یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۷
مسئله ایجاد نیاز به مطالعه و «سامانه خرید از کتاب‌فروشی»

مدیر نشر جمال معتقد است مطالعه بر اساس نیاز به‌وجود می‌آید و باید ابتدا آن نیاز را به‌وجود بیاوریم؛ سامانه خرید از کتابفروشی‌ آن نیاز را به‌وجود نمی‌آورد بلکه برطرف کردن آن نیاز را تسهیل می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، علیرضا سبحانی‌نسب، مدیر نشر جمال: «مسئله فروش کتاب در ایران کمی پیچیده است و تنها یک مؤلفه در شناخت عوامل آن نقش ندارد. بخشی از آن حاکمیتی و بخشی دیگر به رفتارهای اقتصادی و فرهنگی جامعه و خانواده‌ها و عوامل متعدد دیگر بستگی دارد. به همین دلیل، می‌توان به سامانه خرید از کتاب فروشی‌ها به دید مثبت نگاه کرد؛ اما این موضوع، همه داستان فروش کتاب نیست و از آن می‌توان به‌عنوان زمینه ایجاد یک موج در بازار کتاب و تجربه استفاده کرد. باید به همه عواملی که به فروش کتاب کمک می‌کنند، از فضای مجازی گرفته تا صدا و سیما، سیاست‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت، هدایت و استراتژی تولید محتوا و سیاست‌های دوگانه حاکم بر فضای مجازی و دیجیتال کشور و... پرداخته شود. همه این عوامل را باید به‌عنوان یک پازل در نظر گرفت که کل آن درمانگر بیماری ضعف مطالعه و توهم دانایی و بی‌نیازی جامعه از مطالعه کتاب است و باید به آن بپردازیم.

بزرگترین مشکل 44 سال گذشته و شاید 100 سال گذشته این بوده که با توجه به یک جنبه، می‌خواستیم میزان مطالعه را افزایش دهیم؛ مثلا زمانی تصور می‌شد که نبودن سالن مطالعه، موجب کاهش مطالعه است و نهاد کتابخانه‌ها همه بودجه خود را برای ایجاد و احداث سالن جدید مطالعه گذاشتند؛ البته تلاش‌های خوبی صورت گرفت و ظرفیت‌های بزرگی هم به وجود آمد، اما این سالن‌ها دغدغه‌ای از سرانه پایین مطالعه برنداشت و گره‌ای را نگشوده مگر اینکه این سالن‌ها تبدیل به محل مطالعه دانش‌آموزان برای کنکور شد!

زمانی تصور کردیم تنها با برنامه‌های تلویزیونی می‌توانیم موجی برای مطالعه ایجاد کنیم؛ امواج بسیار سبک و نازلی هم ایجاد شد، اما باز هم به ساحت مطالعه کمکی نشد. گاهی هم سلبریتی‌ها از فضای مجازی برای فروش کتاب استفاده کردند، آن‌ها هم به اندازه خودشان توفیق داشتند، اما اکنون بیش از آنکه دسترسی به کتاب، سالن مطالعه و سامانه فروش کتاب، برگزاری نمایشگاه‌های کتاب استانی و حتی بین‌المللی مسئله و دغدغه مطالعه باشد، به مطالعات سطحی اعم از پیام کوتاه و در حد شبکه‌های اجتماعی بسنده کرده‌ایم. با وجود اینکه سطح مطالعه افزایش پیدا کرده، عمق مطالعه کاهش پیدا کرده است. افراد جامعه چند ساعت از روز را در فضای مجازی به مطالب سطحی می‌گذرانند که چیزی به دانسته‌هایشان اضافه نمی‌کند!

میزان مطالعه در فضای مجازی را نیز باید جزو آمار مطالعه به شمار آورد؛ اما چون عمق مطالعه پایین است، سراغ کتاب نمی‌رویم. درد کنونی این است که می‌خواهیم میزان مطالعه را افزایش بدهیم؛ در این مسیر به دنبال کارهای کمّی و آماری می‌رویم؛ به دنبال کار فرهنگی عمیق و مانا نیستیم.

«سامانه خرید از کتابفروشی‌ها» می‌تواند در کنار کارهای لازمی که شوق و نیاز به مطالعه عمیق را در جامعه ایجاد می‌کند، کمک کند کتاب‌ها در دسترس‌تر باشند و به فروش آن‌ها نیز کمک کند؛ اما زمانی که در جامعه نیازی به کتاب حس نشود، وجود سامانه خرید از کتابفروشی چه کمکی می‌تواند بکند؟ مردم از فضای مجازی استفاده می‌کنند و از متون سطحی لذت می‌برند و چه نیازی به مطالعه پیدا می‌کنند؟ بنابراین اگر مجموعه امور فرهنگی را برای افزایش سرانه مطالعه انجام ندهیم، این سامانه‌ها درصد اندکی به مطالعه کمک می‌کند. شاید برای کسانی که اهل مطالعه هستند این سامانه مؤثر باشد تا زودتر برای خرید کتاب تصمیم بگیرند و 10 درصد فروش کتابفروشی‌ها را نیز بیشتر کند. حتی اگر 30 درصد فروش کتابفروشی‌ها را بیشتر کند به خاطر تسهیلاتی است که فضای مجازی به کاربر می‌دهد، این مطلوب است، اما مشکل عمق مطالعه را حل نخواهد کرد.

حال این سؤال مطرح می‌شود که وجود چنین سامانه‌ای ضروری است یا خیر؟ یقینا باید این سامانه فعال باشد اما انتظار اینکه مسئله خرید کتاب را حل کند، انتظار بیهوده‌ای است. پازلی از مسائل متشکل از ترویج کتاب، حضور کتابخوان‌های جدی و معرفی کتاب‌های قوی و شناساندن نیازهای جامعه و بحران‌های پیش روی جامعه و... در برابر مخاطب قرار می‌گیرد و مخاطب باید بداند بحرانی روبه‌روی اوست که باید آن را مدیریت کند و این تنها با مطالعه به‌دست می‌آید، پس برای خرید کتاب از طرق مختلف مانند سامانه اقدام می‌کند.

بحران «نادانی مدیریت شده‌»ای را در پیش داریم که همه احساس دانایی می‌کنند و نیاز به خواندن کتاب حس نمی‌شود، بنابراین مردم مطالعه ندارند و تلاشی هم برای آن نمی‌کنند. مطالعه براساس نیاز، به‌وجود می‌آید و باید ابتدا آن نیاز را به‌وجود بیاوریم. سامانه خرید از کتابفروشی آن نیاز را به‌وجود نمی‌آورد، بلکه برطرف کردن آن نیاز را تسهیل می‌کند. این آن موردی است که مسئولان باید به آن توجه داشته باشند، باید این سامانه را تقویت کنند و برای آن تسهیلاتی قرار دهند و مرتب آن را ترویج کنند. اما بحران عمیق «نادانی مدیریت شده» در جامعه و در سطح بالاتر در جهان باید درمان شود. امروز بی‌نیازی از مطالعه در سطح جهانی وجود دارد که باید درمان شود و باید بدانیم این نادانی یک خیانت و توطئه  استعمار کردن است.

اکنون شاهد «نادانی سامان‌یافته» جهانی هستیم که مردم را در معرض لذت زودگذر «مطالعه سطحی» قرار می‌دهد و آن‌ها را از جهل و نادانی خود غافل می‌کند. مردم به دنبال مطالعه عمیق نمی‌روند و به مدیای سطحی بسنده می‌کنند. این یک دام جهانی است که در کل جامعه بین‌الملل حکم‌فرما است. وظیفه حاکمان و هوشیاران فرهیخته جامعه این است که جامعه را از این خیانت آگاه کنند و احساس نیاز به دانستن را به جامعه تزریق کنند. آنگاه سامانه‌ها به کمک بیایند که کتاب را آسان‌تر بخریم و مطالعه عمیق داشته باشیم و فرهنگ جامعه را چند گام پیش ببریم.

در بحث اقتصادی این سامانه نیز باید گفت همواره ابزارها از حیث اقتصادی با برنامه‌ریزی صحیح به صنعت کمک می‌کنند اما سهم کمک اقتصادی این سامانه قابل پیش‌بینی نیست؛ چرا‌که مجموعه زنجیره مطالعه تکمیل‌نشده و در نهایت توقع  از سامانه بین 10 یا 20 درصد خواهد بود؛ یعنی 10 درصد افزایش اقتصادی به دنبال خواهد داشت و 20 درصد در جابه‌جایی فروش کتاب، به جای اینکه مردم کتاب خود را از کتابفروشی‌ها بخرند از سامانه‌ها تهیه می‌کنند. به هر حال این 10 و 20 درصد هر دو مطلوب است اگر واقعا این اتفاق می‌افتد باید تبریک گفت و خوشحال شد اما من انتظار ندارم که سامانه خرید از کتاب‌فروشی‌ها صد درصد به فروش کتاب کمک کند؛ حداقل در گام اول و بدون توجه به تزریق نیاز دانایی به جامعه، چنین انتظاری ندارم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها