زندگی علما، مملو است از نکات اخلاقی و عرفانی که الگویی متفاوت از یک زندگیِ صحیح را در اختیار ما قرار میدهد. خاصه اگر این علما نقش اجتماعی و سیاسی هم داشته باشند؛ بر تمام آن نکات اخلاقی و عرفانی، باید فراز و نشیبهای سیاسی و عملکرد درست این عالمان دینی در بزنگاههای حساس تاریخی و اجتماعی را هم اضافه کرد. بیشتر کتابهایی که درباره علما نوشته شدهاند زندگینامههایی هستند که به جمعآوری مستندات پیرامون زندگی خانوادگی و اجتماعی عالم مدنظر بسنده کردهاند.
به نظر میرسد با توجه به ذائقه مخاطب امروزی یکی از بهترین راهها برای شناساندن سیره اخلاقی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی علما، بهره گرفتن از زندگینامههای داستانی است. مخاطب در خلال داستان با جنبههای مختلف زندگی علما آشنا میشود و لذتِ خواندن داستان، خود دلیلی برای همراهی و پذیرش بیشتر از سوی مخاطب میشود.
«مثل نور» از این دست زندگینامههای داستانی است. داستان زندگی مردی است که در حافظه تاریخی شیراز چون خورشیدی درخشید و هرگز به دست فراموشی سپرده نشد. روایتی است داستانی از زندگی آیتالله سید نورالدین حسینی الهاشمی یکی از بزرگترین عالمان دینی شیراز. نمیتوان نقش وی را تنها بهعنوان یک عالم دینی تعریف کرد؛ موقعیت علمی، اجتماعی و سیاسی ایشان بهقدری بالابود که عنوان «نایبالامام» را به خود اختصاص داده بودند.
از وی که به درجه اجتهاد هم رسیده بودند آثار بسیاری برجا مانده است. «مثل نور» در خلال روایت دلدادگی جوانی به نام اسماعیل به معشوقهاش ماهطلعت، فعالیتهای علمی، سیاسی و اجتماعی آیتالله سید نورالدین را به تصویر میکشد. مخاطب در مسیر پرپیچوخم عاشقی مبارزات سید را علیه رضاشاه و بهائیت مشاهده میکند. همچنین از چگونگی شکلگیری حزب برداران توسط آیتالله و فعالیتهای ایشان در جریان ملی شدن صنعت نفت و سایر تلاشها و اقدامات ایشان مطلع میشود. اسماعیل در راه رسیدن به معشوقش قدم در مسیر شناختی متفاوت میگذارد و فراز و نشیبهای متعددی را طی میکند. اینکه آیا اسماعیل در این مسیر به معشوقهاش میرسد یا نه، روایتی پرماجرا دارد.
«مثل نور» در 17 فصل از زبان شخصیتهای متفاوت، داستانی و واقعی، به روایت ماجرا میپردازد و رفتهرفته مسیر را برای مخاطب روشن میکند. مسیری که با اسماعیل شخصیت جوان و عاشق شیرازی شروع میشود و با حاجآقا روحالله رهبر انقلاب اسلامی به پایان میرسد. آنچه بر لطافت «مثل نور» میافزاید، روایت داستان در شیراز است. مخاطب در جریان مطالعه کتاب با بسیاری از آدابورسوم مردم شیراز آشنا شده و زیستی داستانی را در هوای خوش و کوچهپسکوچههای شیراز هرچند کوتاه و مختصر تجربه میکند.
بسیاری از حوادث مهم سیاسی، اجتماعی و نقاط عطف تاریخ شیراز در زمان حیات آیتالله سید نورالدین نیز در جریان داستان مطرح میشود. در کنار همه این نکات، آشنایی با بسیاری از علما و شخصیتهای تأثیرگذار تاریخی را که در کتاب به آنها پرداختهشده نباید از نظر دور داشت. ذکر این نکته ضروری است که «مثل نور» بازنویسی و برداشتی آزاد است از کتاب «ماه طلعت» نوشتۀ دکتر غلامحسن اسکندری.
«مثل نور»، نوشته سمیه سلیمانی شیجانی، در 538 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه، توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل در سی و چهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران روانه بازار شده است.
نظر شما