سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۲
استعمار نو 53 سال در ایران حکومت کرد/ پادشاهی که ایران را به استعمار نو فروخت

استعمار نو 53 سال در ایران حکومت کرد تا جایی که نخست انگلستان و سپس آمریکا، ایران را یکی از ایالت‌های خود نامیدند و متعاقب آن آثار مخرب زیادی بر هویت ملی ما بر جا نهاد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «تاریخ اشغال ایران» (کودتای 1299-شهریور 1320) تألیف محمد موحدی‌نیا که از سوی نشر مدیر فلاح منتشر شد. این کتاب به تاریخ ایران در جنگ جهانی دوم، 1939-1945م می‌پردازد.

در این کتاب مباحثی همچون عتاب انگلیسی و شوروی به رضاشاه، رضاشاه که بود، از فریمان تا قزوین، خطر کمونیست و امپریالیست، نگرانی ذاتی انگلستان از روسیه، انگلستان به مقامات ایران رشوه داد(قرارداد 1919)، انگلستان از قرارداد 1919 عقب‌نشینی می‌کند و در فکر حکومت نظامی است، جاسوسان انگلستان به قدرت می‌رسند، احمدشاه عملا خنثی می‌شود، کودتا سوم اسفند 1299، تنظیم قسم‌نامه، شب تا صبح کودتا در تهران چه گذشت، فرار دکتر مصدق، آغاز به کار دولت سیاه کودتا، نقشه انگلستان صبورانه اجرا می‌شود، ناآرامی‌های ایران در حکومت احمدشاه و شیخ خزعل و خلع سلاح او از طرف انگلستان بررسی شده است.

معرفی شیخ خزعل به اختصار، رضاخان فرمانده کل قوا شد، زمزمه پادشاهی، مخالفت سیدحسن مدرس و مصدق با پادشاهی رضاخان، مشروطیت و رضاشاه، دردنامه روزنامه‌ها بعد از شهریور1320 و تبعید رضاشاه به موریس، قسمت‌های زندان قصر، گزارش آمریکائیان در مورد املاک شاه، طرح جمهوریت لائیکی، مراسم تاجگذاری رضاشاه، راه‌آهن سراسری ایران، قرارداد ننگین 1933 نفت، پیمان سعدآباد، وطن‌فروشی رضاشاه به ترکیه، افغانستان و عراق، سفر به ترکیه که به خواست انگلستان انجام شد، کشف حجاب و شش سال مقاومت مردم در برابر بی‌حجابی از دیگر سرفصل‌های این کتاب است.

در سخن آغازین کتاب «تاریخ اشغال ایران» (کودتای 1299-شهریور 1320) می‌خوانیم: مطلبی که باید گفت آن است که نویسنده هدفی را برای مخدوش کردن چهره یا چهره‌هایی از تاریخ ندارد و صرفا رویدادی که متصور بوده و در واقعیت اتفاق افتاده را به تصویر خوانندگان می‌کشد و در این راه سعی شده از منابع معتبر استفاده شود.

تصمیم برای نگارش این کتاب از زمانی شکل گرفت که در چند سال اخیر دشمنان قسم‌خورده انقلاب اسلامی در راستای سکولاریزه کردن کشور و اسلام‌زدایی فضای اجتماعی برای طرح و شکل‌گیری جریان‌های سکولار در پوشش اصلاحات را در جامعه و خانواده ایرانی خواستند پیاده کنند و همچنان هم به هر دری می‌زنند تا با هدف قرار دادن سه اصل مهم انقلاب اسلامی یعنی، مردم، مکتب و رهبری به اهداف خود دست یابند.



متأسفانه این جریان انحراف یکی از درهای جهنمی را که به سوی طرفداران سکولاریسم در ایران باز کردند تقدیس و مشروعیت بخشیدن به شخصیت رضاشاه پهلوی است. همچنین این جریان با شعار «جمهوری ایرانی» و «رضاشاه روحت شاد» لایه‌های باطنی خود را در فتنه سال 88 در مقابل لایه‌های ظاهری اعتراض به نتیجه انتخابات بر همگان نشان داد و متاسفانه منجر به بر هم زدن امنیت و آرامش کشور و آشوب‌های خیابانی شد که مستقیما از طرف بنیادهای غربی حامی براندازی و رسانه‌های دیداری و شنیداری و سایت‌های غربی حمایت و آموزش داده می‌شدند. در فتنه 88، جریان انحراف به هر سه اصل مهم انقلاب اسلامی حمله‌ور شد و توانست عده‌ای از مردم فریب خورده را با خود همراه سازد و همچنین این فتنه، به مکتب مهم انقلاب یعنی امام حسین (ع) و روز عاشورا توهین و اهانت کرد و در اقدامی بی‌شرمانه به رهبری معظم انقلاب تاختند و در شعارهایشان ایشان را نیز مورد خطاب قرار دادند.

جریان فتنه به هر شکلی که عمل کرد اما با بصیرت و درایت رهبری و مردم در 9 دی‌ماه همان سال خاتمه یافت اما بعد از این ماجرا شاهد آن بودیم که جریان سلطنت طلب فتنه‌جو آشکارا چه در داخل و چه در بیرون کشور از طریق ماهواره‌ها و دنیای مجازی شروع به تبلیغات وسیع برای زدودن اعمال ضدملی رضاشاه و حکومت پهلوی کردند تا جایی که برای مشروعیت این عنصر ضدایرانی و اسلامی تحریفاتی را در تاریخ بعد از انقلاب مشروطه به وجود آوردند. این تحریفات تا جایی پیش رفت که وی را منجی و پدر نوین ایران و خود را به نوعی روشنفکر ایرانی نامیدند.

 واقعیت آن است که رضاشاه نه تنها منجی ایران نبود بلکه ایران را به استعمار نو فروخت. استعماری که قرار نبود با وجود مجلس ملی که یادگار انقلاب مشروطه بود در ایران به مانند بعضی از کشورهای همسایه و جهان تشکیل شود. استعمار نو در بعضی از کشورهایی که صاحب مجلس نبودند به راحتی نفوذ کرد اما در ایران خیلی راحت‌تر از آن کشورها در غالب یک کودتای ساختگی و مصنوعی ایجاد شد که مستشاران نظامی و مالی انگلیس مسرور و شگفت‌زده بودند. آنها با حذف چهره‌های ملی در مجلس و نخبگان سیاسی، اجتماعی و دینی ایران به این امر دست یافتند استعماری که جای خود را به استعمار کهنه در ایران داد که از زمان بعد از فتحعلی‌شاه و در دوران حکومت محمدشاه قاجار آغاز شد.

استعمار نو 53 سال در ایران حکومت کرد تا جایی که نخست انگلستان و سپس آمریکا، ایران را یکی از ایالت‌های خود نامیدند و متعاقب آن آثار مخرب زیادی بر هویت ملی ما بر جا نهاد این استعمار با رهبری امام خمینی(ره) و مردم شهیدپرور ایران در سال پنجاه‌و‌هفت بیرون رانده شد اما همچنان عده‌ای در داخل و خارج در تلاشند تا سیستم فانتزی و فاسد آن زمان را به جای مدینه فاضله واقعی به نسل امروزمان معرفی و تحمیل کنند تا بار دیگر کشور در خیال واهی آنان در دامان غرب بغلطد. البته باید گفت این عده به اصطلاح روشنفکر خود فریب کسانی را خورده‌اند که در زمان پهلوی از روی تملق و مزدوری به رضاشاه وجود الهی و منشاء غیب و مکارم اخلاق و شخصیت داده‌ند و از خود آثاری در غالب شعر و داستان و افسانه و تاریخ به چاپ رساندند و در جامعه توزیع کردند.

نشر مدیر فلاح کتاب «تاریخ اشغال ایران» (کودتای 1299-شهریور 1320) تألیف محمد موحدی‌نیا را در 288 صفحه منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها