«مرگ زبان» و راهحلهایی برای حفظ آن؛
چرا باید به مرگ زبان اهمیت بدهیم؟/ مرگ بخش بزرگی از پیچیدهترین میراث فرهنگی بشر
دیوید کریستال، نویسنده و زبانشناس بریتانیایی، در کتاب «مرگ زبان»، با زبانی ساده و گیرا، استدلالهای گوناگونی را برای حفظ زبانهای در خطر مطرح میکند. سپس با آوردن نمونههای تاریخی و با در نظر گرفتن ظرافتهای سیاسی و اجتماعی ملل گوناگون، راهحلهایی برای حفظ این زبانها ارائه میدهد.
دیوید کریستال، نویسنده و زبانشناس بریتانیایی، در کتاب حاضر، با زبانی ساده و گیرا، استدلالهای گوناگونی را برای حفظ زبانهای در خطر مطرح میکند. سپس با آوردن نمونههای تاریخی و با در نظر گرفتن ظرافتهای سیاسی و اجتماعی ملل گوناگون، راهحلهایی برای حفظ این زبانها ارائه میدهد. از نظر او گرچه مسئله مرگ زبان پدیدهای جدی در سطح جهانی است، اما هنوز قابل پیشگیری است. گرچه اگر به آن توجه نشود، شاید به زودی شاهد مرگ بخش بزرگی از پیچیدهترین میراث فرهنگی بشر باشیم. کتاب «مرگ زبان» این رخداد را در پنج فصل مرگ زبان چیست؟، چرا باید به مرگ زبان اهمیت بدهیم؟، چرا زبانها میمیرند؟، از کجا آغاز کنیم؟ و چه میتوان کرد؟ بررسی کرده است.
مرگ زبان چیست؟
عبارت «مرگ زبان»، مانند هر عبارت دیگری که واژه ناخوشایند، «مرگ» در آن وجود دارد، دلگیر و نشانه پایان است. همان بار منفی و معنای ضمنی را نیز در بردارد. هنگامی که میگوییم زبان مرده است، به این میماند که بگوییم انسانی مرده است. جز این هم نیست، چرا که زبان بدون گویشور وجود ندارد. زبان هنگامی میمیرد که هیچ کس به آن سخن نگوید.
چرا باید به مرگ زبان اهمیت بدهیم؟
این موضوع از دید خیلیها اصلا مهم نیست. به نظر شمار قابل توجهی از مردم، کاهش زبانهای دنیا نه تنها فاجعه نیست، بلکه سود هم دارد؛ دیدگاهی که نادرست است. چنین تفکری از آبشخورهای فکری گوناگون آغاز میشود. یکی از آنها طرز تفکر کهنه و اسطورهای است که معروفترینشان داستان برج بابل در انجیل است. بر طبق این داستان، افزایش زبانهای دنیا مجازات انسان بوده است و وارونه کردن این روند میتواند ما را به زبان «کامل» نزدیکتر کند.
چرا زبانها میمیرند؟
زبانها همیشه میمردهاند. همانگونه که فرهنگهای گوناگون فراز و نشیب داشتهاند. زبانهایشان هم بالیدهاند یا ناپدید شدهاند؛ اما پس از پیدایش نوشتار است که میتوانیم مرگ زبان را درک کنیم، چون اکنون مدارکی -به شکلهای گوناگون از جمله کتیبه، لوحهای گلی و اسناد- از بسیاری زبانهای مرده دوران باستان در دست داریم، زبانهایی مانند بیئینیایی، کیلیکیایی، پیسیدیایی، فریگیایی، پافلا گونیایی، اتروسکی، سومری، ایلامی، هیتی و... ما از وجود 75 زبان مرده آگاهیم که در آسیای صغیر و اروپا به کار میرفتهاند.
از کجا آغاز کنیم؟
از آنجا که این مشکل در ابعاد جهانی وجود دارد و در بیشتر موارد مهلت کم است، نیاز به راه حل خوب، دقیق و هماهنگ بدیهی است. پژوهشهای موردی درباره زندهسازی زبانها در سراسر جهان آنقدر هست که نشان دهد نابودی زبان همیشه ناگزیر نیست. جوامع بومی، گروههای پشتیبانی محلی و گروههای خارجی کارهای زیادی میتوانند انجام دهند و انجام دادهاند.
چه میتوان کرد؟
در دو فصل نخستین چند مسئله کلی را پروراندیم که به مراحل آغازین کار با زبانهای در خطر مربوط میشوند. فصل سوم به گستره عواملی پرداخت که به افت زبان میانجامند و فصل چهارم به تاثیر این پدیده بر رفتار مردم توجه کرد. هر دو چشمانداز را باید در نظر داشته باشیم تا بتوانیم درباره زمان و چگونگی مداخله برای برگرداندن روند دگرگونی زبان تصمیمی آگاهانه بگیریم یا اینکه بدانیم اصلا دخالت ما امکانپذیر یا خوشایند هست یا نه. تاکنون تمرکز بیشتر بر کار کوتاهمدت بوده است. اما به شدت نیازمند برنامههایی هستیم که نیرویشان را صرف برنامهریزی درازمدت کنند؛ چون در هر صورت با مشکلی روبرو هستیم که میتوان در کوتاهمدت اثرش را کاهش داد اما نمیتوان آن را حل کرد.
نشر ماهی کتاب «مرگ زبان» تالیف دیوید کریستال با ترجمه روزبهان یزدانی را در 200 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و قیمت 98 هزار تومان منتشر کرد.
نظر شما