کرد فیروزجایی در گفتوگو با ایبنا:
بیتوجهی نویسندگان ایرانی به زیستبوم و بینامتنیت، مانع ترجمه شده است
مهدی کردفیروزجایی، از داستاننویسان کشورمان تاکید دارد، یکی از موانع بزرگ ترجمه، فراموش شدن زیستبوم و عناصر اقلیمی در ادبیات داستانی ما و نیز عدم استفاده از مرواریدهای به جای مانده در گنجینه فرهنگ و ادب فارسی است.
وی با اشاره به اینکه برخی نویسندگان ایرانی تنها به تجربه شخصی تکیه میکنند، افزود: تجربه شخصی در دو یا سه اثر اول هر نویسنده پیاده میشود و از آن پس بدون آموزش و آشنایی با فنون داستان نمیتواند تجربه شخصی خود را بسط دهد. به عنوان نمونه نویسندهای که آموزش دیده، میتواند رمانهای بیشتری را خلق کند و نیز اثرش از اشتباههای فاحش در استفاده از عناصر داستانی، شخصیتپردازی و فضاسازی مصون میماند.
کردفیروزجایی مهمترین ضعف داستان کوتاه معاصر را خالی بودن از زیستبوم عنوان کرد و توضیح داد: بیشتر داستانهای کوتاه ایرانی خالی از زیست بوم هستند و نویسندگان آنها اهل تجربه کردن نیستند. در اغلب داستانهای کوتاه امروز، نویسندگان از کافه و خیابان، از آسانسور و آپارتمان مینویسند که با اینکه بخشی از زندگی امروز است جذابیت ندارد و جهانی نمیشود. مخاطبان غیر ایرانی علاقه دارند با خواندن داستانهای ایرانی با فرهنگ، تاریخ و جغرافیای ما آشنا شوند ولی نویسندگان ما دیگر اهل پرداختن به اقلیم و زیستبوم نیستند.
این نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه داستان ایرانی باید تلفیقی از سنت و مدرنیته را داشته باشد، افزود: توجه به طبیعت و عناصر بومی ایرانی، جذابیت خاصی به ادبیات داستانی ما خواهد داد. کسی که قصد ترجمه رمانهای ایرانی را دارد از آثاری استقبال میکند که به مخاطب درباره فرهنگ و جغرافیای خاص ایران توضیح میدهد و جذابیت ویژه و منحصر بهفردی دارد.
وی همچنین به گسست ادبی میان داستان کوتاه امروز و گنجینههای دینی و فرهنگی گذشته ما اشاره و تاکید کرد: نویسندگان اندکی را امروز سراغ داریم که از مفاهیم قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و مضامین موجود در اشعار مولانا، سعدی و حافظ استفاده کرده باشند و میتوان گفت یکی از دلایل کمتوجهی به رمانهای ایرانی برای ترجمه، همین فاصله داشتن داستانهای ایرانی امروز با گذشته ادبی ماست.
این نویسنده همچنین بر ضرورت سرمایهگذاری و حمایت دولت از ناشران آثار تالیفی ارزشمند تاکید کرد و گفت: اولویت ناشر فروش است و برای وی ماندگاری اثر چندان اهمیتی ندارد. در چنین شرایطی برای نویسنده زمان تعیین میشود که در فرصتی محدود کتابش را به سرانجام برساند و وی ناچار میشود سطحی بنویسد و اتفاقی که انتظارش را داریم در ادبیات رخ نمیدهد. شرایط اقتصادی به گونهای است که نویسنده نمیتواند سه سال برای یک اثر صرف وقت کند.
نظر شما