب در سوریه بین سالهای ۲۰۱۵ تا آخر سال ۲۰۲۰، عضو اتحادیه نویسندگان عرب از سال ۱۹۹۰، عضو شورای اتحادیه نویسندگان عرب و عضو دفتر إجرائی اتحادیه در دورههای نهم و دهم (از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰) و (از سال ۲۰۲۰ تا سال ۲۰۲۵)، شرکت در سمینارهای علمی مختلف بینالمللی و عربی و تدریس در دانشکده رسانه دانشگاه دمشق از دیگر فعالیتهای اجرایی جابر ابراهیم سلمان است.
از جمله مجموعه شعرهای منتشر شده جابر ابراهیم سلمان میتوان به شذا الریاض، ۱۹۸۷ میلادی، مواویل البرکان، ۱۹۸۹ میلادی، عندما یصمت الکلام (با الهام از انتفاضه فلسطین) ۲۰۰۳ میلادی، بوح السرائر، ۲۰۰۶ میلادی، أنشودة الفجر (برای کودکان) ۲۰۰۷ میلادی، عرین الإباء، ۲۰۱۰ میلادی و معارج النجوم، ۲۰۱۸ میلادی، في موسم الحصاد، ۱۹۹۴ میلادی، موقف و رأي، ۲۰۱۰ میلادی، نصبح علی وطن، ۲۰۱۷ میلادی اشاره کرد.
نظر شما