صبح روز تولد، ابیگِیل با عجله دستوصورتش را شست، پشت میز صبحانه نشست و درخواستش را مطرح کرد. او دلش میخواست خودش کادوی تولدش را انتخاب کند و قطعاً انتخاب او چیزی نبود جز یک درخت؛ اما آیا درخت، میتواند حیوان خانگی باشد؟!
در نهایت مامان و بابا به قولی که به ابیگِیل دادند، عمل کردند، او را به گلخانه بردند تا با همدیگر برای هدیۀ تولد، یک درخت انتخاب کنند؛ باید داستان را بخوانیم تا ببینیم ابیگِیل چطور با حیوان خانگیاش زندگی میکند!
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
همه با تعجب پرسیدند: «چی میخواهی؟»
«درخت، درختها بهترین حیوانهای خانگی در جهان هستند.»
مادرش گفت: «اما درخت که حیوان خانگی نیست.»
ابیگِیل گفت: «البته که هست. ساکت است. مراقبت ازش راحت است. تازه مگر میتوانید حیوان خانگی دیگری نام ببرید که به شما در نفس کشیدن کمک کند؟»
انتشارات برکه کتاب «درخت من، حیوان خانگی دوستداشتنی» به قلم پائول کژاک با ترجمه الناز عارفی را با شمارگان هزار نسخه و به بهای ۶۳ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما